معناى آزمايش خداوند

پرسش :

خداوند متعال كه همه چيز را مى داند و آشكار و پنهان براى او يك سان است ، چه نيازى به امتحان بندگان خود دارد ؟ حكمت آزمايش الهى چيست ؟



پاسخ :

بى ترديد، مفهوم آزمايش در مورد خداوند متعال و انسان، متفاوت است و امتحان الهى معنا و هدف ديگرى دارد ؛ چرا كه انسان به دليل نارسايى دانش خود، براى كشف حقيقت، به آزمايش نياز دارد و اين معنا براى داناى مطلق ، نامعقول است .

راغب اصفهانى در تبيين معناى آزمايش الهى مى گويد :

وَ إذا قيلَ : اِبتَلى فُلانٌ كَذا وَ أَبلاهُ فَذلِكَ يَتَضَمَّنُ أمرَينِ : أحَدُهُما تَعَرُّفُ حالِهِ وَ الوُقوفُ عَلى ما يُجهَلُ مِن أمرِهِ . وَ الثّانى : ظُهورُ جَودَتِهِ وَ رَداءَتِهِ ، وَ رُبَّما قُصِدَ بِهِ الأَمرانِ ، وَ رُبَّما يُقصَدُ بِهِ أحَدُهُما ، فَإِذا قيلَ فِى اللّهِ تَعالى : بَلا كَذا وَ أَبلاهُ فَلَيسَ المُرادُ مِنهُ إلّا ظُهورَ جَودَتِهِ وَ رَداءَتِهِ ، دونَ التَّعَرُّفِ لِحالِهِ وَ الوقوفِ عَلى ما يُجهَلُ مِن أمرِهِ إذ كانَ اللّهُ عَلّامَ الغُيوبِ .[۱]هر گاه گفته شود : «اِبتَلى فُلانٌ كَذا وَ أَبلاهُ» ، شامل دو چيز مى شود : يكى شناختن حال آن و اطّلاع از امور ناشناخته آن . دوم ، و آشكار شدن خوبى و بدىِ آن . اى بسا كه هر دوى اينها و اى بسا كه يكى از آن دو ، منظور نشود هر گاه در باره خدا گفته شود : «بَلا كَذا وَ أَبلاهُ» ، منظور ، تنها آشكار شدن خوبى و بدىِ چيز است و نه شناخت حال آن و آگاه شدن بر امور ناشناخته اش ؛ چرا كه خداوند، دانا به نهان هاست .  توضيح مطلب، اين كه: امتحان و آزمايش، گاه به منظور معلوم شدن چيزى است كه حقيقت آن براى آزمايشگر روشن نيست و گاه براى آشكار ساختن چيزى است كه حقيقتش براى آزمايشگر روشن است .

نوع دوم آزمايش ، از دو راه، امكان پذير است :

راه نخست، اين كه: آزمايش كننده ، پرده از واقعيتى بر مى دارد تا آن واقعيت ، همان گونه كه هست، آشكار شود .

راه دوم، اين كه: آزمايشگر ، زمينه رشد و پرورشِ چيزى را فراهم مى نمايد تا در اثر شكوفايى ، قابليت هاى نهفته آن آشكار گردد ، مانند : فراهم ساختن شرايط رشد و تكامل يك دانه و يا هسته ، كه استعدادها و خصوصيات نهان آن را آشكار مى سازد .

نكته قابل توجّه، اين كه : آزمايش در صورت اخير ، به معناى پرده بردارى از راز پنهان نيست؛ بلكه به معناى پرورش دادن استعدادهاى نهفته است . آزمايش خداوند متعال از بندگان، درست به همين معناست . بر اين اساس ، دليل آزمايش الهى ، دانستنِ راز پنهان و يا نمايان ساختن آن براى ديگران نيست ؛ بلكه حكمت آن ، پرورش استعدادهاى نهفته انسان با اراده و انتخاب اوست .

توضيح، اين كه : تكامل انسان ، اختيارى است . از اين رو ، در آغاز آفرينش ، دو نوع استعداد متضاد در متن وجود او نهفته است كه يكى «خرد» و ديگرى «هوس» ناميده مى شود . اين تركيب شگفت ، هم زمينه رشد انسان را به گونه اى فراهم كرده كه مى تواند برتر از فرشته شود و هم زمينه انحطاط او را به گونه اى مهيّا نموده تا پست تر از حيوانات گردد[۲]و آزمايش الهى، چيزى جز فراهم كردن ابزار و امكانات تكامل اختيارى و يا انحطاط ارادى نيست .[۳]

در حديثى از امام على عليه السلام در تبيين اين سخن خداوند متعال:  «بدانيد اموال و اولاد شما وسيله آزمايش اند»[۴]آمده :

أنَّهُ يَختَبِرُهُم بِالأموالِ وَ الأولادِ لِيَتَبَيَّنَ السّاخِطَ لِرِزقِهِ وَ الرّاضِىَ بِقِسمِهِ ، وَ إن كانَ سُبحانَهُ أعلَمَ بِهِم مِن أنفُسِهِم ، وَ لكِن لِتَظهَرَ الأفعالُ الَّتى بِها يُستَحَقُّ الثَّوابُ وَ العِقابُ .[۵]معنايش اين است كه خداوند، آنان را به وسيله دارايى ها و فرزندان مى آزمايد تا معلوم شود كه چه كسى از روزىِ او ناخرسند و چه كسى به قسمت او، خرسند است ، اگر چه خداوند سبحان، از خود آنان هم به آنان داناتر است؛ امّا آزمايش براى اين است تا اعمالى كه با آنها پاداش و كيفر سزاوار مى گردند ، معلوم شوند.

همچنين در حديثى ديگر از ايشان نقل شده :

ألا إنَّ اللّهَ تَعالى قَد كَشَفَ الخَلقَ كَشفَةً ، لا أنَّهُ جَهِلَ ما أخفَوهُ مِن مَصونِ أسرارِهِم وَ مَكنونِ ضَمائِرِهِم ، وَ لكِن لِيَبلُوَهُم أيُّهُم أحسَنُ عَمَلاً ، فَيَكونَ الثَّوابُ جَزاءً وَ العِقابُ بَواءً[۶].[۷]هان ! خداوند متعال ، درون مردمان را [از طريق امتحان،] آشكار ساخت، نه اين كه از رازهاى نهفته و درون هاى پوشيده شان آگاه نبود ؛ بلكه تا آنان را بيازمايد كه كدامشان نيك كردارتر است ، تا ثواب ، سزا [ى كار نيك آنان] باشد و عقاب ، كيفر [كار بدشان] .

بنا بر اين ، مى توان گفت كه آزمايش الهى در فرهنگ قرآن و حديث، عبارت است از: بسترسازى براى تكامل و يا انحطاط اختيارى انسان .[۸]


[۱]مفردات ألفاظ القرآن : ص ۱۴۶ .

[۲]ر . ك : همين دانش نامه : ج ۹ ص ۲۹ (انسان / فصل يكم: تعريف انسان / تركيب خرد و خواهش) .

[۳]«كُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا » (اسرا : آيه ۲۰) .

[۴]انفال : آيه ۲۸ .

[۵]ر . ك : همين دانش نامه : ج ۱۶ ص ۱۸ ح ۷۸ .

[۶]قوله : «و العقاب بواءً»: أى مكافأةً (شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : ج ۹ ص ۸۵) .

[۷]ر . ك : همين دانش نامه : ج ۱۶ ص ۲۲ ح ۸۳ .

[۸]گفتنى است كه اين معنا ، حكمت اصلى آزمون الهى است و حكمت هاى ديگرى نيز مى توانند بر آن مترتّب شوند كه حكمت هاى فرعى اند ، مانند: تبيين جايگاه انسان كامل يا ابليس براى فرشتگان .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت