افسانه غرانیق

مشخصات :

مقطع و رشته تحصیلی : كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
مرکز آموزشی : دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران
سال دفاع : 1369

چکیده :

(۱۳)
افسانه غرانیق

تهامى، فاطمه

كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران
استاد راهنما: دوانى، على
۱۳۶۹
۱۴۲ صفحه

این پایان‏ نامه به بررسى افسانه غرانیق، اثبات ساختگى بودن و بطلان و و ردّ آن پرداخته است. در ابتدا به این نكته اشاره شده كه این تحقیق، نكته تازه‏اى ندارد و عموماً حاصل تحقیق و تفحّص محقّقان و علماى مسلمان است سپس براى روشن شدن موضوع، اصل قصّه را در چند بخش عنوان نموده است. این پایان‏نامه در سه فصل، بدین شرح تنظیم شده است: نگارنده، نخست به بحث لغوى درباره واژه «غرانیق» پرداخته و آورده كه این واژه، جمع مكسّر «غُرنوق» یا هشت واژه مشابه دیگر و به معناى «نوعى مرغِ آبزى» یا «جوان سپیدِ خوبْ صورت» آمده است و متذكّر شده كه عربى بودن این لفظ یا معرّب بودنش به این معنا كه از زبان دیگرى به عربى منتقل شده نیز مورد تردید است. در فصل بعد، عبارت‏هاى نقل‏شده این افسانه در ۵۳ منبع از منابع تاریخى و تفسیرى (همچون: سیرة ابن اسحاق، تاریخ الطبرى، تفسیر الطبرى، تفسیر ، القمى، دلائل النبوةى بیهقى و. . .) ارائه شده است كه نگارنده، تمام این قضایا را به كتبى كه از قرن سوم هجرى تاكنون منتشر شده، منتسب مى‏داند. دیدگاه مفسّران و مورّخان درباره این افسانه، طى بحث دیگرى انعكاس یافته است. مؤلّف، این دیدگاه‏ها را به سه دسته اصلى تقسیم كرده است: ۱ . پذیرش صحّت این افسانه، ۲ . تأویل و توجیه افسانه، ۳ . انكار و ردّ اصل مسئله. در همین فصل، آرا و اقوال مشاهیرى كه این قصّه را به گونه‏اى نقل كرده‏اند كه ظاهر در پذیرش صحّت و قبول ظاهر آن است، آمده كه این عدّه عبارت‏اند از: جاراللَّه زمخشرى، ابوالحسن واحدى، احمد بن سهل بلخى، یونس بن بكیر، سعد واقدى، ابن جریر طبرى، محلّى، جلال‏الدین سیوطى، ابن اثیر جَزَرى و ابوالربیع سلیمان بن موسى، كه هر یك، دلایلى نیز بر صحّت این خبر، اقامه نموده و از آن، دفعِ مفسده كرده‏اند. نیز نظر مستشرقانى همچون: رژى بلاشر، مونتگمرى وات، كنستانت دیرژیل، ادمونت رابت، موریس گدمُرى، كارل بروكْلمان، بوهل، و نیز گفتار صاحب‏نظرانى همچون: ابن حبّان، ابوالفتوح رازى، بیضاوى، عبدالرحمان بن احمد سهیلى، فخرالدین رازى، شوكانى، آلوسى، عمر فرّوخ و سید قطب در ردّ این افسانه آمده است و همچنین، نظر عدّه‏اى كه قائل به توجیه و تأویل قصّه شده‏اند (مانند ابن حجر عسقلانى)، با استناد به ادلّه عقلى و نقلى، به تفصیلْ ارائه شده است. نگارنده، در پایان، خلاصه‏اى از پایان‏نامه خود را آورده است. وسعت دامنه منابع و مراجعه به بیش از یكصد كتاب - چنان‏كه خود نگارنده در مقدّمه اشاره كرده - از ویژگى‏هاى این پایان‏نامه است.

کلیدواژگان :