بند كشيده شدن شيطان ها در ماه رمضان

پرسش :

شيطان كيست؟ در نظام حكيمانه خلقت ، چرا به شيطان اجازه داده شده كه انسان را گم راه سازد؟ مرز تسلّط شيطان بر انسان تا كجاست؟ چرا خداوند ، در ماه رمضان ، شياطين را به بند مى كشد و از تأثير گم راهگرانه آنان جلوگيرى مى كند؛ ولى در ماه هاى ديگر ، آنان را آزاد مى گذارد؟ و سرانجام ، اگر اين گونه رواياتْ درست اند ، چگونه شمارى از روزه داران ، در اين ماه ، مرتكب گناه مى شوند؟



پاسخ :

پاسخ تفصيلى و كافى به اين پرسش ها ، مجالى ديگر مى طلبد ؛[۱]امّا آنچه به طور اجمال مى توان گفت ، اين است كه : در ديدگاه اسلامى ، شياطين ، موجوداتى نامرئى از جنس جن اند كه از شعور ، آگاهى ، آزادى و قدرتِ انتخاب برخوردارند ؛ ليكن با سوء استفاده از آزادى خود ، با زيبا جلوه دادن زشتى ها و تحريك هوس هاى نامشروع انسان ، به گم راه ساختن و فريب دادن او مى پردازند .

امّا در وراى اين نقش اغواگرانه اى كه شياطين در نظام آفرينش بازى مى كنند ، حكمتِ : شكوفايى استعدادهاى پنهانى انسان ، تربيت در حدّ انسان كامل ، و آماده ساختن او در سايه مقاومت در برابر اين لغزشگاه ها و فريب ها ، نهفته است .

اين ، در حالى است كه مرز سلطه شياطين بر انسان ، از حدّ تحريك و وسوسه فراتر نمى رود . از اين رو ، آنان انسان را به زشتى ها دعوت مى كنند؛ ليكن نمى توانند او را به ارتكاب زشتى ها وا دارند .[۲]

با اين توضيح ، آنچه در اين مورد بايد بررسى شود ، دو مسئله است :

نخست . به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان .

دوم . بررسى عوامل پنهان در وراى انجام دادن گناهان در اين ماه ، با آن كه شياطين در بندند و نقش گم راهگرانه ندارند .

علّت به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان

تحليل و بررسى روايات دينى در موضوع به بند كشيده شدن شياطين و جلوگيرى از آنها در ماه رمضان ، دو علّت را نشان مى دهد ، با اين توضيح كه علّت دوم در طولِ علّت اوّل است :

۱ . طبيعت پيشگيرانه روزه

روزه به طور طبيعى ، زمينه اى را كه شيطان بر اساس آن ، انسان را به گم راهى مى كشاند ، از بين مى برد . به تعبير دقيق تر ، زنجيرى كه در ماه رمضان ، شيطان را به بند مى كشد، چيزى جز خودِ روزه نيست. از اين رو، در حديث پيامبر خدا آمده است:

إنَّ الشَّيطانَ لَيَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَيِّـقوا مَجارِيَهُ بِالجُوعِ ؛[۳]

شيطان در انسان جارى مى شود ، همچون جريان خون . پس با گرسنگى ، مجارى او را تنگ كنيد .

اين حديث ، به روشنى بر اين نكته دلالت دارد كه روزه به طور طبيعى ، مانع تسلّط شيطان بر انسان مى شود . زنجيرى كه روزه دارد ، نه تنها شيطان را به بند مى كشد ، بلكه كشش هاى نفْس امّاره را هم مهار مى كند ، آن را به اسارت در مى آورد و جلوى سلطه آن را بر انسان مى گيرد ، و به فرموده امير مؤمنان عليه السلام :

نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ كَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ ؛[۴]

گرسنگى ، چه خوب ياورى براى اسير كردن نفْس و شكستن عادت آن است!

بر اين اساس ، همه رواياتى كه در ستايش گرسنگى و نقش آن در خودسازى و تربيت نفْس ، وارد شده اند ، هدف آنها ايجاد مانع طبيعى در برابر سلطه شيطان بر انسان و نگهدارى انسان از كشش ها و اغواگرى هاى نفْس و نيز آزادسازى نيروهاى عقلى و شكوفاسازى استعدادهاى انسانى است ، آن گونه كه از اين دو روايت ـ كه از مجموعه احاديث اين گونه برگزيده ايم ـ روشن مى شود .[۵]پيامبر خدا فرمود :

جاهِدوا أنفُسَكُم بِالجُوعِ وَ العَطَشِ ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِكَ كَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ ؛[۶]

به وسيله گرسنگى و تشنگى ، با نفس خويش جهاد كنيد ؛ چرا كه پاداش آن ، مثل پاداش جهادكننده در راه خداست .

نيز فرمود :أحيوا قُلُوبَكُم بِقِلَّةِ الضِّحكِ وقِلَّةِ الشَّبَعِ ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو[ تَصفُ] وَ تَرِقُّ ؛[۷]

دل هاى خود را با كم خنديدن و كم خوردن ، زنده كنيد و آن را با گرسنگى ، پاك سازيد تا صاف و رقيق شود .

۲ . عنايت ويژه خداوند

افزون بر پشتوانه اى كه روزه به طور طبيعى براى روزه داران جهت جلوگيرى از سلطه شيطان و اغواگرى هاى او پديد مى آورد ، اين برنامه عبادى ، خود به خود ، زمينه ساز شمول عنايت هاى خدا بر آنان مى گردد . آنچه در روايات با عنوان به بند كشيدن شياطين در اين ماه آمده است ، به همين نكته اشاره دارد .

به عبارت ديگر ، عنايت الهى گزاف نيست تا سؤال شود : چرا خداى سبحان ، مانع سلطه شيطان نمى شود و در بقيّه ماه ها بين انسان و سلطه او فاصله نمى اندازد؟ هرگز؛ بلكه ريشه اين توفيق و عنايت الهى ، در انتخاب خود انسان و ورود او به ميهمان سراى رمضان ، نهفته است .

علّت سود نبردن از به بند كشيده شدن شياطين

در چارچوب تحليلى كه گذشت ـ كه مى رساند در اين ماه ، شياطين نسبت به انسان و دست كم نسبت به روزه داران ، سلطه ندارند ـ سؤال اساسى دومى مطرح مى شود؛ چرا كه مى بينيم گاهى روزه داران هم در اين ماه دچار غفلت و گناه مى شوند . تشريع كفّاره هايى كه براى درمان اين حالت هاست نيز گواه آن است . سيّد ابن طاووس رحمه الله در تصوير اين نكته مى گويد :

يكى از دينداران از من پرسيد : «من از به بند كشيده شدن شياطين بهره چندانى نمى برم ؛ چون همان حالت غفلت را كه پيش از ماه رمضان داشتم ، دارم و گويا فرقى نكرده است و با زنجير شدن ياران شيطان ، از آن كاسته نشده است ...» .[۸]دو پاسخ به اين پرسش مى توان داد :

۱ . شيطان ، به تنهايى زمينه ساز گناهان نيست .

اين پاسخ ، بر اين نكته استوار است كه خطاها و گناهانى كه از انسان سر مى زند ، تنها به شيطان و اغواگرى او مربوط نمى شود ؛ بلكه دو منشأ اساسى ديگر هم دارد : نفْس امّاره ، و زنگارهاى متراكمى كه پيامد گناهان پيشين اند و دل را آلوده و سياه ساخته اند .

در واقع ، عنايت الهى اى كه در ماه رمضان شامل انسان مى شود ، تنها تأثير عامل نخستين را كه مربوط به شيطان است ، از بين مى برد؛ امّا دو عامل ديگر همچنان نقش ايفا مى كنند و جهت زمينه سازى براى انحراف انسان و سر زدن گناهان از او و غافل ماندن وى ، كافى اند .

بر فرض كه روزه بتواند همه كشش هاى نفْس امّاره را بپوشاند و تأثير آن را در كشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بين ببرد ، زنگارهاى متراكم از گناهان گذشته ، كافى اند كه براى روزه دار ، خطرآفرين باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند .

۲ . در بند بودن شيطان ها ، نسبى است .

از تحليل گذشته روشن شد كه زنجيرى كه شيطان را به بند مى كشد ، از خود روزه ماه رمضان فراهم مى شود و نه از چيز ديگرى . بنا بر اين ، هر چه روزه مستحكم تر و كامل تر باشد ، زنجيرى كه شيطان را به بند مى كشد و جلوى نفْس امّاره را مى گيرد ، محكم تر خواهد بود و از ميزان غفلت و انحراف هاى ناشى از آن ، خواهد كاست .

بر اين پايه ، مى توان گفت : روزه آنان كه در ماه رمضان ، گناهانى مرتكب مى شوند ، روزه كاملى نيست .


[۱]در موسوعه ميزان الحكمة ، در ذيل مدخل «شيطان» ، به پاسخ تفصيلى اين سؤال ها و بررسى ابعاد اين موضوع خواهيم پرداخت ، إن شاء اللّه .

[۲]در قرآن آمده است : «چون كار داورى به پايان مى رسد ، شيطان مى گويد : خداوند به شما وعده راست داد . و من به شما وعده دادم ؛ امّا تخلّف كردم . من بر شما سلطه اى نداشتم ، جز آن كه شما را دعوت كردم . شما هم پذيرفتيد . پس مرا سرزنش نكنيد و خودتان را ملامت كنيد»(ابراهيم ، آيه ۲۲) .

[۳]إحياء علوم الدين : ۱ / ۳۴۷ ؛ المحجّة البيضاء : ۵ / ۱۴۸ ، عوالى اللئالى : ۱ / ۲۷۳ / ۹۷ و ص ۳۲۵ / ۶۶ ، بحار الأنوار : ۷۰ / ۴۲ . و نيز بدون جمله : « فضيّقوا مجاريه بالجوع» در منابع زير آمده است : صحيح البخارى : ۶ / ۲۶۲۴ / ۶۷۵۰ ، سنن ابن ماجة : ۱ / ۵۶۶ / ۱۷۷۹ ، مسند ابن حنبل : ۴ / ۳۱۳ / ۱۲۵۹۳ و ص ۵۶۸ / ۱۴۰۴۴ ، سنن الدارمى : ۲ / ۷۷۶ / ۲۶۸۰ .

[۴]عيون الحكم و المواعظ : ۴۹۴ ، غرر الحكم : ۹۹۴۴ .

[۵]براى آگاهى بيشتر از اين گونه روايات ، ر . ك : ص ۱۳۵ (بركات ميهمانى خدا / حكمت) و ص ۱۳۷ (تقرّب به خدا) و ص ۱۴۵ (بهشتى شدن) .

[۶]إحياء علوم الدين : ۳ / ۱۲۴ ؛ المحجّة البيضاء : ۵ / ۱۴۶ .

[۷]إحياء علوم الدين : ۳ / ۱۲۹ ؛ المحجَّة البيضاء : ۵ / ۱۵۴ .

[۸]سيّد ابن طاووس ، پنج جواب براى اين سؤال بيان مى كند كه هيچ كدام قانع كننده نيست ، مگر پاسخ اخير كه همراه با توضيحاتى در متن مى آيد (ر . ك : الإقبال : ۱ / ۷۳) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت