وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنى .
و دعوت نيكوتر
توضيح واژه ها
الدَّعْوَة : مصدر «مرّة» از دعا ، به معنا فرا خواندن ، صدا زدن ، خواندن ، دعا كردن .[۱]
الحُسْنى : اسم تفضيل ، مؤنث «أحسن» ، به معناى ضدّ زشتى و كاستى ، خوب تر ، بهتر ، نيكوتر ، عالى تر .[۲]
شرح
هر گاه مصدرى در مكان اسم فاعل استفاده شود ، تمامِ معناى آن را افاده مى كند ، چنانچه به انسان عادلى كه تجسّم عدالت است ، «عَدل» گفته مى شود . در اين بخش از «زيارت جامعه» ، امامان عليهم السلام با واژه «دعوت» ـ كه مصدر است ـ ، مورد خطاب قرار مى گيرند و بدين سان ، مقصود از «دعوت» ، هر چه باشد ، اهل بيت عليهم السلام در بالاترين مراتب آن قرار دارند .
تفسير دعوت
در ميان احتمالاتى كه شارحان «زيارت جامعه» براى «الدَّعوَةِ الْحُسْنى» آورده اند ، دو تفسير ، پسنديده تر است :
۱ . خاندانِ «نيكوترين تبليغ»
در تفسير نخست ، اهل بيت عليهم السلام با خصوصيت داعى و مبلّغ ، مورد خطاب قرار گرفته اند . به سخن ديگر ، خاندان رسالت ، كسانى هستند كه نه تنها دين را بهتر از ديگران مى شناسند ؛ بلكه نيكوترين دعوت كنندگان به سوى آن اند و در اين ويژگى ، به بالاترين مراتب آن ، دست يافته اند . از اين رو ، نه تنها به عنوان نيكوترين مبلّغ ، بلكه نيكوترين تبليغ ، مورد خطاب قرار مى گيرند :
«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَآ إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صَــلِحًا وَ قَالَ إِنَّنِى مِنَ الْمُسْلِمِينَ .[۳]و كيست نيكو گفتارتر از آن كه به سوى خداوند مى خوانَد و كار شايسته مى كند و مى گويد : «همانا من ، از مسلمانانم» ؟» .
كسانى كه مردم را با ارزش هاى اعتقادى و اخلاقى آشنا مى كنند و خود نيز در عمل ، نيكو رفتارند ، نمونه اى از اين آيه شريف هستند .
كوتاه سخن آن كه زيباتر از گفتار مبلّغى كه خود به گفتارش عمل مى كند ، سخنى نيست و بر اساس نقلى ، پيامبر صلى الله عليه و آله ، آنان را بهترين امّت خود ، معرّفى مى كند و مى فرمايد :
خِيارُ اُمَّتي مَن دَعا إلَى اللّهِ تَعالى وَ حَبَّبَ عِبادَهُ إلَيهِ .[۴]بهترين امّت من ، كسانى هستند كه مردم را به سوى خدا مى خوانندو بندگان را محبوبِ خدا مى نمايند .
هدايت مردمان به سوى آفريدگار ، ارزشى بى نهايت دارد و در انحصار گروهى خاص نيست ؛ بلكه هر كسى كه خدا را بشناسد و كارهاى شايسته انجام دهد ، محبوب خداست و با همين رفتار ، راه را به مردم مى نمايانَد .
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، به گاهِ فرستادن على عليه السلام به سوى يمن ، به او فرمود :
يا عَلِىّ ! لا تُقاتِلَنَّ أحَدَا حَتّى تَدعُوهُ وَ أيمُ اللّهِ لَأَن يَهدِىَ اللّهُ عَلى يَدَيكَ رَجُلاً خَيرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَت عَلَيهِ الشَّمسُ وَ غَرَبَت وَ لَكَ وَلاؤُهُ ، يا عَلِىّ ![۵]اى على! هرگز با كسى نبرد مكن تا اين كه او را به اسلام ، دعوت كنى . به خدا سوگند كه اگر خداوند ، مردى را با دستان تو هدايت كند ، برايت بهتر است از آنچه آفتاب ، بر آن طلوع و غروب مى كند، و تو بر او ولايت دارى ، اى على !
بدين سان ، اهل بيت عليهم السلام ، خود از خدا مى خواهند كه آنان را از مبلّغان و دعوت كنندگان به سوى او قرار دهد . امام سجّاد عليه السلام ـ در دعايى كه از ايشان ، روايت شده است ـ ، چنين مى خواهد :
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلنا مِن دُعاتِكَ الدّاعِينَ إلَيكَ وَ هُداتِكَ الدّالِّينَ عَلَيكَ .[۶]خداوندا! بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و ما را از دعوت كنندگانى كه به سوى تو فرا مى خوانند ، و هدايت كنندگانى كه [ مردم را ] به تو ره نمون اند ، قرار ده .
دعوت به خدا ، حتّى در زمان حضور امام معصوم عليه السلام ، نيكوترين آرزوست ، به گونه اى كه در «دعاى افتتاح» ، از خدا مى خواهيم كه در دولت كريمش ، ما را در زمره دعوت كنندگان به اطاعتش قرار دهد :
وَ تَجعَلُنا فِيها مِنَ الدُّعاةِ إلى طاعَتِكَ وَ القادَةِ إلى سَبِيلكَ .[۷]و ما را از دعوتگران به سوى طاعتت و پيشاهنگان راهت ، قرار دهى .
بنا بر اين ، با توجّه به متونى كه اشاره شد ، مى توان «الدَّعوة الحُسْنى» را به «نيكوترين تبليغ» ، تفسير كرد كه در آن ، به جايگاه اهل بيت عليهم السلام به عنوان پيشاهنگان بهترين مبلغان و دعوت كنندگان به سوى خدا ، اشاره شده است .
۲ . اجابتِ «نيكوترين دعا»
اگر «نيكوترين دعا» ، معناى «الدَّعوةِ الحُسْنى» باشد ، اشاره به آياتى از قرآن دارد كه در آنها ، ابراهيم عليه السلام در حقّ فرزندانش دعا مى كند . به عبارتى ، خطاب «زيارت جامعه» ، چنين است : «شما كسانى هستيد كه بهترين دعاهاى ابراهيم عليه السلام در باره شما ، برآورده شده است» .
ابراهيم عليه السلام از پيامبرانى است كه در باره ذرّيه اش ، فراوان دعا كرده است و خداوند ، دعاى پدر در حقّ فرزند را رد نمى كند .[۸]ابراهيم عليه السلام ، وقتى پايه هاى بيت اللّه الحرام را استوار نمود ، از خداوند ، چنين خواست :
«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّـآ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ .[۹]پروردگارا! از ما (ابراهيم و اسماعيل) بپذير ، كه تويى شنوا و دانا . پروردگارا ! ما را دو مسلمان (گردن نهاده و فرمان بُردار خويش) گردان و از فرزندان ما نيز امّتى مسلمان خود ، قرار ده » .
و در آيه اى ديگر ، ابراهيم عليه السلام از خدا مى خواهد كه مردم را علاقه مند به فرزندانش قرار دهد و به آنان ، روزى دهد :
«رَّبَّنَآ إِنِّى أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِى بِوَادٍ غَيْرِ ذِى زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلَوةَ فَاجْعَلْ أَفْـئدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِى إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَ تِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ .[۱۰]پروردگارا ! من برخى از فرزندان خود را به درّه اى بى كِشت ، نزديك خانه حرام تو جاى دادم ـ پروردگارا ـ ، تا نماز به پا دارند . پس دل هايى از مردمان را چنان كن كه به سوى آنان بگرايند ، و از ميوه ها روزى شان ده ، باشد كه سپاس بگزارند» .
تمامى درخواست هاى خليل الرحمن ، اجابت شد و پيامبر صلى الله عليه و آله ، طبق نقلى ، فرمود :
أنَا دَعوَةُ أبي إبراهِيم .[۱۱]من [نتيجه] دعاى پدرم ابراهيم هستم .
و امامان عليهم السلام نيز در اين ويژگى ، شريك پيامبر صلى الله عليه و آله هستند ؛ زيرا آنان نيز ذرّيه ابراهيم عليه السلام هستند كه افزون بر دعاهايى كه به آنها اشاره شد ، ابراهيم عليه السلام ، امامت و پيشوايى آنان را از خداوند ، درخواست كرد كه به اجابت رسيد .[۱۲]بدين سان ، مى توان «الدَّعوة الحُسْنى» را همان دعاى ابراهيم عليه السلام در حقّ فرزندانش دانست .
[۱]«دعا الرَّجل دعوا و دعاءً : ناداه والإسم الدَّعوة ... والدَّعوة : المرّة الواحدة من الدُّعاء» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۲۵۸) .
[۲]«الحُسنى : ضدّ السوأى» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۱۱۵ ـ ۱۱۶) .
[۳]سوره فصّلت ، آيه ۳۳ .
[۴]كنز العمّال ، ج ۱۰ ، ص ۱۵۲ ، ح ۲۸۷۷۹ .
[۵]الكافى ، ج ۵ ، ص ۲۸ ، ح ۴ .
[۶]الصحيفة السجّادية ، دعاى ۵ .
[۷]مصباح المتهجّد ، ص ۵۸۱ .
[۸]ر . ك : كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۳۵۵ ، ح ۵۷۶۲ .
[۹]سوره بقره ، آيه ۱۲۷ ـ ۱۲۸ .
[۱۰]سوره ابراهيم ، آيه ۳۷ .
[۱۱]كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۴ ، ص ۳۶۹ ، ح ۵۷۶۲ .
[۱۲]اشاره به آيه «إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى... » كه مفهوم آن ، اين است كه اين دعا در حقّ گروهى از فرزندان ابراهيم عليه السلام ، مستجاب شده است .