طبق بررسي و محاسبهاي که اين جانب در کتاب الايضاح فضل بن شاذان انجام داده، اساتيد و مشايخ او در آن کتاب ـ که همگي طبق گفته خودش، از محدثان و راويان اهل سنتاند ـ ۱ بالغ بر سي و شش نفر ميشود که به منظور عدم اطاله و تفصيلگرايي مخل از يادداشت آنها خودداري ميگردد.
5. نويسنده پس از آنکه آمار اساتيد فضل بن شاذان را بيست و شش نفر قلمداد كرده، به نام شش نفر از آنها اشاره نموده است، که يکي از آنها «حسن بن علويه» است.
ـ حسن بن علويه، مشهور به ابا محمد قماص، از اساتيد فضل بن شاذان نيست، بلکه از شاگردان او و از روات متأخر پس از اوست. ۲ خلط دايرة المعارف تشيع در ساحت به هم آميختگي راوي و مروي عنه و تبديل جايگاه استاد و شاگرد به نظر ميرسد که ناشي از اشتباهي است که پيشتر به وسيله مورخ معاصر علي دواني( شكل گرفته است. ۳
6. «وي در قرآن، حديث، تفسير، کلام و فقه استاد بود و در همه اين زمينهها کتب فراوان نوشته است».
ـ در عبارت ياد شده دو ويژگي براي فضل بن شاذان بر شمرده شده است: اينکه او در پنج حوزه قرآن، تفسير، حديث، کلام و فقه، متخصص، صاحب نظر و استاد بوده است و به علاوه، توفيق داشته که در همه آن محورها نه يک تأليف، بلکه نگاشتههاي زيادي را رقم زند. هيچ کدام از اين دو ادعا با توجه به منابع موجود رجالي، حديثي و تاريخي، قابل اثبات نيست. تمامي متخصصان رجال شناسي همانند نجاشي، طوسي، حلي و... او را تنها «فقيه» و «متکلم» معرفي کردهاند و شايد برجسته ترين مشخصه شخصيتي او «دانش کلام» است. ۴
ممکن است دليل اينکه او به عنوان متخصص تفسير و قرآن معرفي شده، از رهگذر آميختگي او با فضل بن شاذان رازي (م290ق) باشد. محمد بن اسحاق نديم بغدادي فضل بن شاذان رازي را ـ که از عالمان مکتب خلافت است ـ به عنوان پيشواي دانش قرائت و تفسير معرفي نموده است. ۵ شيخ طوسي نيز تصريح دارد که کتاب التفسير و القراءات از آثار ابنشاذان رازي عامي است و در عداد تأليفات ابنشاذان نيشابوري به شمار نميايد. ۶ عمر رضا كحاله نيز پيش از دايرة المعارف تشيّع دستخوش كجيابي شده و تأليفات آن دو را ـ كه معاصر هم بودهاند ـ به هم آميخته و به ديگري نسبت داده است. ۷
نجاشي به چهل و هشت عنوان و طوسي به سي و دو عنوان از تأليفات فضل بن شاذان اشاره دارند ۸ که در هيچ يک از آن عناوين کتابي که تخصص فضل بن شاذان را در قلمرو قرآن و تفسير نمودار سازد،
1.الايضاح، ص۹۲ .
2.اختيار معرفة الرجال، ش۹۱۷ .
3.مفاخر الاسلام، ج۱، ص۱۴۸ .
4.رجال النجاشي، ص۳۰۶، ش۸۴۰؛ الفهرست (طوسي)، ص۳۶۱، ش۵۶۴؛ خلاصة الاقوال، ص۲۲۹، ش۷۶۹ .
5.الفهرست (ابننديم)، ص۲۸۷ .
6.الفهرست (طوسي)، ص۳۶۱، ش۵۶۴ .
7.معجم المؤلفين، ج۸، ص۶۹ .
8.رجال النجاشي، ش۸۴؛ الفهرست (طوسي)، ش۵۶۴ .