و أقول: إنّ کلا الاحتجاجَين صحيح، لکنّه ليسَ أفضليّة العزلة مطلقاً و لا أفضليّة المخالطة مطلقاً، بل کلٌّ في حق بعض الناس بحسب مصلحته و في بعض الاوقات بحسب ما يشتمل عليه مِن المصلحة... . ۱
و سپس به شرح بيشتر در اينباره پرداخته است.
همچنين در بحث از زهد در ذيل حکمت 119 آورده است:
و قيل لبعض العارفين: فلان زاهد. فقال: فيماذا؟ فقيل: في الدنيا. فقال: الدنيا لاتَزِنُ عندالله جَناحَ بعوضة فکيف يعتبر الزهدُ فيها؟ و الزهد إنّما يکون في شيء و الدنيا عندي لاشيء.۲
9. بهرهگيري از شروح پيشين نهجالبلاغه:
مؤلف، در اين تأليف، به شروح پيش از خود بر نهجالبلاغه، نظر داشته است. از اين رو، گاه در حين شرح، از آن شروح مطالبي نقل ميکند و در برخي موارد، درباره گفتههايِ متفاوت آنها داوري هم مينمايد؛ مثلاً در مورد عبارت «فما عدا مِمّا بدا» در خطبه 30، اقوال شارحان متعدد را درباره معنا و مفهوم اين عبارت نقل ميکند و پس از نقد آنها، نظر خود را بيان ميکند:
و المراد ما الذي جاوَز بكَ عن بيعتي مما بدا لكَ بعدها مِن الأمور التي ظهرت لك.۳
مثال ديگر، در مورد مسألهاي در شرح خطبه 171 آورده است:
أجابَ الشارحُ عبدالحميد ابن أبي الحديد عنه. فقال: ... و أجابَ القطب الراوندي بأنّ... و أقول: الجواب الثاني أسَدُّ و الأوّل ضعيف؛ لأنّ... .۴
نيز مؤلف در خلال شرح، از ديگر کتابها و اطلاعات موجود در آنها، به فراخور مطلب مورد بحث، بهره جسته است؛ مثلاً در شرح خطبه 227، آنجا که درباره مورچه توضيح ميدهد، از کتاب الحيوان جاحظ، درباره زندگي مورچه و چگونگي انبار و ذخيرهسازي غذاي زمستان توسط مورچگان، مطالبي شگفت نقل کرده است. ۵
10. استفاده از گفتههاي تاريخي:
مؤلف، بسته به نياز، از منقولات تاريخي نيز بهره برده است؛ هر چند که استفاده از تاريخ در اين شرح، بويژه در سنجش با شرح ابن ابي الحديد، خيلي پر رنگ نيست؛ به عنوان مثال، از جمله استفادههاي تاريخي ابنميثم در اين شرح ميتوان به گزارش گزيدههايي از جنگ جمل، ۶ غصب فدک ۷ و چگونگي بهرهبرداري عثمان از بيتالمال ۸ اشاره کرد.