085 ـ و الباب المبتلی به الناس. من اتاکم نجی و من لم یأتکم هلک

وَ الْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ . مَنْ أتاكُمْ نَجى ، وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَك .

و آن درگاهى كه مردم ، بِدان آزموده مى شوند . هر كه نزدتان بيايد ، نجات مى يابد و هر كه نيايد ، نابود مى شود ...

توضيح واژه ها

الباب : در، دروازه ، ورودى.[۱]

الْمُبتَلى : آزموده شده ، امتحان شده .[۲]

أتى : آمد ، رسيد ، وارد شد .[۳]

نَجى : نجات يافت، رهايى يافت .[۴]

هَلَكَ : هلاك شد، تلف شد، مُرد ، نابود شد .[۵]

شرح

اهل بيت عليهم السلام ، معيار ارزشيابى مؤمنان اند و همه دينداران ، بايد در اين آزمون ، شركت نمايند. پذيرش در اين آزمايش ، باعث سعادت و سرافرازى است و ناكامى در اين آزمون ، باعث هلاكت و سرافكندگى است. نكته محورى اين عبارت ، چگونگىِ آزمون مؤمنان است و عبارت هاى بعدى ، نيازمند توضيح نيستند ؛ زيرا دلايل انتخاب اهل بيت عليهم السلام به عنوان معيار ارزشيابى ، بيان شده است كه اينك ، به اختصار ، آنها را بررسى مى نماييم :

آزمون دينداران

در فرهنگ قرآنى ، ادّعاى داشتن ايمان ، پذيرفته نيست ؛ بلكه مؤمنان ، بايد در آزمون هاى الهى، ايمان خويش را ثابت كنند :

«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُواْ أَن يَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ .[۶]آيا مردم پنداشته اند كه تا گفتند : «ايمان آورديم» ، رها مى شوند و مورد آزمايش ، قرار نمى گيرند ؟ » .

همه بندگان خدا ، آزموده مى شوند . روايت شده كه امام على عليه السلام ، در توصيف انبيا و اوليا ، فرموده است :

قَد اختَبَرَهُمُ اللّهُ بِالمَخْمَصَةِ وَابْتَلَاهُمْ بِالمَجهَدَةِ وَامْتَحَنَهُمْ بِالمَخاوِفِ .[۷]خداوند ، آنان را به گرسنگى آزمود و به انواع سختى ، گرفتارشان ساخت و به بيم و هراس ها ، امتحانشان نمود.

در حديثى آمده كه وقتى آيه «أَحَسِبَ النَّاسُ ...» نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، نبرد امام على عليه السلام با ناكِثين، قاسِطين و مارِقين را از مصاديق آزمون هاى الهى دانست .[۸]همچنين ، وقتى امام على عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله در باره آزمايش مورد اشاره در اين آيه پرسيد، ايشان فرمود:

يا على ! إنَّ اُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ مِن بَعْدِى .[۹]اى على ! امّت من ، پس از من ، به زودى دچار فتنه مى گردند.

سپس ، پيامبر صلى الله عليه و آله برخى آزمون هاى فرا روى مؤمنان را برشمرد و فرمود :

اى على ! به زودى مسلمانان ، با اموال خود ، آزموده مى شوند و به خاطر دينشان ، بر خدا منّت مى نهند و آرزوى رحمت او را مى كنند و خود را از خشم او ، در امان مى دانند و با شُبهه هاى دروغين و خواهش هاى نفسانىِ غفلت زا ، حرام او را حلال مى گردانند . مثلاً شراب را به نام آب انگور يا خرما ، و رشوه را به نام هديه ، و رِبا را به نام بيع و معامله ، روا مى شمارند.[۱۰]

آنچه مسلّم است اين كه امّت پيامبر صلى الله عليه و آله پس از ايشان ، در مواقع گوناگون ، مانند زمان امام على ، امام حسن و امام حسين عليهم السلام ، در معرض آزمون هاى گوناگون قرار گرفتند و در بيشتر موارد ، سرافكنده شدند . نكته اى كه ذكر آن در اين جا ضرور است ، اين كه شناخت دقيق اهل بيت عليهم السلام و آزمون هايى كه پشت سر گذاشتند ، راه گشاى موفّقيت ما در آزمون زمان ماست.

اهل بيت عليهم السلام ، دروازه آزمون الهى

واژه «باب» ، به معناى دروازه و ورودىِ هر چيزى است كه به آن در مى آيند و اهل بيت عليهم السلام ، ورودىِ آزمون خداوندند كه به گونه اى ، تكرارِ آزمون هاى انبياى پيشين است .

قرآن كريم، از آزمون بنى اسرائيل در زمان موسى عليه السلام ، با عنوان «الباب» ياد مى كند و مى فرمايد:

«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَـيَـكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ .[۱۱]و نيز [به ياد آوريد] هنگامى را كه گفتيم: «بدين شهر ، در آييد ، و از [نعمت هاى ]آن، هر گونه كه خواستيد، فراوان بخوريد، و سجده كنان ، از در در آييد و بگوييد: « [خداوندا ! ]گناهان ما را بريز» ، تا خطاهاى شما را ببخشاييم ؛ و [پاداش ]نيكوكاران را خواهيم افزود» .

مفسّران ، مراد از «قريه» را در اين آيه ، شهر بيت المقدس و يا شهر اَريحا در نزديكى بيت المقدس دانسته اند.[۱۲]بنى اسرائيل كه هنگام ورود به شهر ، با دروازه اى بزرگ رو به رو شدند، سر از فرمان الهى برتافتند و نه تنها سجده نكردند ؛ بلكه مسخره كنان ، واژه «حِطّة ؛ گناهان» را به «حِنْطَة ؛ گندم» ، تبديل كردند و به جاى پاداش، نازل شدن عذاب الهى را بر خود ، هموار كردند:

«فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَـلَمُواْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِى قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَـلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ .[۱۳]امّا كسانى كه ستم كرده بودند، [آن سخن را] به سخن ديگرى ، غير از آنچه به ايشان گفته شده بود ، تبديل كردند. پس ما [نيز] بر آنان كه ستم كردند، به سزاى اين كه نافرمانى پيشه كرده بودند، عذابى از آسمان ، فرو فرستاديم» .

بازگويى داستان نافرمانىِ بنى اسرائيل در قرآن، براى مسلمانان ، درس آموز است و آشنايان با قرآن ، از اين حادثه ، به «بابُ الحِطّة» ؛ دروازه آزمون ياد مى كنند ؛ دروازه اى كه اجازه ورود به آن ، در صورت پيروى كامل ، صادر مى شد و سرپيچى از دستورهاى خداوند ، عذاب او را در پى داشت . خداوند ، قوم موسى عليه السلام را آزمود و فرمان سجده در برابر دروازه اى بزرگ را صادر كرد تا هر آن كه پيرو او نيست، زبان به اعتراض بگشايد و گويد : «سجده بر چنين درى ، لازم نيست» .

اهل بيت عليهم السلام ، همان «دروازه آزمون»اند كه پيروى از ايشان، سعادت و رستگارى را براى فرد ، به ارمغان مى آورد. در حديثى ، پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله ، اهل بيت عليهم السلام را «باب حِطّه» براى امّت اسلامى معرّفى كرده و فرموده است:

إِنَّمَا مَثَلُ اهْلِ بَيْتِى فِيكُم مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ فِى بَنِى إسْرائِيل ، مَنْ دَخَلَهُ غُفِرَ لَه .[۱۴]مَثَل اهل بيت من در ميان شما ، همچون باب حِطّه در ميان بنى اسرائيل است . هر كس از آن وارد شود ، آمرزيده گردد .

نجات و هلاكت امّت

جمله «مَنْ أتاكُمْ نَجى ، وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ ؛ هر كس نزد شما بيايد ، نجات مى يابد ، و هر كس نيايد ، هلاك خواهد شد» ، اشاره به اين معناست كه امّت اسلامى ، به وسيله اهل بيت عليهم السلام ، آزموده مى شوند ، و هر كس وظايف خويش را انجام دهد ، نجات مى يابد و رستگار مى شود ، و آن كس كه راه ديگرى را برگزيد، نابود مى شود. روايت شده كه امير مؤمنان عليه السلام ، در معرّفى اهل بيت فرمود :

نَحنُ بابُ حِطَّةٍ وَ هُوَ بَابُ السَّلامِ . مَنْ دَخَلَهُ نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْه هَوى .[۱۵]ما باب حطّه (دروازه آزمون) هستيم و آن، باب السّلام است . هر كه از آن وارد شود ، نجات مى يابد ، و هر كه از آن سر بپيچد ، سقوط مى كند .

آزمون ورودىِ امامان عليهم السلام ، از مجموعه تعاليمى است كه براى ما به ارمغان آورده اند و آموزش هاى آنان، تبيين قرآن و سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله است و در حقيقت ، سخن امامان عليهم السلام ، همان سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله است كه سرچشمه آن ، وحى است. روى برتافتن از اهل بيت عليهم السلام ، ناديده گرفتن قرآن و سنّتِ پيامبر صلى الله عليه و آله است و توجّه به تعاليم ايشان ، سلامت دنيا و آخرت را در پى دارد .

از مردمانى كه همواره سعى كرده اند از راه مطمئن اهل بيت عليهم السلام به سوى خدا راه بسپارند و تعاليم انسان ساز آنان را در پيشِ ديد خود قرار دهند، ايرانيان بوده اند . بر پايه روايتى ، پيامبر صلى الله عليه و آله ، مقاومت پارسيان را ستوده و آينده دين را از آنِ ايشان دانسته و فرموده است:

وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لَوْ كَانَ الإيمانُ مَنُوطا بِالثُّرَيّا لَتَنَاوَلَهُ رِجالٌ مِنْ فارِسَ ![۱۶]سوگند به آن كه جانم به دست اوست ، اگر ايمان از ستاره ثريّا هم آويخته باشد ، هر آينه ، مردانى از فارس به آن دست مى يابند ! همچنين ، بر پايه حديث ديگرى ، پيامبر صلى الله عليه و آله ، مؤمنان آخرْزمان را از ياران زمان خويش ، برتر دانسته و خطاب به ياران خود ، فرموده است :

إنَّكُم أصْحَابى وَ إخْوَانى قَوْمٌ مِنْ آخِرِ الزَّمَان آمَنُوا بِى وَ لَمْ يَرَوني ... لَأَحَدُهُم أشَدُّ بَقيةً عَلى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ القَتَادِ فِى اللَّيْلَةِ الظَلْماءِ أو كَالقَابِضِ عَلَى جَمَرِ الغَضَا ، اُولئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجى يُنْجِيهم اللّهُ مِن كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْراءَ مُظْلِمَةٍ .[۱۷]شما ، ياران منيد و برادران من، مردمانى اند در آخرْزمان ، كه مرا نمى بينند ؛ امّا به من ، ايمان مى آورند ... براى هر كدامشان ، پايدارى در دين، از با دست خُرد كردن خار مُغيلان در شب تيره ، سخت تر است ، يا همچون كسى است كه اَخگَر شوره گز را در كفِ دست ، نگه دارد. اينان ، چراغ هاى تابان در دل تاريكى اند. خداوند، آنان را از هر فتنه غبارآلود و شبگون، نجات مى بخشد .

امام خمينى قدس سره كه با تكيه بر ايمان مردم ايران ، رژيم ستم شاهى را برانداخت و جمهورى اسلامى را پايه گذارى كرد ، در معرّفى ملّت بزرگ ايران فرمود:

من با جرئت ، مدّعى هستم كه ملّت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر ، بهتر از ملّت حجاز در عهد رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، و كوفه و عراق در عهد امير المؤمنين و حسين بن على عليهماالسلاممى باشند .[۱۸]

زائرِ بامعرفت ، در اين قسمت از خطاب خود، بار ديگر با اهل بيت عليهم السلام عهد مى بندد كه راه آنان را برگزيند و ميراثِ ماندگار آنان را ارج نهد و رفتار و منش ايشان را سرلوحه زندگى خويش گردانَد .


[۱]«الباب : يقال لمدخل الشى ء» (مفردات ألفاظ القرآن ، ص ۶۴) .

[۲]«بلوت الرجل : اختبرته» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۸۳) . «و إبتلاه اللّه : إمتحنه ... إبتلى إذا امتحن» (همان ، ص ۸۴) .

[۳]«الإتيان : المجى ء» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۱۳) .

[۴]«النجاء : الخلاص من الشى ء» (لسان العرب ، ج ۱۵ ، ص ۳۰۴) .

[۵]«هلك : مات» (لسان العرب ، ج ۱۰ ، ص ۵۰۳) .

[۶]سوره عنكبوت ، آيه ۲ .

[۷]نهج البلاغة ، خطبه ۱۹۲ .

[۸]تنبيه الغافلين ، ص ۷۴ .

[۹]نهج البلاغة ، خطبه ۱۵۶ .

[۱۰]همان جا .

[۱۱]سوره بقره ، آيه ۵۸ .

[۱۲]ر .ك : مجمع البيان ، ج ۱ ، ص ۲۲۹ ؛ تفسير الطبرى ، ج ۱ ، ص ۴۲۶.

[۱۳]سوره بقره ، آيه ۵۹ .

[۱۴]المعجم الصغير ، ج ۲ ، ص ۲۲ .

[۱۵]الخصال ، ص ۶۲۶ ، ح ۱۰ .

[۱۶]سنن الترمذى ، ج ۵ ، ص ۳۸۴ ، ح ۳۲۶۱ .

[۱۷]بصائر الدرجات ، ص ۸۴ ، ح ۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۵۲ ، ص ۱۲۴ ، ح ۸ .

[۱۸]صحيفه نور ، ج ۲۱ ، ص ۱۸۰ (وصيّت نامه سياسى ـ الهى امام خمينى) .

  • و الباب المبتلی به الناس (تا دقیقه 16) (دانلود)

  • و الباب المبتلی به الناس (تا دقیقه 16) (دانلود)