و مؤلف در شرح آورده است:
و البيت لأبي ذويب و أوّله:
و عيّرها الواشونَ أني أحبّهاو تلك شکاة ظاهرٌ عنكَ عارُها
۱ و يُضرب لمن ينکر أمراً ليس منه في شيء و لايلزمه إنکاره. ۲
يا در همين نامه 28 ـ که مصراع «لَبِّثْ قليلاً يَلحقِ الهَيْجا حَمَل» ۳ آمده ـ آورده شده است:
مَثَل يُضرب للوعيد بالحرب و أصله أن حَمَل بن بدر... و قالَ:
لبِّث قليلاً يلحق الهيجا حَمَلما أحسن الموتَ إذا الموتُ نَزَل
۴
13. به کارگيري علوم ادبي (صرف، نحو و بلاغت):
از ديگر مواردي که در اين شرح به چشم ميخورد، آوردن بحثهاي دستوري (صرف و نحو) و بلاغت است؛ مثلاً معين کردن نقش کلمات؛ مانند:
استتماماً و ما بعدها مِن المنصوبات، منصوباتٌ علي المفعول له. ۵
يا مثلاً درباره «حتي صرفتُ رأيي إلي هواکم و أنتم معاشر أخفّاء الهام، سفهاء الأحلام» ۶ از خطبه 35 آورده است:
الواو للحال و العامل: صرفت و الإضافة في «أخفاء» و «سفهاء» غير محضة، و لذلك صحَّ کونهما وصفَينِ لمعاشِرَ.۷
استفاده فراوان از علم بلاغت در شرح بدان روست که کلام امام عليه السلام در نهجالبلاغه، آکنده از تشبيهات و استعارات و صنايع ادبي و بلاغي است و هر جا که تشبيهي در کلام بوده، معمولاً نوع آنکه معقول به معقول يا معقول به محسوس يا... است، مشخص شده است.
14. شرح ندادن قسمتهايي از متن:
مؤلف از مواردي که نياز به شرحشان نميديده، گذشته است و در اين موارد از عباراتي چون: «باقي کلامه ظاهر»، ۸ «الفصل ظاهر»، ۹ استفاده کرده است و ميتواند از همين دست باشد، نپرداختن به