خلفاى بنى اميّه و دوازده خلیفه

پرسش :

آیا مقصود پيامبر(ص) از خلفاى دوازده گانه ، خلفاى بنى اميّه نیست؟



پاسخ :

خطابى و ابن جوزى گفته اند : مقصود پيامبر(ص) از خلفاى دوازده گانه ، خلفاى بنى اميّه هستند ؛ زيرا اصحاب پيامبر(ص) مربوط به زمان پيامبرند و مشمول عنوان خلفاى دوازده گانه نيستند . بنا بر اين خلفاى اربعه ، معاويه و مروان بن حكم ، از اين گروه خارج مى شوند و دوازده نفر باقى خواهند ماند .[۱]

براى روشن شدن سخن اين دو نفر ، اين نكته را بايد ذكر كنيم كه حاكمان اموى پانزده نفر بوده اند كه دوران حكومت آنان سيزده سال پس از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده است (چون عثمان در اواخر سال ۲۳ هجرى به خلافت رسيد) . اين دو نفر براى رفع مشكل تعداد افراد بنى اميّه و زمان حكومت آنان ، اصحاب پيامبر(ص) را به پيامبر خدا ملحق نموده ، شايسته عنوان «خلافة النبىّ» ندانسته اند . در نتيجه ، دوران خلفاى اربعه ، معاويه و مروان بن حكم ، از اين حكم خارج شده و دوازده نفر ذيل آن باقى مانده اند .

گفتنى است كه ابن جوزى در ابتداى سخن خويش گفته است كه دستيابى به مدلول اصلى سخن پيامبر(ص) و فهم آن ، ممكن نيست .[۲]

اشكال هاى اين نظريه، عبارت اند از:

۱ . خلفاى چهارگانه ، از عنوان دوازده خليفه خارج شده اند و هيچ استدلالى بر آن ارائه نشده است .

۲ . در متون اهل سنّت ، دوران خلافت پيامبر(ص) تا سى سال پس از ايشان دانسته شده است . پيامبر(ص) فرموده است :

الخِلافَةُ فى اُمَّتى ثَلاثونَ سَنَةً ثُمَّ مُلكٌ بَعدَ ذلِكَ .[۳]

خلافت ، در امّت من ، سى سال است . سپس ، بعد از آن ، سلطنت است .

در حالى كه اين نظريه خلافت را بعد از سال ۶۰ هجرى (مرگ معاويه) تصوير كرده است .

۳ . روايت «اثنا عشر خليفة (دوازده خليفه)» ، در مقام ستايش از اين افراد است . طبيعى است كه اين ستايشگرى نمى تواند شامل بنى اميّه گردد كه جنايات متعدّدى را نسبت به اسلام و مسلمانان و جامعه اسلامى مرتكب شده اند ، علاوه بر اين كه احاديث فراوانى نيز در مذمّت آنها صادر شده است .[۴]

۴ . حَكَم بن ابى العاص و پسر او مروان بن حكم ، به دستور پيامبر(ص) به جرم «نفاق» از مدينه تبعيد شدند . آيا عجيب نيست كه او را جزو اصحاب پيامبر بشمُرند و حكومت او را همانند حكومت زمان پيامبر(ص) بدانند؟!


[۱]اختيار معرفة الرجال ، ص ۵۹۸ ، الرقم ۱۱۱۹ .

[۲]ر . ك : فتح البارى : ج ۱۳ ص ۲۱۲ .

[۳]سنن الترمذى : ج ۴ ص ۵۰۳ ح ۲۲۲۶ ، سنن أبى داوود : ج ۴ ص ۲۱۱ ح ۴۶۴۶ ـ ۴۶۴۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۲۱۳ ح ۲۱۹۷۸ ، السنن الكبرى، نسائى : ج ۵ ص ۴۷ ح ۸۱۵۵ ، صحيح ابن حبّان : ج ۹ ص ۳۵ ح ۶۶۵۷ ، سلسلة الأحاديث الصحيحة : ج ۱ ص ۷۴۲ ح ۴۵۹ .

[۴]ر . ك : الغدير : ج ۸ ص ۲۴۸ ، مسائل الخلافية ، على آل محسن : ص ۳۱ ـ ۳۵ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت