074 ـ و ایاب الخلق الیکم و حسابکم علیکم

وَ إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ .

بازگشت مردم [ در قيامت ] ، به سوى شماست و رسيدگى به [پرونده آنان] ، برعهده شماست.

توضيح واژه ها

إياب : بازگشت .[۱]

حساب : حساب كردن، شمارش ، رسيدگى كردن .[۲]

شرح

زائر اهل بيت عليهم السلام ، با گفتن اين عبارات ، ابراز مى دارد كه همه مخلوقات ، در قيامت به سوى اهل بيت عليهم السلام ، باز مى گردند و پرونده همه مردم ، توسّط آنان ، محاسبه مى شود. اين عبارت ، از دو جهت بايد بررسى شود: نخست آن كه : آيا چنين باورى ، غلوّ و زياده روى در باره امامان نيست؟ و ديگر آن كه : آيا اين اعتقاد ، با آنچه در قرآن آمده و بازگشت همه را به سوى خدا مى داند، سازگار است؟

بازگشت به سوى خدا يا اهل بيت عليهم السلام ؟

خداوند متعال ، در سوره غاشيه ، بازگشت و حساب مردم در قيامت را برعهده خدا مى داند و مى فرمايد:

«إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم .[۳]در حقيقت ، بازگشت آنان به سوى ماست . آن گاه ، حساب [خواستن] از آنان ، به عهده ماست» . در نگاه اوّل ، اين آيه با اين عبارت از زيارت ، ناسازگار مى نمايد ؛ امّا با نگاهى دقيق تر ، هيچ گونه تنافى اى با هم ندارند . براى تبيين بهتر ، موضوعِ مشابهى از قرآن را بررسى مى نماييم:

قابض الأرواح كيست ؟

گرفتن جانِ انسان ها برعهده كيست ؟

قرآن ، سه گزينه را مطرح مى فرمايد :

۱. خدا :

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا .[۴]خداوند ، روح ها[ ى مردم را ] هنگام مرگشان ، به تمامى باز مى ستانَد ».

۲. مَلَك الموت (عزرائيل) :

«قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِى وُكِّلَ بِكُمْ .[۵]بگو : فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده ، جانتان را به تمامى مى ستانَد ».

۳. فرشتگان :

«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَـمٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعمَلُونَ .[۶]همان كسانى كه فرشتگان ، جانشان را ـ در حالى كه پاك اند ـ مى ستانند [و به آنان ]مى گويند: «درود بر شما باد ! به [ پاداش ] آنچه انجام مى داديد ، به بهشت در آييد »».

گرفتن جان انسان ها در آيات ياد شده ، به خداوند، عزرائيل و فرشتگان ، نسبت داده شده است ؛ امّا هيچ يك از دانشمندان اسلامى ميان اين آيات ، تناقضى نمى بينند ؛ بلكه با اندكْ درنگى مى توان دريافت كه زندگى و مرگ ، در اختيار خداست[۷]و فرشتگان و مَلَك الموت ، با اذن خداوند ، جان انسان ها را مى گيرند[۸]و همه فرشتگان ، از خدا ، فرمان مى برند و واسطه اجراى دستورهاى الهى اند. در اين جا نيز بازگشت همه به سوى خداست ؛ امّا خداوند، اهل بيت عليهم السلام را به عنوان واسطه خويش برگزيد تا به كار خلق ، رسيدگى كنند . آنان ، مأمور خدا هستند . بنا بر اين ، هيچ گونه غلوّى نشده و بنا بر اعتقاد دينى ما ، خداوند، صاحبْ اختيار همه امور جهان است و احدى همتاى او نيست.

حسابرسى اهل بيت عليهم السلام

يكى ديگر از ويژگى هاى اهل بيت عليهم السلام ، حسابرسى بندگان است. در احاديث ، چگونگى حسابرسى اهل بيت عليهم السلام ، توضيح داده شده است. از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود :

كُلُّ اُمَّةٍ يُحاسِبُها إمامُ زَمانِها . هر گروهى را امام زمانش حسابرسى مى كند .

همچنين امامان ، دوستان و دشمنانشان را از چهره هايشان مى شناسند . اين ، سخن خداى متعال ، در اين باره است كه :

«وَعَلَى الأَْعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلَام بِسِيمَاهُمْ .[۹]و بر اعراف ، مردانى هستند (امامان) ، كه هر يك را از سيمايشان مى شناسند » .[۱۰]

بر پايه روايات بسيار ، پيامبر صلى الله عليه و آله بارها امام على عليه السلام را تقسيم كننده بهشت و دوزخ ، معرّفى فرموده است .[۱۱]اين روايات ، مؤيّد ديگرى است بر اين كه حسابرسى مخلوقات ، بر عهده امامان عليهم السلام است. در حديثى است كه مأمون ، خليفه عبّاسى ، روزى از امام رضا عليه السلام پرسيد: از جدّت امير مؤمنان به من خبر بده كه به چه جهت و به چه مفهوم، وى تقسيم كننده بهشت و دوزخ است؟

امام رضا عليه السلام فرمود:

أَلَم تَروِ عَن أَبيكَ ، عَن آبائه ، عَن عَبدِ اللّهِ بنِ عَبّاسِ أَنّه قال : سَمِعتُ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله يقول : حُبُّ عَلِيٍّ إيمانٌ وَ بُغضُهُ كُفرٌ ؟ آيا از پدرت، از پدرانش ، از عبد اللّه بن عبّاس روايت نكرده اى كه گفت: از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: «دوستى با على ، ايمان و دشمنى با او ، كفر است؟

گفت: چرا.

امام رضا عليه السلام فرمود :

فَقِسْمَةُ الجَنَّةِ وَالنَّارِ إذا كانَت عَلى حُبِّهِ وَبُغْضِهِ فَهُوَ قَسيمُ الجَنَّةِ وَ النَّارِ . اگر تقسيم بهشت و دوزخ ، بر پايه دوستى و دشمنى با او باشد، او تقسيم كننده بهشت و دوزخ ، خواهد بود.

مأمون گفت: اى ابوالحسن! خداوند، مرا بدون تو ، زنده نگه ندارد! گواهى مى دهم كه تو ، وارث دانش پيامبر خدايى .[۱۲]

احاديثى كه معيار ايمان را دوستىِ امام على عليه السلام مى دانند ، در منابع شيعه و اهل سنّت ، فراوان است و همين معيار ، براى محاسبه خلق ، كافى است و مفهوم «حِسابهم عليكم» ، به خوبى روشن مى شود.


[۱]«آب الغائب أي رجع» (العين ، ج ۸ ، ص ۴۱۶) . «إيابهم أى رجوعهم» (لسان العرب ، ج ۱ ، ص ۲۱۸) .

[۲]«الحساب : عدّك الأشياء» (العين ، ج ۳ ، ص ۱۴۹) .

[۳]سوره غاشيه ، آيه ۲۵ ـ ۲۶.

[۴]سوره زمر ، آيه ۴۲ .

[۵]سوره سجده ، آيه ۱۱.

[۶]سوره نحل ، آيه ۳۲ .

[۷]يحيى و يميت (ر . ك : سوره بقره ، آيه ۲۵۸ ؛ سوره آل عمران ، آيه ۱۵۶ ؛ سوره اعراف ، آيه ۱۵۸ ، سوره توبه ، آيه ۱۱۶) .

[۸]چگونگى جان دادن انسان هاى پيراسته جان ، شنيدنى است: براى نمونه ، مرحوم حجة الإسلام و المسلمين سيّد على اكبر ابوترابى ، سيّد آزادگان ، جريان درگذشت جدّ مادرى اش را اين گونه تعريف مى كرد: آن مرحوم ، از زمان مرگش خبر داشت و به اطرافيان گفته بود كه مرا به بهشت بردند و جاى مرا در بهشتِ برزخى ، نشانم دادند . خواستم كه بمانم ، گفتند : نه . بايد بروى و در فلان شب و ساعت ، از دنيا مى روى. ايشان ، با برخى علماى بزرگ قم ، همچون آية اللّه حجّت ، خداحافظى مى كند و در ساعت مقرّر ، در زير كرسى ، مشغول قرائت قرآن بود و گفت : «صدق اللّه العلى العظيم» و سرش را خم كرد و در گذشت. خوشا به حال پاكيزه جانان !

[۹]سوره اعراف ، آيه ۴۶ .

[۱۰]تفسير القمّى ، ج ۲ ، ص ۳۸۴ .

[۱۱]ر . ك : دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام ، ج ۸ ، ص ۱۵۷ .

[۱۲]عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۸۶ ، ح ۳۰ .

  • و ایاب الخلق الیکم... (دانلود)

  • و ایاب الخلق الیکم... (دانلود)