تبيين گذشت پيامبر(ص) در غير حدود شرعى

تبيين گذشت پيامبر(ص) در غير حدود شرعى

عفو و گذشت رسول خدا(ص) مورد توجه قرار گرفته است.

عفو (گذشت)[۱]مانند بسيارى از صفات اخلاقى براى اثربخشى خود، نياز به كاربرد صحيح و به جاى آن دارد ؛ چرا كه اگر «گذشت» براى شخصى كه لايق آن نيست، به كار رود، به جاى اصلاح او تباهى مى آورد[۲]و گاه به دين و قدرت حكومت نيز لطمه مى زند.[۳]بر اين پايه، پيامبر خدا(ص) كه پيام آور رحمت و محبّت بود، بر اساس خوى كريم و بزرگوارانه خود و با توجّه به فرمان مكرّر الهى در پيشه كردن گذشت،[۴]در تمام صحنه هاى سخت زندگى، از بدى ها و ستم هاى ديگران به شخص خود گذشت مى نمود و پرتواى از مهر آسمانى را براى زمينيان به جلوه در مى آورد. اين گذشت در دايره حقّ شخصى و فردى، از يك سو، به گذشت كننده تعالى و وسعت روحى مى بخشد و از سوى ديگر، فرصتى براى شخص خطاكار فراهم مى آورد تا با ندامت از خطايش، به جبران گذشته روى آورد. در مجموع، اين خصلت موجب مى گردد كه جامعه از كينه ها و انتقامجويى هاى شخصى پاك گردد و روابط ميانْ فردى ارتقا يابد.

امّا اين نكته هنگامى كه فردى قوانين الهى را آشكارا زير پا مى نهد و به حقوق انسانى دست درازى مى كند، ديگر صادق نيست. شخصى كه در يك جامعه اسلامى، آشكارا شراب مى نوشد و يا روزه خوارى مى كند، به همه جامعه و ارزش هاى دينى آن دهن كجى مى نمايد و تنها حقّ يك فرد را زير پا نمى نهد تا قابل عفو از سوى همان فرد باشد. عفو چنين فردى، به دين لطمه مى زند و نه تنها به اصلاح او نمى انجامد ؛ بلكه بر لئامت او مى افزايد.

به سخن ديگر، گذشت از چنين افرادى، به انهدام پيام ها و آموزه هاى رسالت مى انجامد و گونه اى نقض غرض مى گردد ؛ زيرا تجربه بشرى نشان مى دهد كه برخورد ننمودن با متجاوزان به حقوق اجتماعى و كيفر ندادن كسانى كه امنيت، سلامت و ارزش هاى اجتماع را تهديد مى كنند، نه تنها آنان را متنبّه و نادم نمى كند ؛ بلكه ايشان را گستاخ تر نموده و موجب سرشكستگى پيروان حقيقى دين مى كند.

بر اين پايه مى بينيم كه پيامبر(ص) با وجود گذشت كردن از افرادى مانند آزادشدگان مكّه كه بيشترين ستم ها را به او نموده بودند، هيچ گاه از مجازات دزدانى كه امنيت اقتصادى جامعه را تهديد مى كردند و يا افراد فاسدى كه امنيت اجتماعى را هدف گرفته بودند، صرف نظر ننمود و حدود الهى را به مثابه يك حقّ عمومى و انسانى در همه عرصه ها به اجرا در آورد و حقوق الهى را پاس داشت.


[۱]. به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .

[۲]. امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد : «العَفوُ يُفسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدرِ إصلاحِهِ مِنَ الكَريمِ ؛ گذشت به همان اندازه كه شخص بزرگوار را درست مى‏كند ، شخص فرومايه را تباه مى‏گرداند» كنز الفوائد : ج ۲ ص ۱۸۲ . امام زين العابدين عليه‏السلام نيز مى‏فرمايد : «حَقُّ مَن أساءَكَ أن تَعفُوَ عَنهُ ، وَ إن عَلِمتَ أنَّ العَفوَ عَنهُ يَضُرُّ انتَصَرتَ ؛ حق كسى كه به تو بدى كند ، اين است كه از او درگذرى ، ولى اگر دانستى كه گذشت از او زيانبار است ، آن گاه انتقام بگير» (ميزان الحكمة : ج ۷ ص ۴۶۶ «باب عفو ح ۱۳۳۴۷») .

[۳]. امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد : «جازِ بِالحَسَنَةِ و تَجاوَز عَنِ السَّيِّئَةِ ما لَم يَكُن ثَلما فِى الدِّينِ أو وَهنا فى سُلطانِ الإسلامِ ؛ [بدى يا خوبى را] به نيكى پاداش ده و از بدى در گذر ، به شرط آن كه به دين لطمه‏اى نزند يا در قدرت اسلام ضعفى پديد نياورد» غرر الحكم : ج ۳ ص ۳۷۳ ح ۴۷۸۸ .

[۴]. مانند دو دستور قرآنى : «خُذِ الْعَفْو» اعراف : آيه ۱۹۹ و «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيل» (حجر : آيه ۸۵) .