حالت هاى متناسب با نيايش

پرسش :

در احادیث، چه حالت هایی برای نیایش بیان شده است؟



پاسخ :

در احاديث ، حالت هاى گوناگونى براى نيايشگر با نام هاى : تبتُّل ، تعوُّذ ، تضرُّع ، اخلاص ، ابتهال ، استكانت ، رَغبت ، رَهبت ، مسئلت و بصبصه ، ترسيم گرديده است .

نكته قابل توجه در تبيين احاديث ياد شده و بهره گيرى از آنها اين است كه حالت و هيئت انسان در عبادت هاى بدنى ، در واقع ، تمثّل و تجسّم حقايق و حالات درونى اوست[۱]و در صورتى كه دين ، هيئت خاصّى را براى عبادتى تعيين و تكليف كرده باشد (مانند هيئت طواف وسعى) ، مكلّف ، موظّف به ايجاد آن هيئت در خويش ، در تبعيّت فرمان خداوند متعال است ، چه حال متناسب با آن را داشته باشد و چه نداشته باشد . البته بى ترديد ، تحقّق حال مطلوب ، در كمال عبادت ، مؤثر است .

اما حالات و هيئت هايى در احاديث ياد شده كه براى نيايش مطرح شده اند ، ظاهرا تكليفى يا تعبّدىِ محض نيستند ؛ زيرا مطلوبيت تامّ آنها در صورتى است كه نيايشگر ، حال متناسب با آنها را داشته باشد . در غير اين صورت ، از تأثير حال وهيئت مورد اشاره ، به همان اندازه پوسته و صورت ظاهرى اش بهره مند خواهد شد ؛ بلكه حتى ممكن است حال درونى نيايشگر ، چنان با وضع و حال ظاهرش در تعارض باشد كه عمل وى بازى و استهزا به نظر برسد ؛ چيزى كه قطعا مذموم است ، و لذا امام صادق عليه السلام مى فرمايد :

... ولا يَبتَهِلُ حَتّى تَجرِيَ الدَّمعَةُ .[۲]... واستغاثه نكند، تا اين كه اشك جارى شود .

از اين رو ، احتمال تعبّدى بودن اين هيئت ها ـ چنان كه ابن فهد رحمه اللّه در آغاز تبيين اين دسته احاديث اشاره نموده ـ بعيد به نظر مى رسد . وى در اين باره مى گويد : «اين گونه هيئت ها، يا به جهت علّتى است كه ما نمى دانيم و يا شايد مراد از باز كردن دست ها در دعا، در حالت رغبت و انتظار، اين باشد كه چنين هيئتى، نزديك ترين حالت براى درخواست كننده در گسترش آرزوها، و خوش گمانى به برخوردار شدن از نعمت هاى خدا، و اميدش به نيل به فضل خدا باشد. پس درخواست كننده، با آرزو طلب مى كند و دستانش را باز مى كند تا احسان در آن قرار بگيرد.

اما مراد از قرار دادن پشت دست ها به سوى آسمان در حال ترس و نگرانى در دعا، اين است كه بنده با زبان خوارى و كوچكى، به داناى نهان ها و رازها مى گويد : من كف دستانم را به سوى تو نگشودم و آنها را به سمت زمين قرار دادم به خاطر خوارى و خجالت در برابر تو .

مراد از ناله و زارى با تكان دادن انگشتان به چپ و راست، تأسى كردن به مصيبت زده در حوادث بس ناگوار است . مصيبت زده، دستان خود را به سمت بالا و پايين و چپ و راست ، تكان مى دهد و با آن ، ناله سر مى دهد .

مراد از تَبتُّل با بالا و پايين بردن انگشتان، با توجه به اين كه تبتّل به معناى بريدن از همه چيز و پيوستن به خداوند است، به اين معناست كه گويا دعا كننده، با زبان حال به خداوندِ برآورنده اميدها و آرزوها مى گويد : به سوى تو و تنها به سوى تو ، از همه چيز بريدم ؛ چرا كه تو شايسته خداوندگارى هستى. پس دعا كننده ، تنها با يك انگشت ، و نه بيشتر ، اشاره به يگانگى خداوند مى كند .

مراد از زارى و نيايش، با بالا آوردن دست ها به مقابل صورت و رو به قبله، يا بالا آوردن دست ها و بازوها به سوى آسمان، يا بالاتر از سر بردن دست ها (به حسب روايات) ، در واقع ، نوعى بندگى و كوچكى كردن و اظهار حقارت و ناچيزى است ، همانند كسى كه در حال غرق شدن است و دستانش را دراز مى كند و بازوانش را مى گشايد و به دامن رحمت خداوند ، چنگ مى زند و به ذيل عنايت و رأفت او مى آويزد ؛ رأفتى كه هلاك شدگان را مى رهاند و ماتم زدگان را فرديارس است و جهانيان را فرا مى گيرد و اين ، مقام ارجمندى است كه نبايد بنده در پى آن باشد ، جز هنگام اشك ريختن و فراهم آمدن آه و ناله و قرار گرفتن در جايگاه بنده اى ذليل و مشغول شدن به آفريدگار ارجمندش براى برآوردن آمال و روى آوردن به درخواست و خواهش .

مراد از استكانت، با بالا بردن دست ها تا شانه ها، به اين معناست كه دعاكننده ، گويا جنايتكارى است كه به سمت مولايش بُرده مى شود و هَوَسش او را به بند كشيده و اشياى سنگين به پاى او بسته است و با زبان حال، نجوا مى كند كه : اينها دستان من اند كه در پيشگاه تو، به خاطر ستم و جسارتى كه بر تو روا داشته ام، آنها را بسته ام» .[۳]


[۱]ر .ك : تحليلى درباره بلند كردن دست به سوى آسمان در هنگام دعا .

[۲]ر . ك : ص ۳۹۸ ح ۶۵۱ .

[۳]عدّة الداعى : ص ۱۸۴ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت