واحد ظنّى است و در برابر اخبار متواتر ، قطعا اعتبار ندارد. ثانيا قبل از نسخ حكم زيارت قبور بوده است. ۱
وضعيت حديث اهل سنّت در سده هاى دوازدهم و سيزدهم
چنان كه آثار و تأليفات دانشمندان اهل سنّت نشان مى دهد ، عمده فعاليت ها در تدوين كتب حديث (اعم از: صحيح و مسند و...) ، مربوط به دوره متقدّمان اهل سنّت است و پس از قرن سوم ، بيشتر به كار بر روى آثار حديثى پيش از آن مى پردازند و در جهت ملحق كردن جوامع حديثى به يكديگر و تدوين جوامع بزرگ تر ، نگارش شرح بر صحاح و مسانيد ، ترتيب و تهذيب كتب حديث ، گام بر مى دارند و يا به تأليف در زمينه علوم حديث (اعم از: رجال و جرح و تعديل و كتب ثقات و...) مى پردازند. البته اين آثار هم به طور عمده تا قرن دهم تدوين شده است و در قرون بعدى ، جز آثار اندكى كه در گوشه و كنار تدوين گرديده ، كار قابل ملاحظه اى انجام نشده است. اين آثار در محورهاى زير پديد آمده است:
الف . جمع احاديث جعلى
تاريخ حديث در ميان اهل سنّت ، وضعيت ويژه خود را دارد. از طرفى ، بيش از يك قرن منع نگارش و نقل در صدر اسلام را پشت سر گذاشته است و از سوى ديگر ، دستگاه حكومت خلفاى بعدى ، بخصوص بنى اميّه ، در جعل حديث و نشر اكاذيب براى نفى فضايل اهل بيت عليهم السلام ، تلاش بسيار كردند. ۲ از اين رو ، شناخت احاديث «موضوع» و جمع آورى آنها در يك كتاب ، توسّط برخى عالمان سنّى مورد توجّه قرار گرفته است. از جمله اين آثار است: