11
سهم زنان در نشر حديث

رسيده است كه به تهيّج و راهنمايى بعضى از مفسدين و مغرضين ، در كوچه قاپچى باشى ، انجمنى از طايفه نسوان مُنعقد ، به اسم «انجمن همّت خواتين» ، بليط ها چاپ كرده به اسم پدر و خود آن زن و سن آن و محل اقامت . به هر زنى كه داخل شود ، مى دهند . اين بنده ، چون اين كار را خلاف شرع و مايه فسادهاى كلى در امر مشروطه دانسته ، در بعضى از منابر ، نهى و مردمان را بر مفاسد آن آگاه كرده ام . به اين واسطه ، آنانى كه خود ، محرّك اين كار بوده ، زبان به طعن و ردّ قول بنده گشوده و نسبت امضاى اين كار را به حضرت مستطاب عالى داده و مى دهند . استدعا آن كه اگر واقعا با استحضار خاطر مبارك و امر عالى است ، بنده نيز از گفته ساكت باشم واگر نه ، رأى مبارك را در جواب عريضه ، دستخط بفرماييد ؛ تا عموم مردمان بدانند كه اين گونه نسبت ها به وجود مبارك عالى ، كذب محض است و اين جان نثار نيز در گفته خود و نهى از اين عمل ، مفتخر و سرافراز باشم .
ايام افاضت ، مستدام باد ، بربّ العباد!

صورت دستخط حضرت مستطاب حجة الاسلام آقاى طباطبايى ـ مد ظله العالى ـ

بسم اللّه الرحمن الرحيم . زحمات و خدمات شما ، همه وقت منظور نظر بوده و هست . در باب انجمن نسوان ، اول كسى كه منكر شد من بودم ؛ تغيّرها كردم ، داد و فريادها كردم ، معايب آن را مبرهن كردم . هر كس نسبت همراهى از آن انجمن مشئوم را به من داده است ، جز عداوت ، غرضى نداشته است . خداوند ، جزايش را دهد!
غرض ، باز مى گويم : انجمن نسوان ، مخالف شرع و موجب بسى قضاياى ناگوار است و ديگر كسى جلو زنش را نمى تواند بگيرد . بر عامّه مسلمين باغيرت لازم است كه در بر هم زدن آن انجمن ، همّت كنند . والسلام .
23 صفر الخير 1326 / محمّدصادق الحسينى الطباطبائى

2 . وظايف خانه دارى ، همسردارى ، زادن ، شيردادن و رسيدگى به فرزندان

در دوران گذشته ، اين امور ، عمده فرصت زن ها را به خود ، اختصاص مى داده و وقتى را براى كارهاى علمى و آموزشى ، باقى نمى گذاشته است ، چنان كه مرسوم نبوده زنان ، در تعليم و تعلّم ، ممحّض گردند و از آنان ، وظايف ديگرى درخواست نشود ، آن گونه كه براى مردان طالب علم ، چنين بود و اگر به كار علم و علم آموزى اشتغال


سهم زنان در نشر حديث
10

در همان دوران ، زنى در پاسخ بدان انديشه ، چنين نظر داد :
آخر ، برادران غيور! اى صاحبان ناموس! اى طالبان علم و ترقّى و تربيت و تمدّن! قدرى تأمل و تفكّر فرماييد . . . . آيا مى دانيد كه تا طايفه نسوان ، تربيت نشوند ، ترقّى و تمدّن مملكت غير ممكن است؟ . . . آخر ، عدم قابليت ما را در چه موقع امتحان فرموديد؟ كدام مدرسه را براى ما مظلومان تأسيس فرموديد؟ كدام معلم و معلمه تعيين نموديد؟ . . . كه عدم قابليت و بى استعدادى ما بر شما معلوم شد؟ چه باعث شده كه تمام راحتى ها و نعمت ها و سياحت ها و علوم و صنايع را از براى خود پسنديده ايد و ما را از جميع اين نعمات ، محروم نموده ايد و مى گوييد : طايفه نسوان در مملكت ما هنوز قابل هيچ گونه تربيت و علوم و صنايع نشده اند . . . وا اسفا! وا عجبا! وا حيرتا! . . . اى برادران عزيز! بياييد همتى نماييد تا بنيان ظلم نسبت به ما طايفه اناثيه را براندازيد و ما از عادات رذيله و رفتار تقليدى مضحكه ، نفوس خود را منزّه كنيم . . . . ۱
برخى از شخصيت هاى دينى و مذهبى در دوره مشروطيت ، افتتاح مدارس نسوان و دبستان دوشيزگان را در رديف اباحه مسكرات و اشاعه فاحشه خانه ها مى دانستند و آن ، مايه وحشت و حيرت رؤساى روحانى ، ائمه جماعت و قاطبه مقدسان و متدينان شده بود . ۲
سيد محمّد طباطبايى ، از سران روحانى مشروطه ، تشكيل انجمن نسوان را خلاف شرع مى داند ؛ با اين كه او از برخى ديگر از شخصيت هاى روحانى ، پيشگام تر است و آموختن و تعليم و تعلّم زنان را مطلوب مى داند . به اين استفتا و پاسخ ايشان توجّه كنيد .

صورت استفتا

به عرض عالى مى رساند : لابد خاطر عالى از همه جا مستحضر است به خدمات و جان نثارى هاى فدوى در ملازمت بندگان حضرت عالى و مشروطيت و تحمّل زحمات در راه ملّت و بر اين كه پيوسته در حفظ اين اساس مقدس كوشش داشته و دارم . تا اين اوان كه مسلما به عرض حضور مبارك

1.همان ، ص ۴۹ .

2.لوايح آقا شيخ فضل اللّه نورى ، هما رضوانى ، ص ۲۸ .

  • نام منبع :
    سهم زنان در نشر حديث
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 42276
صفحه از 276
پرینت  ارسال به