که منظورش از روايت اول، متن نهجالبلاغه و از روايت دوم، نسخه بدلي است که سيد رضي در پايان متن ذکر کرده است.
10. بيان ضبط و تلفظ صحيح نامها:
مؤلف در مواردي که نياز ميديده است، ضبط و تلفظ صحيح نامها را هم بيان کرده است؛ مثال: «خباب بالخاء المعجمة و الباء المشدّدة»، ۱ يا «حروراء بمدّ و قصر ...» ۲ و يا «البکالي: بکسرِ الباء». ۳
11. عدم توضيح درباره وجه تسميه خطبهها:
مؤلف، معمولاً درباره وجه تسميه خطبههايي که در نهجالبلاغه داراي نام مشخص هستند، مثل اَشباح و غرّاء، چيزي بيان نکرده است؛ اما درباره وجه تسميه خطبه قاصعه (خطبه 234) چهار قول، به نقل از شارحان نهجالبلاغه بيان کرده، قول اول را ترجيح داده است:
... وجوهاً: أحدُها و هو أقربُها أنّه( کان يخطبها علي ناقته و هي تقصع بجرّتها... . ۴
نيز در مورد قول سوم آن گفته است:
الثالث: سُمّيت بذلك لأنّه هاشمة کاسرةٌ لإبليس و مُصغِّرة و مُحقّرة لکلّ جبّار. و هو وجهٌ حَسنٌ أيضاً. ۵
يعني اين قول را نيز نيکو دانسته است.
12. عبارت بيانگر آغاز شرح متن:
در مواردي که مؤلف، پيش از آغاز متن، درباره متن خطبه يا کلام توضيحاتي ميدهد، مثلاً سبب ورود يا تاريخ صدور کلام يا... را بيان ميکند، پس از پايان اين توضيحات، معمولاً با عباراتي چون: «و لنرجعْ إلي التفسير» يا «و لنرجِع إلي المتن»، شرح متن را آغاز ميکند. ۶
13. توضيح واژگان و اصطلاحات:
در ابتداي شرح متن، پيش از هر بحث ديگر، به بحث لغوي درباره واژهها و اصطلاحاتي که نياز به شرح و توضيح داشتهاند، پرداخته شده است؛ ۷ مثلاً: «النَّعماءُ: النعمة و هو اسم يقام مقام المصدر». ۸ يا مورد ديگر: «يقال فلان بعيد الهمّة: إذا کانت إرادتُه تتعلّق بعَليّات الأمور دونَ محقّراتها». ۹
1.همان، ج۵، ص۲۸۴ .
2.همان، ص۲۶۹ .
3.همان، ص۲۷۳ .
4.همان، ج۴، ص۲۱۴ـ ۲۱۵ .
5.همان، ص۲۱۵ .
6.به عنوان مثال: همان، ج۲، ص۳۲ و ص۵۰ .
7.احتمالاً اين مؤلفه را ميتوان در ذيل مؤلفههاي حين شرح متن هم آورد، اما به دليل دو مؤلفه بعدش (۱۴ و ۱۵) در اينجا آورده شد؛ زيرا در شرح، پس از اين مؤلفه، به مؤلفههاي ۱۴ و ۱۵ پرداخته شده است و اين دو مؤلفه با توجه به موضوعشان، بايد در اين قسمت، يعني «مؤلفههاي پيش از شرح متن» قرار گيرند .
8.شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۴۲ .
9.همان .