پژوهش در عقايد از ديدگاه اسلام

پرسش :

آیا اسلام به پژوهش در امور اعتقادی اهمیت داده است؟



پاسخ :

براى روشن شدن ارزش تحقيق در مسائل اعتقادى از نظر اسلام ، لازم است اصطلاحاتِ : عقل ، علم ، معرفت ، فكر ، فقه ، حكمت ، تدبّر ، تذكّر ، تبيّن ، نظر ، و رؤيت ، از منظر قرآن و احاديث اسلامى ، مورد بررسى قرار گيرند . بى ترديد ، ديدن اين اصطلاحات در متون اسلامى ، ثابت مى كند كه هيچ مكتبى مانند اسلام ، به پژوهش در مسائل اعتقادى ، بها نمى دهد و هيچ مكتبى مانند اسلام ، به برداشتن موانع تحقيق و معرفت و فراهم آوردن شرايط دست يافتن بدان ، اقدام نكرده است.

اسلام با اصرارى شگفت آور ، مردم را به تحقيق ، تفكّر ، تفقّه و تعقّل در عقايد و مبانى آن ، فرا مى خواند. اسلام ، دانش را قله فضيلت ها ، مانع آفت ها و آسيب ها ، سودمندترين گنج ، پايه هر نيكى ، و ستون دين مى داند. اسلام ، همچنين آدميان را بر پايه دانش و معلوماتشان مى سنجد ، دانش طلبى را در همه شرايط بر همه مسلمانان واجب مى داند ، و جويندگان دانش را از نزديك ترينِ مردم به مرتبه پيامبرى قلمداد مى كند. نيز اسلام ، براى دانش ، توصيفاتى اين گونه دارد : فرشتگان ، بال هاى خود را براى جوينده علم ، فرش كرده تا بر آن پا نهد ، همه چيز براى جوينده دانش استغفار مى كند ، آن كه در جستجوى دانش باشد ، بهشت در جستجوى اوست ، عالِمان وارثان پيامبران اند ، مداد عالمان ، از خون شهيدانْ برتر است ، و نگاه به چهره عالِم ، عبادت است.

اين همه و ده ها فضيلت ديگر كه اسلام براى علم ، عالِم و جوينده علم ، بيان نموده ، براى ترغيب و وا داشتن مردم به تحقيق و رهايى از بندهاى تقليد و نيز وا داشتن آنان به سنجش رفتار با معيارهاى عقلى و علمى است. اسلام ، معتقد است كه ساده ترين حركت هاى ارادى انسان ، مى بايد از سوى عقل روا و مجاز باشد. در سفارش امير مؤمنان عليه السلام به كميل آمده است :

يا كُمَيلُ ما مِن حَرَكَةٍ إِلاّ وأنتَ مُحتاجٌ فيها إِلى مَعرِفَةٍ .[۱]اى كميل! هيچ حركتى نيست ، جز آن كه تو در آن ، نيازمند معرفت هستى.

اين ، بدان معناست كه اسلام اجازه نمى دهد آدمى به كارى ، بدون تحقيق و آگاهى از درستى اش اقدام ورزد. رفتار بدون تحقيق ، نه تنها مصون از لغزش نيست ، بلكه خود ، لغزشى بزرگ است.

اسلام در ترغيب مردم به تحقيق تلاش مى كند و آنان را پيش از هر چيز به دانش طلبى و دستيابى به معرفت حقيقى ، تشويق مى نمايد و برترين مسلمان را مسلمانى مى داند كه معرفت بيشتر دارد ، نه عبادت بيشتر. اين ، همان گفته پيامبر صلى الله عليه و آلهاست كه :

أفضَلُكُم إِيمانًا أَفضَلُكُم مَعرِفَةً.[۲]برترينِ شما از جهت ايمان ، برترينِ شما از جهت معرفت است.

چنان كه از معصومان عليهم السلام درباره برترين مسلمان ، چنين روايت شده است :

بَعضُكُم أَكثَرُ صَلاةً مِن بَعضٍ ، وبَعضُكُم أَكثَرُ حَجّاً مِن بَعضٍ ، وبَعضُكُم أَكثَرُ صَدَقَةً مِن بَعضٍ ، وبَعضُكُم أَكثَرُ صِياماً مِن بَعضٍ ، وأَفضَلُكُم أَفضَلُكُم مَعرِفَةً .[۳]برخى از شما نمازش بيش از ديگران است و برخى حجّش بيشتر است و برخى صدقه اش بيشتر است و برخى روزه اش بيشتر است ؛ و[لى] برترينِ شما ، كسى است كه معرفتش بيشتر باشد.

امام باقر عليه السلام به امام صادق عليه السلام چنين سفارش مى كند :

يا بُنَيَّ، اعرِف مَنازِلَ الشّيعَةِ عَلى قَدرِ رِوايَتِهِم ومَعرِفَتِهِم ، فَإِنَّ المَعرِفَةَ هِيَ الدِّرايَةُ لِلرِّوايَةِ .[۴]فرزندم! رتبه شيعيان را از مقدار روايت و معرفت آنان بشناس ؛ چراكه معرفت ، درايت (درك) روايت است.  روايت ، يعنى سخن نقل شده از پيامبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام ، و درايت ، يعنى بررسى و تحقيق و تلاش براى معرفت و درك مفهوم حقيقى روايت كه مقصود اصلى پيامبر صلى الله عليه و آله يا امام عليه السلام بوده است. به سخن ديگر ، روايت ، حفظ و نشر حديث است و درايت ، فهم و دريافت حديث. راوى ، نقل كننده حديث است و فقيه ، پژوهشگر و عالِم به حديث.

در عبارت مذكور ، امام باقر عليه السلام فرزند خويش را به شناخت رتبه شيعيان به اندازه روايت و درايتشان سفارش مى كند و سپس توضيح مى دهد كه منظور از معرفت ، فهم روايت هاست و سپس مى فرمايد :

وبِالدِّراياتِ لِلرِّواياتِ يَعلُو المُؤمِنُ إِلى أَقصى دَرَجاتِ الإِيمانِ .[۵]با فهم روايت ها ، مؤمن به بالاترين درجه ايمان ، صعود مى كند.

يعنى مهم ، پژوهش و فهم حديث است ؛ زيرا اگر روايت با درايت همراه نشود ، كم ترين ارزشى ندارد.

آن گاه امام عليه السلام روايت امير مؤمنان عليه السلام را نقل مى كند و مى فرمايد :

إِنّ قيمَةَ كُلِّ امرِئٍ وقَدرَهُ مَعرِفَتُهُ .[۶]بهاى هر كس ، [به مقدار] معرفت اوست.

در سخنى ديگر ، امام صادق عليه السلام درباره ارزش فهم روايت و شناخت حديث ، مى فرمايد :

حَديثٌ تَدريهِ خَيرٌ مِن أَلفِ حَديثٍ تَرويهِ .[۷]يك حديث را كه بفهمى ، بهتر است از هزار حديث كه روايت كنى.

روايت (نقل) حديث ، مى تواند براى ديگران كه حديث براى آنان نقل مى شود ، مفيدتر و ارزنده تر از خودِ راوى باشد[۸]. و در مورد راوى ، آن گاه سودمند است كه با درايت (فهم) ، قرين شود ، وگرنه روايت كردن حديث ، بدون درايت (فهم) آن ـ چنان كه در سخن امام عليه السلام بود ـ سودى براى راوى ندارد ؛ بلكه چه بسا براى او و ديگران زيان داشته باشد ؛ زيرا اگر راوى به حديث آشنا نباشد ، ممكن است سبب تحريف آن گردد. بدين جهت امير مؤمنان، امام على عليه السلام ، فرمود :

عَلَيكُم بِالدِّراياتِ لا بِالرِّواياتِ.[۹]بر شما باد درايت و نه روايت كردن.

در سخنى ديگر از ايشان ، چنين نقل شده است :  هِمَّةُ السُّفَهاءِ الرِّوايَةُ ، وهِمَّةُ العُلَماءِ الدِّرايَةُ .[۱۰]اهتمام كم خِردان ، به روايت است و اهتمام عالِمان ، به درايت.

از اين گونه احاديث ، دو نكته مهم به دست مى آيد :

اوّل. اسلام در مسائل نظرى ، بر پژوهش و معرفت واقعى تأكيد مى ورزد و از تقليد ، به شدّت پرهيز مى دهد. در نگاه اين دين استوار ، مهم ، دانستن دين است ، نه روايت كردن بدون فهم و درك آن. به سخن ديگر ، ايمان ، تنها از طريق معرفت و علم حاصل مى گردد ، نه از طريق تعبّد كور.

دوم. پيشوايان و هدايتگران اين دين ، به سازگارى اين دين با معيارهاى علمى و عقلى ، اطمينان قاطع دارند ، بدين سان كه اگر پژوهشگران ، منصفانه به پژوهش بپردازند ، به حقّانيت اسلام دست خواهند يافت . در غير اين صورت ، اين همه تأكيد و وادارى به پژوهش از سوى آنان ، بى معنا بود .


[۱]ر . ك : ج ۲ ص ۳۱۰ ح ۱۴۳۱ .

[۲]ر . ك : ج ۲ ص ۳۰۶ ح ۱۴۲۱ .

[۳]ر . ك : ج ۲ ص ۲۶۸ ح ۱۲۹۴ .

[۴]ر . ك : ج ۲ ص ۲۷۲ ح ۱۳۰۵ .

[۵]ر . ك : ج ۳ ص ۸۲ ح ۲۲۴۷ .

[۶]ر . ك : ج ۲ ص ۲۷۲ ح ۱۳۰۵ .

[۷]ر . ك : ج ۳ ص ۸۲ ح ۲۲۴۸ .

[۸]اشاره است به حديثى از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : «و رُبّ حامل فقه إلى من هو أفقه منه ؛ چه بسيار كسانى كه دانشى را به داناتر از خود منتقل مى سازند!» . (الكافى : ج ۱ ص ۴۰۳ ، الخصال : ص ۱۴۹ ح ۱۸۲) .

[۹]ر . ك : ج ۳ ص ۸۲ ح ۲۲۴۶ .

[۱۰]كنز الفوائد : ج ۲ ص ۳۱ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت