قيس بن سعد بن عُباده

پرسش :

قيس بن سعد بن عُباده کیست



پاسخ :

قيس بن سعد بن عُباده انصارى خَزرَجى ساعدى ، از صحابيان پيامبر خدا و از بزرگان انصار است . او در ميان قبيله خود ، انصار ، و نيز در بين عموم مسلمانان از احترام ويژه اى برخوردار بود . او مردى شجاع ، بزرگوار و با عظمت بود و در ميان قبيله خود ، مُطاع بود .

او قامتى بلند و جسمى توانمند داشت و در كرامت ، زبانزد[۱]و در سخاوت ، شُهره بود . در برخى از جنگ هاى پيامبر خدا ، پرچمدار سپاه بود و پس از پيامبر خدا از پيشتازانى بود كه حرمت حق را پاس داشت و از «خلافت حق» و «حقّ خلافتِ» مولا عليه السلام دفاع كرد .

پس از خلافت على عليه السلام او از ياران نزديك و حاميان استوار گام او بود . امام عليه السلام وى را به حكومت مصر ، نصب كرد . او با هوشمندى و درايت ، توانست مخالفان مولا عليه السلام را آرام كند و ريشه هاى توطئه را بخشكاند .

در اين زمان ، معاويه بسى كوشيد تا شايد قيس را به خود متوجّه كند ؛ امّا ناكام مانْد . پس از مدّتى ، على عليه السلام به خاطر حوادثى كه به وجود آمد ، محمد بن ابى بكر را به مصر فرستاد و قيس را فرا خواند .

قيس ، فرمانده «شُرطَة الخَميس (نيروهاى ويژه)» بود[۲]و در جنگ صِفّين ، از جمله فرماندهان على عليه السلام بود و مسئوليت پياده نظام بصره را به عهده داشت .

قيس در هنگامه شدّت گرفتن جنگ در صِفّين ، فرماندهى انصار را به عهده گرفت . حضور او در صِفّين ، بسى شكوهمند بود . خطابه هاى او در ارجگذارى به شخصيت مولا عليه السلام و اطاعت از اوامر على عليه السلام و برانگيختن حق مداران عليه معاويه ، نشانى از درك عميق ، شخصيت بزرگ و آگاهى ژرف او از جريان هاى آن روزگار و شخصيت هاى آن است .

قيس ، پس از جنگ صفّين ، به حكومت آذربايجان منصوب گشت . او در پيكار نهروان ، حاضر بود و فرماندهى جناح راست (ميمنه سپاه) را به عهده داشت .

و چون مولا پس از نهروان ، آهنگ معاويه كرد ، سپاهيان را نيازمند فرماندهى شجاع ، كاردان و مدير ديد و او را براى جنگ ، فراخواند .

در آخرين شكلْ دهىِ سپاه براى نبرد با تجاوزگران و فسادگستران ، على عليه السلام بر روى سنگى ايستاد و سخنانى از سر سوز و درد ، بيان كرد و قهرمانان سپاهش را ياد كرد (گويا اين ، آخرين خطابه مولا عليه السلام بوده است) و آن گاه ، قيس را به فرماندهى ده هزار نفر گماشت ، به همراه حسين عليه السلام و ابو ايوب انصارى ـ كه هر يك بر ده هزار نفر گمارده شده بودند ـ كه متأسفانه با شهادت امام عليه السلام لشكر از هم پاشيد .

پس از شهادت على عليه السلام ، قيس ، اوّلين كسى بود كه با امام حسن مجتبى عليه السلام بيعت كرد و با سخنانى هوشمندانه ، مردمان را به بيعت با او فراخواند و در سپاه ايشان فرماندهى طلايه سپاه را به عهده گرفت و چون عبيد اللّه بن عبّاس (يكى از فرماندهان سپاه امام حسن عليه السلام ) به سوى معاويه گريخت ، او ـ كه معاونت عبيد اللّه را به عهده داشت ـ صبحگاه با مردمان نماز گزارد و نمازگزاران را به استوارْگامى و جهاد ، فراخواند و چون مردمْ اعلام آمادگى كردند ، سپاه را حركت داد .

پس از صلح با معاويه ، قيس به دستور امام حسن عليه السلام با معاويه بيعت كرد . معاويه او را بزرگ مى داشت و وى را مى ستود .

قيس را يكى از پنج نفرى دانسته اند كه در ميان عرب ، به زيركى مشهور بوده اند . قيس بن سعد در سال هاى پايانى حكومت معاويه ، زندگى را بدرود گفت .

احترام ويژه اى برخوردار بود . او مردى شجاع ، بزرگوار و با عظمت بود و در ميان قبيله خود ، مُطاع بود .


[۱]تاريخ بغداد : ج ۱ ص ۱۷۸ ش ۱۷ ، آمده است : «شجاع ، قهرمان ، بزرگوار و بخشنده بود» .

[۲]در رجال الكشّي : ج ۱ ص ۳۲۶ ش ۱۷۷ آمده است : «همراه شرطة الخميس بود» .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت