وَ اجْعَلْ یقِینِی أَفْضَلَ الْیقِینِ.[۱]
پیشتر توضیح اجمالی سه اثر از آثار یقین ارائه شد؛ صبر، توکّل و اخلاص. چهارمین اثر یقین عبارت است از صفت «زهد».
زهد در لغت به «ضدّ الرغبة» معنا شده است[۲]. در اصطلاح روایات به بیمیلی به اموری که موجب کُندی حرکت انسان به سوی مقامات بلند معنوی، یا توقف آن، یا سقوط انسان در جهت اسفل السافلین میشود، تفسیر شده است.
به شکل خلاصه زهد یعنی بیمیلی نسبت به دنیای مذموم. این صفت بسیار مهم و ارزشمند، هم خودش کمال است و هم مقدمه کمالات بزرگی است که خداوند برای انسان مقدّر کرده است، از جمله علم لدّنی.
به هر حال زهد یکی از آثار یقین است. امیرالمؤمنین علیه السلام طبق نقل میفرماید:
الْیقِینُ یثْمِرُ الزُّهْد.[۳]
یقین میوهای به نام زهد دارد.
در روایت دیگری میفرماید:
زُهْدُ الْمَرْءِ فِیمَا یفْنَی عَلَی قَدْرِ یقِینِهِ بِمَا یبْقَی.
بیمیلی انسان به اموری که فانی میشود و از بین میرود به اندازه یقین اوست به آنچه که باقی میماند. هر چه انسان یقینش به آخرت بیشتر باشد، بیمیلی نسبت به مظاهر مادی افزایش پیدا میکند.
در روایت دیگری میفرماید:
لَوْ صَحَّ یقِینُک لَمَا اسْتَبْدَلْتَ الْفَانِی بِالْبَاقِی وَ لَا بِعْتَ السَّنِی بِالدَّنِی
اگر یقین درستی داشته باشیم هیچ وقت چیزی که در معرض نابودی و فناست را با چیزی که بقای ابدی¬اش تضمین شده، عوض نمیکنیم. در مقابل، انسان دنیاطلب متاع آخرتی را که ابدی و ارزشمند است، برای گرفتن لذّت چند روزة دنیا که فانی است، میفروشد و چه زیبا فرمود که ﴿فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُم﴾ .
به هر حال طبق این روایات صفت بسیار ارزنده زهد، نتیجه یقین است. هر چه انسان اعتقادش نسبت به آخرت بیشتر شود، بیمیلی او نسبت به مظاهر مادی کمتر میشود.
[۱]الصحيفة السجادية، ص۹۲، الدعاء۲۰.