و اكفِني ما يَشغَلُنِي الاهتِمامُ بهِ.[۱]
در تبیین این فراز نورانی از دعای مکارم الاخلاق؛ چند نکته را ذکر کردیم. آخرین نکته این بود که انسان باید کارهایش را اولویتبندی کند و تا آنجا که امکان دارد ابتدا کارهای اهم را انجام دهد، بعد به کارهای مهم پردازد. در روایتی از امام کاظم علیه السلام اولویتبندی در تحصیل علم اینچنین بیان شده است:
أولَى العِلمِ بِكَ ما لا يَصلُحُ لَكَ العَمَلُ إلّا بِهِ، وأوجَبُ العِلمِ عَلَيكَ ما أنتَ مَسؤولٌ عَنِ العَمَلِ بِهِ، وألزَمُ العِلمِ لَكَ ما دَلَّكَ عَلى صَلاحِ قَلبِكَ، وأظهَرَ لَكَ فَسادَهُ، وأحمَدُ العِلمِ عاقِبَةً ما زادَكَ في عَمَلِكَ العاجِلِ، فَلا تَشغَلَنَّ بِعِلمِ ما لا يَضُرُّكَ جَهلُهُ، ولا تَغفُلَنَّ عَن عِلمِ ما يَزيدُ في جَهلِكَ تَركُه.[۲]
شايستهترين دانش براى تو آن است كه عمل تو بدون آن سامان نپذيرد و واجبترين دانش براى تو آن است كه از عمل به آن پرسيده مىشوى و لازمترين دانش براى تو آن است كه به صلاح قلبت ره بنمايد و تباهىاش را برايت روشن سازد و نيك فرجامترين دانش آن است كه در عمل زودگذر تو بيفزايد، پس به دانشى كه ندانستنش زيانى به تو نمىرساند سرگرم مشو و از دانشى كه رها كردنش بر نادانى تو مىافزايد، غافل مشو.
در این روایت نورانی که رهنمودی است برای مطالعه و تحقیق، پس از بیان شایستهترین، واجبترین و لازمترین علوم، آن علمی که باعث فزونی عمل و استفاده بهتر از فرصتها شود را با فرجامترین علم دانسته است و سپس در یک قاعده کلی هر عملی را که ندانستن آن موجب ضرر نشود را غیر مهم معرفی میکند، چه بسا علومی که فقط برای اضافه شدن علم است و فایده عملی ندارد، یادگیری این علوم اولویت ندارد، در مقابل هر علمی که ندانستنش موجب افزایش نادانی شود، اولویت دارد. این نادانی به معنای بیسوادی نیست؛ بلکه جهلی است که مانع از کار نیک میشود. بنا بر این، کسب دانشی که انسان را به کار نیک وادار کند، اولویت خواهد داشت.
[۱]. الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۲]. عدّة الداعي، ابن فهد حلی، ص ۶۸.