تاریخگذاری حدیث «علیکم بسنّتی و سنّه الخلفاء الراشدین» (روش تاریخگذاریِ سند ـ متن)
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
7-32
چکیده :
تاریخگذاری حدیث یعنی تعیین تقریبیِ زمان، مکان، پدیدآورنده و سیر تغییرات یک روایت در بستر تاریخ. دانشمندان غربی اغلب به جنبۀ تاریخی حدیث توجه دارند و آن را منبعی برای بازسازی تاریخ اسلام به شمار میآورند، یعنی تاریخ وقایع، تاریخ فقه، تاریخ عقاید و سازمانهای دینی، تاریخ تفسیر قرآن و... . آنان در تحلیل متون و تاریخگذاری احادیث اسلامی از روش «نقد تاریخی» بهره میگیرند که شاخهای از نقد صوری است و فهم «جهان ورای متن» را از طریق کاوش در منابع متون کهن دنبال میکند. هدف اصلی نقد تاریخی نیز کشف معنای نخستین یا اصلی متن در بافت تاریخی اولیۀ آن است.
در دهۀ هفتاد قرن بیستم میلادی، روش تحلیل صوری که اساساً در مطالعات کتب مقدس پدید آمده بود، به مطالعات اسلامی وارد شد. آلبرشت نُت و شاگردان مکتب او، نوعی از تحلیل صوری بر مبنای تغییرات متن را در پژوهشهای خود به کار گرفتند که در آن، تغییرات روایات در سیر از راوی نخست تا گردآورندۀ روایت بررسی و بر این اساس، زمان تقریبی پیدایی روایت تعیین میگردد. این روش از تحلیل تاریخی روایات، پیشینهای طولانی در تحقیقات منتقدان مسلمان نیز داشته و حدیثشناسان از قدیم به این موارد اشاره کردهاند. با این حال، توجه به این امور چندان در تعیین زمان صدور حدیث مؤثر نبوده و به شکل یک روش تحلیل سازمانیافته و روشمند درنیامده است.
تحلیل سند ـ متن براساس رهیافت آلبرشت نُت که با پژوهشهای برخی شاگردان نُت، همچون شولر و موتسکی، تکامل یافته، شیوهای درخور توجه برای تحلیل تاریخی متون و تاریخگذاری آنهاست. از آنجا که بهترین روش برای ارزیابی یک فرضیه، سنجش آن از طریق نمونههای مستقل و بیرونی است، در این تحقیق روش مذکور بر نمونهای از روایات آزموده شده است. این نمونه، روایت «علیکم بسنتی و سنه الخلفاء الراشدین» است که توسط عرباض بن ساریه نقل شده است.
کلیدواژههای مقاله :حدیث، تاریخگذاری، تحلیل صوری، روش سند ـ متن، روایت «علیکم بسنتی و سنه الخلفاء الراشدین».،