سخنى درباره شبيخون زدن

سخنى درباره شبيخون زدن

نبرد پيامبر(ص) با دشمنان خويش ، با رعايت همه قواعد انسانى جنگ بوده است . افزون بر اين ، پيامبر(ص) از برخى كارهاى متداول در جنگ ، مانند حمله شبانه خوددارى مى نمود و تا آن جا كه امكان داشت ، به دشمن شبيخون نمى زد .

نبرد[۱]پيامبر(ص) با دشمنان خويش ، با رعايت همه قواعد انسانى جنگ بوده است . افزون بر اين ، پيامبر(ص) از برخى كارهاى متداول در جنگ ، مانند حمله شبانه خوددارى مى نمود و تا آن جا كه امكان داشت ، به دشمن شبيخون نمى زد . پيامبر اكرم(ص) براى يورش به دشمن ، تا صبح منتظر مى ماند و آن گاه حمله مى برد . اين سيره ، پس از ايشان، از سوى امام على عليه السلام نيز رعايت شده است.[۲]گزارش هاى حاكى از اين سيره فراوان نيستند؛ امّا در كتاب هاى اصلى حديث شيعه و اهل سنّت نقل شده اند و اسناد آنها نزد فقيهان و محدّثان ، معتبر است .

گفتنى است كه متن اين گزارش ها بر نهى از شبيخون زدن و حرمت آن دلالتى ندارد . از اين رو ، فقيهان شيعه ، تنها به كراهت شبيخون زدن فتوا داده و آن را در جايى كه پيروزى در جنگ ، وابسته به آن است، مجاز و روا دانسته اند .[۳]مؤيّد اين فتوا ، برخى گزارش هاى حاكى از شبيخون زدن مسلمانان به مشركان است . در يكگزارش ، ابن عبّاس به نقل از صعب بن جثامه مى گويد :

إنّ النبى(ص) قيل له : لو أنّ خيلاً أغارت من الليل فأصابت من أبناء المشركين ؟ قال : «هُم مِن آبائِهِم».[۴]به پيامبر(ص) گفته شد : اگر سوارانى شبيخون بزنند و در اين هجوم شبانه برخى از پسران مشركان كشته شوند ، چه حكمى دارد ؟ پيامبر فرمود : «آنها هم جزو پدرانشان به شمار مى آيند» .

همچنين ابو داوود در سنن خويش در اين باره چنين نقل كرده است :

إياس بن سلمة ، عن أبيه ، قال : أمَّر رسول اللّه (ص) علينا أبا بكر ، فغزونا ناسا من المشركين ، فبيتناهم نقتلهم و كان شعارنا تلك الليلة : أمت ، أمت .[۵]

اياس بن سلمه به نقل از پدرش مى گويد : پيامبر خدا(ص) ابو بكر را فرمانده ما كرد و ما با دسته اى از مشركان جنگيديم . شبانه به آنها حمله كرديم و شعارمان در آن شب ، «بميران ، بميران» بود .


[۱]به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .

[۲]ر . ك : الكافى : ج ۵ ص ۲۸ ح ۵ .

[۳]ر . ك : النهاية فى مجرّد الفقه و الفتاوى : ص ۲۹۸ ، السرائر : ج ۲ ص ۷ ، تذكرة الفقهاء : ج ۹ ص ۷۱ ، جواهر الكلام : ج ۲۱ ص ۸۲ ، الموسوعة الفقهيّة الميسرة : ج ۴ ص ۲۵۷ ، وسائل الشيعة : ج ۱۵ ص ۶۳ باب «كراهة تبييت العدوّ و استحباب الشروع فى القتال عند الزوال» ، مرآة العقول : ج ۱۸ ص ۳۵۳ .

[۴]صحيح مسلم : ج ۵ ص ۱۴۴ ج ۱۴۵ . اين حديث به گونه هاى متعدّدى نقل شده كه همگى بر جواز شبيخون زدن دلالت دارند (ر . ك : سنن سعيد بن منصور : ج ۲ ص ۲۴۰ ح ۲۶۳۱ ، المبسوط ، طوسى : ج ۲ ص ۱۱ ، السرائر ، ابن ادريس : ج ۲ ص ۷) .

[۵]سنن أبى داوود : ج ۱ ص ۵۹۴ ح ۲۶۳۸ ، السنن الكبرى : ج ۹ ص ۷۹ .