نوشته ابن حجر عسقلانى ، درباره زنان محدّث به دست دهد . وى ، بر اين باور است كه ابن حجر ، به گزارش شرح حال زنان راوى ، اهتمام ويژه داشته و از اين رو در آثار رجالى اش بسيار بدان مى پردازد .
از شواهد اين امر نيز آن است كه وى كتابى دارد به نام معجم الشيخة مريم ، در 13 جزء ، كه نسخه خطى آن در دار الكتب المصرية ، موجود است . وى ، مى نويسد : «ابن حجر ، در اين اثر ، به شيوه ديگر تراجم نويسان عمل نكرده ، بلكه اطّلاعات و تحليل هاى دقيقى درباره زنان راوى به دست مى دهد» .
اين كتاب ، داراى سه بخش است . در بخش نخست ، اهتمام ابن حجر را به شرح حال زنان در كتب متعدد و روش و منهج اش در اين كتب ، بررسى مى كند .
در بخش دوم ، جدولى را در معرفى زنان محدّث در قرن هشتم ، آورده و از 234 زن ياد مى كند .
و در بخش سوم ، اطّلاعات بخش دوم را تجزيه و تحليل مى كند .
6 . جهود المرأة الدمشقية فى رواية الحديث الشريف ، محمّد بن عزوز ، دمشق : دارالفكر ، 1427 ق .
چنان كه از نام كتاب آشكار است ، نويسنده ، تلاش هاى زنان دمشقى را درباره حديث به بحث گذارده است . اين كتاب ، داراى دو بخش است : در بخش اول ، اهتمام خانواده هاى دمشقى را به زنان و چهره هاى مشهور زنان را در حوزه حديث ، معرفى كرده است . محدّثات دمشقى را از دوره صحابه تا پس از قرن نهم ، به تفكيك قرون و نيز محدّثات مهاجر به دمشق را شناسانده است .
در بخش دوم ، شرح حال بزرگ ترين محدّثات دمشقى را بر حسب تاريخ فوت ، باز گفته است . در اين بخش ، 25 زن معرفى شده كه مربوط به قرن هاى هفتم تا نهم هستند .
7 . المحدّثات فى التاريخ الاسلامى ، اميمة ابوبكر ، مصر : مجله هاجر (كتاب المرأة : 5 ـ 6) 1998 م ، ص 125 ـ 139 .