014 ـ و ابواب الایمان

وَ أبْوابَ الإْيمانِ .

و دروازه هاى ايمان ...

توضيح واژه ها

أبواب : جمع «باب» ، به معناى در ، دروازه .[۱]

الإيمان : باور ، اعتقاد ، يقين .[۲]

شرح

دروازه ، راه اصلى ورود به شهر يا قلعه است و راه هاى ديگر ، خطرناك و نامطمئن هستند . ايمان نيز قلعه مستحكمى است كه دروازه آن ، امامان عليهم السلام هستند و بنا بر اين ، هيچ مؤمنى از شناخت آنان بى نياز نيست . واژه ايمان ، در عبارت «أبواب الإيمان» ، با توجّه به تفاوت واژگان «اسلام» و «ايمان» ، گزينش شده است .

تفاوت «اسلام» و «ايمان»[۳]

از نخستين روزهاى پيدايش اسلام ، مرزهاى اسلام و ايمان ، مشخّص شد و قرآن مجيد ، به مسلمانانى كه ادّعاى ايمان دارند ، در حالى كه به مراتب ايمان دست نيازيده اند ، هشدار مى دهد و مى فرمايد :

«قَالَتِ الْأَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَـكِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْاءِيمَـنُ فِى قُلُوبِكُمْ .[۴]باديه نشينان گفتند : «ايمان آورديم» . بگو : ايمان نياورده ايد ؛ بلكه بگوييد : «اسلام آورده ايم» و ايمان ، هنوز در دل هاتان در نيامده است » .

قرآن ، كسانى را كه اسلام را به ظاهر پذيرفته اند ، مسلمان مى نامد ؛ امّا براى ورود به جرگه مؤمنان ، باور قلبى را شرط مى داند و تنها اعتراف زبانى را براى مؤمنان نمى پذيرد . مسلمان ، بايد حقايق اسلامى را حقيقتا باور كند تا مؤمن ، خوانده شود .

شرايط تحقّق ايمان

پيامبر صلى الله عليه و آله ، به امير مؤمنان عليه السلام سفارشى فرمود و ايشان ، سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله را چنين نگاشت :

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ . الإيمانُ ما وُقِّرَ فِى القُلُوبِ وَ صَدَّقَتهُ الأعمالُ ، وَ الإسلامُ ما جَرى عَلَى اللِّسانِ وَ حَلَّت بِهِ المُناكَحَةُ .[۵]به نام خداوند بخشنده مهربان . ايمان ، آن است كه در دل ها جاى گيرد و درستى آن ، با عمل ثابت شود ؛ و اسلام ، آن است كه بر زبان بگذرد و با آن ، پيوند زناشويى حلال مى گردد .

آنچه از دقّت در آيات و روايات بر مى آيد ، آن است كه هر شخص با گفتن شهادتين ، يعنى «أشهد أن لا إله إلّا اللّه » و «محمّدا رسول اللّه » ، جامه اسلام بر تن مى كند و مسلمان خوانده مى شود ؛ ولى مؤمن بايد سه شرط را در خويش ، محقّق گردانَد : اقرار ، اعتقاد ، و رفتار .

مسلمان ، براى رسيدن به مرتبه ايمان ، بر يگانگى خدا و پيام آورى پيامبر اسلام ، اعتراف مى نمايد و پس از آن ، از صميم قلب ، به يكتايى خدا و رسالت حضرت ختمى مرتب ، باور دارد . هر گاه باورِ وى در رفتار و كردارش نمايان شد و خداى را در همه جا حاضر و ناظر يافت ، به مرتبه ايمان ، تشرّف مى يابد و «مؤمن» خوانده مى شود . مؤمن ، نمى تواند خدا را باور نمايد ، امّا از غير او مدد بجويد . مؤمن واقعى ، پيش از هر كار ، هنگامِ انجام دادن آن كار و پس از آن ، همواره خدا را در نظر دارد و تنها براى خشنودى او فعاليّت مى نمايد .

مقصود از «دروازه ايمان»

مرحوم علّامه مجلسى ، در معناى عبارت «أبواب الإيمان» و ارتباط آن با امامان عليهم السلام ، دو ديدگاه را برمى گزيند :

۱ . راه شناخت ايمان

شناخت معيارهاى ايمان ، تنها از راه اهل بيت عليهم السلام ممكن است . مرزهاى توحيد ، مبانى دين ، مبانى اسلام ، اصول اعتقادى ، اخلاقى ، سياسى و اجتماعى و ... ، در مكتب اهل بيت عليهم السلام معرّفى مى شود و به ديگر سخن ، اسلام شناسان واقعى ، امامان عليهم السلام هستند و هر كه راهى غير از راه مستقيم را برگزيند ، اسلام را نخواهد شناخت .

اين ديدگاه ، با روايتى كه دانش را در انحصار امام على عليه السلام مى داند ، سازگار است ؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود :

أنَا مَدِينَةُ العِلمِ وَ عَلِىٌّ بابُها ؛ فَمَن أرادَ العِلمَ فَليَأتِ المَدِينَةَ مِن بابِها .[۶]من شهر دانشم و على ، دروازه آن است . پس هر كه دانش را قصد كرده است ، بايد از دروازه آن به اين شهر در آيد .

بنا بر اين ، دستيابى به علوم پيامبر صلى الله عليه و آله ـ كه همان حقايق هستى و ايمان به آنهاست ـ ، از طريق امامان عليهم السلام ممكن است و باورهايى كه از راه ديگرى به دست مى آيند ، باورهاى صحيح و مطابق مبانى ارائه شده به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله نخواهند بود .

۲ . راه رسيدن به حقيقت ايمان

حقيقت ايمان ، يعنى ايمان شهودى و ديدن حقايق ، آن گونه كه هست . مسلمان ، ممكن است مفاهيم ايمان و مرزهاى آن را با مطالعه و دقّت به دست آورد ؛ امّا ايمان واقعى ، جز از طريق اهل بيت عليهم السلام به قلب او راه نخواهد يافت . به ديگر سخن ، مسلمان ، از راه استدلال ، به حقانيّت اسلام و قرآنْ اعتراف مى كند ، ولى نمى توان او را موحّد و مؤمن حقيقى خواند . آموزه هاى ايمان در مكتب امامان عليهم السلام ، به گونه اى است كه عقايد راستين را به باورهاى استوار ، تبديل مى كند و در جانِ انسان ، جاى مى دهد و سپس ، باورهاى راستين در رفتارِ آدمى نمايان مى شود . مؤمن حقيقى ، تمامى كردارهاى خويش را بر اساس مبانى اعتقادى سامان مى دهد و رفتار او با گفتارش ، همخوان است .

«دروازه هاى ايمان» در روايات

دروازه ايمان بودن ، يكى از مهم ترين ويژگى هاى اهل بيت عليهم السلام است كه در روايات گوناگون ، مكرّر مورد تأكيد قرار گرفته است . از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه مى فرمايد :

نَحنُ بابُ اللّهِ الّذى يُؤتى مِنهُ وَ بِنا يَهتَدِى المُهتَدونَ .[۷]ما دروازه خداونديم كه از آن وارد مى شوند ، و در پرتو [وجود] ما ، هدايت جويان ، ره مى يابند .

در اين روايت ، دروازه وصول به مقام قرب الهى ، آل اللّه هستند و پيامبر صلى الله عليه و آله ، پيشاپيشِ آنان ، مردمانِ هدايت جو را به سرمنزل مقصود مى رساند . امير مؤمنان عليه السلام نيز در شمارِ ويژگى هاى اهل بيت عليهم السلام ، آنان را تنها راه صحيح رسيدن به معارف الهى مى داند و هر كه راه ديگرى را بر گزيند ، راهزن است :

نَحنُ الشِّعارُ وَ الأصحابُ وَ الخَزَنَةُ وَ الأبوابُ وَ لا تُؤتَى البُيُوتُ إلّا مِن أبوابِها ، فَمَن أتاها مِن غَيرِ أبوابِها سُمِّىَ سارِقا .[۸]ماييم خاصّان و ياران و خزانه داران و درها[ ى رسالت ] ؛ و به خانه ها ، جز از درهاى آنها وارد نمى شوند ، كه هر كس جز از درها به خانه ها در آيد ، او را دزد مى نامند .

به لباس زيرين ، «شِعار» گويند و اين ويژگى ، نشانه نزديكى امامان عليهم السلام به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و پروردگار جهان ، اگر چه مى توانست خود را بدون واسطه بشناسانَد ؛ امّا چنين نپسنديد و امامان را دروازه هاى شناسايى خويش ، قرار داد . امام على عليه السلام ، ابواب الهى را به «صراط» و «سبيل» و «وجه» تفسير مى نمايد و مى فرمايد :

إنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ لَو شاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَهُ وَ لكِن جَعَلَنا أبوابَهُ وَ صِراطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الوَجهَ اَلّذى يُؤتى مِنهُ ، فَمَن عَدَلَ عَن وَلايَتِنا أو فَضَّلَ عَلَينا غَيرَنا فإنَّهُم عَنِ الصّراطِ لَناكِبونَ .[۹]اگر خداوند ـ تبارك و تعالى ـ بخواهد ، خود را به بندگانش مى شناساند ؛ ليكن ما را درها و راه خود گرداندْ و طريق و سويى قرار داد كه از آن مى آيند . پس هر كه از ولايت ما كناره گيرد يا ديگرى را بر ما برترى دهد ، از راه ، منحرف شده است .

در تمام روايات پيشين ، امامان عليهم السلام راه رسيدن به حقيقت دين ، معرّفى شده اند . نكته مهم ، آن است كه مؤمن ، چنانچه از دروازه خاندان رسالت ، گذر نكند ، تنها به پوسته اى از دين ، دست يازيده است و از لذّت توحيد حقيقى ، محروم مى مانَد . براى رسيدن به حقيقت اسلام ، راهى جز اهل بيت عليهم السلام وجود ندارد .


[۱]«الأبواب جمع باب و الباب معروف» (لسان العرب ، ج ۱ ، ص ۲۲۳) .

[۲]«الإيمان : التّصديق» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۲۳) .

[۳]براى آگاهى دقيق از تفاوت اسلام و ايمان ، ر . ك : به دانش نامه ميزان الحكمة ، ج ۸ ، ص ۱۰۳ «فرق ميان اسلام و ايمان» .

[۴]سوره حجرات ، آيه ۱۴ .

[۵]بحار الأنوار ، ج ۵۰ ، ص ۲۰۸ ، ح ۲۲ .

[۶]الأمالى ، طوسى ، ص ۵۵۹ ، ح ۸ .

[۷]تأويل الآيات الظاهرة ، ج ۲ ، ص ۵۰۹ ، ح ۱۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲۵ ، ص ۲ ، ح ۳ .

[۸]نهج البلاغة ، خطبه ۱۵۴ ؛ ميزان الحكمة ، ج ۱ ، ص ۱۳۱ .

[۹]الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۸۴ ، ح ۹ .

  • و ابواب الایمان (دانلود)

  • و ابواب الایمان (دانلود)