تمام رواياتش را به من ، اجازه روايت داد و آن را نوشت . ۱
قرن هفتم
1 . امّ محمّد ، سيده ، دختر موسى بن عثمان مارانى (م 695 ق) . وى ، از ابن ابى يسر جمال الدين بن مالك ، زهير بن عمر اوزاعى و گروهى ديگر ، اجازه روايت دارد . ۲
ذهبى ، درباره اش مى گويد :
كنت اتلهف على لقيها و رحلت إلى مصر ، علمى أنها باقية ، فدخلت فوجدتها قد ماتت من عشرة ايام ؛ ۳ مشتاق بودم او را ببينم ، و به مصر رفتم و گمان داشتم كه او زنده است وقتى وارد مصر شدم دريافتم كه ده روز قبل از دنيا رفته است .
2 . امّ الفضل ، كريمه ، دختر عبد الوهاب بن على بن خضر (م 641 ق) . منذرى ، گويد :
وى ، بسيار حديث نقل مى كرد و گفته شده شصت و اندى سال ، حديث مى گفت . او را در بيت لهيا در بيرون دمشق ، ملاقات كردم و از او سماع نمودم . وى ، در سال 595 ق ، به من اجازه روايت داد . ۴
3 . خديجه ، دختر ابوطاهر احمد بن محمّد بن احمد سلفى اصفهانى (م623ق) . وى ، به منذرى ، اجازه حديث داده است . ۵
4 . امّ عبد الرحمن ، سيدة الكتبة ، دختر ابوالبقاء يحيى بن على بن حسن همدانى (م 611 ق) . وى ، به منذرى ، اجازه روايت داد . ۶
5 . امّ حياء حفصه ، دختر احمد بن محمّد بن منصور ثابت (م 612 ق) . وى ، به منذرى ، اجازه روايت داد . ۷