(12)
پیدایش و تطوّر تفسیر اَثرى
پورستّار مهادى، ملیحه
دكترى الهیات و معارف اسلامى، گرایش
علوم قرآن و حدیث
دانشگاه آزاد اسلامى واحد علوم و تحقیقات
استاد راهنما: حجّتى، سید محمّدباقر
استاد مشاور: فیض، علیرضا
1378
282 ص
در میان مباحث مختلف علوم قرآنى، بحث از روشهاى تفسیرى اهمّیت خاصّى دارد.
تفسیر اثرى نیز - كه یكى از این روشهاست و پیدایش آن در بین مسلمانان به تاریخ تدوین حدیث، و سابقه آن به عصر پیامبرصلى الله علیه وآله برمىگردد، چون هرگاه براى
صحابه در فهم آیات قرآن مشكلى پیش مىآمد، به آن حضرت رجوع مىكردند تا آن را تفسیر نماید. پس مىتوان گفت اوّلین نوع تفسیرى كه در بین مسلمانان به وجود آمد،
این تفسیر است كه امتیازات شایانى دارد. نگارنده در این پایاننامه، سعى در ارائه چهرهاى روشن از این روش تفسیرى و سیر تاریخى آن و تطوّرى كه این روش در طول نزدیك
به دو قرن اوّل هجرى به خود دیده، بررسى نموده است. این نوشته از چهار بخش تشكیل شده است. در بخش اوّل به دنبال تعریفهاى معناى تفسیر در لغت و اصطلاح، و
همچنین معناى لغوى و اصطلاحى واژه «أثر»، تاریخچه مختصرى از پیدایش «تفسیر أثرى» بیان شده است و در ضمن آن، از مفسّران مشهور عصر صحابه، از شخص
امیرمؤمنان و عبداللَّه بن عبّاس و دیگران، مطالبى ارائه شده است. سپس مراكز تعلیم تفسیر یا مكاتب تفسیرى، به طور كامل، مورد ارزیابى قرار گرفته است. در بخش دوم از
مصادر تفسیر اثرى، ضمن چند فصل بحث شده است. در فصل اوّل، صورتهاى مختلف تفسیر قرآن به قرآن، اهمّیت این روش و ارزش سنّت در تفسیر قرآن به قرآن، بیان شده
است. در فصل دوم، پس از ذكر ادلّه مخالفان در مقدار تفسیر رسول اكرم، قول بهتر برگزیده شده و سپس، صور مختلف تفسیر قرآن با سنّت، مطرح شده است. در فصل سوم،
مراد از اهل بیتعلیهم السلام و حجّیت قول آنها، و نمونههاى تطبیقى از تفسیر قرآن با مأثور از اهل بیتعلیهم السلام ، ارائه شده است. در فصل چهارم، بعد از بیان معناى
لغوى و اصطلاحى «صحابه»، روش ابنعبّاس و ابن مسعود و اُبىّ بن كعب در تفسیر، مورد بررسى قرار گرفته است. فصل پنجم نیز به بحث در مورد تفسیر تابعیان و نمونههایى
از تفسیر قرآن به مأثور از تابعیان اختصاص یافته است. بخش سوم پایاننامه، به بررسى مشهورترین كتب تفسیر اثرى اختصاص دارد. در این بخش، تعدادى از تفاسیر مأثور
اهل سنّت و شیعه، بازگو شده و درباره مؤلّفان آن كتب، مراتب علمى آنها، گفتار علما در مورد خصوصیات تفاسیر یاد شده و شیوه مؤلّفان آنها، نكاتى مطرح شده است.
تفاسیرى كه در این بخش آمده، عبارتاند از: جامعالبیان، التبیان، تفسیر القرآن العظیم، البرهان، تفسیر العیاشى و التفسیر المنسوب إلى الامام العكسرىعلیه السلام . در
بخش چهارم، از خصوصیات تفسیر اثرى و ارزیابى آن در چند فصل مطالبى آمده است. در فصل اوّل، خبر متواتر و خبر محفوف به قرینه كه از طُرُق قطعى منتهىشونده به سنّت
اند، و از خبر واحد با اختلاف آراى علما درباره آن، بحث كرده است. در ادامه این بخش، خصوصیات تفسیر اثرى كه عبارت از: رهنمون بودن آن به مراد الهى از كلام اللَّه، و
وثاقتش به خاطر اتّكا بر نصوص قدیم باشد، بیان نموده است. در فصل دوم، سند حدیث كه وسیله اعتماد به حدیث است، مورد بررسى قرار گرفته و آنگاه، اسباب جعل حدیث،
كه به جعل در تفسیر منجر مىگردد، و اسرائیلیات، كه ورودشان به روایات تفسیرى به عنوان دستاویزى در دست مخالفان قرار گرفته تا از اعتبار این روش تفسیرى بكاهند،
مورد ارزیابى قرار داده، تا ثابت كند كه در صورت تحقیق درباره احوال یكایك رجال سند از لحاظ عدالت و وثوق و اطمینان به نقل و روایت آنها، تفسیر اثرى از چنان وثاقتى
برخوردار مىگردد كه تردیدى به آن راه ندارد.