احاديث نزول قرآن بر هفت حرف در منابع شیعه و اهل سنت

پرسش :

احاديث نزول قرآن بر هفت حرف در منابع شیعه و اهل سنت چگونه است؟



پاسخ :

حديث نزول قرآن بر هفت حرف ، با مضامين مختلف و در عين حال نزديك به هم، به طور گسترده در منابع روايى اهل سنت آمده است. برخى فراوانى اين روايات را در حدّ تواتر مى دانند. ابن جزرى نام بيست تن از صحابه را ذكر كرده كه اين حديث را از پيامبر نقل كرده اند. [1] بخارى، مسلم ، ابى داوود، ترمذى، و نسائى ، از صاحبان صحاح ستّه ، هر يك با گشودن بابى مستقل به طرح اين روايات پرداخته اند . در هر حال به نظر مى رسد همه اهل سنت اصل اين روايات را مسلّم و پذيرفته شده مى دانند. شمارى از اين روايات بدين شرح اند:

حديث «هفت حرف» در منابع اهل سنّت

 احاديث «هفت حرف»، در منابع اهل سنّت، به تكرار و تنوّع، روايت شده اند:

 1. بر پايه روايتى، عمر بن خطاب با هشام بن حكيم در چگونگى قرائت آيه اى از سوره فرقان اختلاف كردند. براى داورى به نزد پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله رفتند و آن حضرت قرائت هر دو را با وجود اختلاف تأييد كرد و فرمود:

 إنَّ القُرآنَ نَزَلَ عَلى  سَبعَةِ أحرُفٍ . [2]

 قرآن ، بر هفت حرف ، نازل شده است .2. ابن عباس گزارش مى كند كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:

 أَقرَأَنى جِبريلُ عَلى  حَرفٍ فَراجِعتُهُ فَلَم أزَل أستَزيدُهُ ويَزيدُنى حَتّى انتَهى إلى سَبعَةِ أحرُفٍ . [3]

 جبرئيل قرآن را بر يك حرف (قرائت) بر من اقراء كرد، پس به او مراجعه كردم و پيوسته حروف بيشترى را طلب كردم و او نيز حروف بيشترى را اقراء كرد تا آن كه به هفت حرف رسيد.

 3. اُبىّ بن كعب نيز روايتى از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله نقل كرده است كه بر اساس آن جبرئيل به نزد پيامبر آمد و پيامبر را از سوى خدا مأمور قرائت قرآن بر يك حرف (قرائت) كرد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله قرائت قرآن بر اساس يك حرف را فراتر از توان امّتش دانست و از خداوند عفو و مغفرت را خواست. نزول جبرئيل براى بار دوم و سوم اتفاق افتاد و جواز قرائت بر دو حرف و سه حرف را به پيامبر اعلام كرد و پيامبر نيز تقاضاى خود را تكرار كرد تا اين كه جبرئيل براى بار چهارم فرود آمد و عرض كرد:

 إنّ اللَّهَ يَأمُرُكَ أَن تَقرَأَ اُمَّتُكَ القُرآنَ عَلى  سَبعَةِ أحرُفٍ فَأيَّما حَرفٍ قَرَأوا عَلَيه فَقَد أصابوا . [4]

 خداوند به تو فرمان داده كه امّتت قرآن را بر هفت حرف بخوانند ، پس بر هر حرفى كه بخوانند ، درست خوانده اند .

 در اين روايت همانند روايت پيش گفته از بخارى، از درخواست مكرر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى افزايش دادن تعداد قرائت هاى امّت، سخن به ميان آمده است.

 4. اُبىّ بن كعب در روايت ديگرى نقل كرده است كه پيامبر فرمود:

 يا اُبَىّ! إنّى أَقرَئتُ القُرآنَ فَقيلَ لى: عَلى حَرفٍ أو حَرفَينِ؟ فَقالَ المَلَكُ الّذى مَعى: قُل عَلى  حَرفَينِ . قُلتُ: عَلى  حَرفَينِ، فَقيلَ لى: عَلى  حَرفَينِ أو ثَلاثَةٍ؟ فَقالَ المَلَكُ الّذى مَعى: قُلْ عَلى ثَلاثَةٍ . قُلتُ: عَلى  ثَلاثَةٍ، حَتّى  بَلَغَ سَبعَةَ أَحرُفٍ، ثُمَّ قالَ: لَيسَ مِنها إلّا شافٍ كافٍ إن قُلتَ سَميعاً عَليماً عَزيزاً حَكيماً ما لَم تَختِم آيَةَ عَذابٍ بِرَحمَةٍ أو آيَةَ رَحمَةٍ بِعذابٍ . [5]

 اى اُبىّ، قرآن را قرائت كردم، ندا آمد : بر يك حرف يا دو حرف؟ فرشته اى كه همراهم بود گفت: بگو بر دو حرف. گفتم بر دو حرف. سپس ندا آمد بر دو حرف يا بر سه حرف؟ همان فرشته گفت: بگو بر سه حرف. گفتم: بر سه حرف. تا اين كه به هفت حرف رسيد. آن گاه رسول خدا فرمود: اين هفت حرف هر يك شفادهنده و كفايت كننده است ، اگر بگويى : سميعاً، عليماً، عزيزاً، حكيماً مادام كه آيه عذاب را به رحمت و آيه رحمت را به عذاب پايان نبرى.

 بر اساس ظاهر اين روايت، جابه جايىِ كلمات و فواصل آيات، مادام كه به تغيير اساسى در معناى آيه منتهى نشود، مُجاز است. تغييراتى را كه در باره مصحف عبد اللَّه بن مسعود گزارش شده از اين باب دانسته اند. [6]

 5. نيز در منابع اهل سنّت آمده است :

 لَقِىَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله جَبرَئيلَ، فَقالَ: يَا جَبرَئيلُ! إنّى بُعِثتُ إلى أُمّةٍ أمّيينَ مِنهُمُ العَجوزُ و الشِّيخُ الكَبيرُ و الغُلامُ و الجارِيةُ و الرَّجُلُ الّذى لَم يَقرأ كِتاباً قَطُّ . قالَ: يا مُحمَّدُ! إنّ القُرآنَ اُنزِلَ عَلى  سَبعَةِ أَحرُفٍ. [7]

 پيامبر صلى اللَّه عليه و آله جبرئيل را ديد و فرمود : اى جبرئيل ! من بر امّتى برانگيخته شدم كه اُمّى و فاقد سوادند . در ميان آنان از پيرزن و پيرمرد گرفته تا زن و مرد جوان و كسى كه هرگز كتابى نخوانده است، هست . جبرئيل گفت : اى محمد! قرآن به هفت حرف نازل شده است .

 در ميان روايات اهل سنّت، اين روايت را مى توان مقبول ترين روايت از جهت محتوا دانست كه در آن از اُمّى بودن اُمّت و وجود كسانى كه خواندن نمى دانند، سخن به ميان آمده كه مى تواند حكايتگر صعوبت قرائت دقيق قرآن براى آنان باشد.

 6. اهل سنّت از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نقل كرده اند كه: قرآن بر هفت حرف نازل شد: زجر و امر و حلال و حرام و محكم و متشابه و امثال. [8]

 7 . حديث ديگرى مشابه حديث قبلى از طريق اهل سنّت روايت شده كه نشان مى دهد قرآن بر اساس ده حرف نازل شده است :

 أُنزِلَ القُرآنُ عَلى  عَشرَةِ أحرُفٍ : بَشيرٍ ، ونَذيرٍ ، وناسِخٍ ، ومَنسوخٍ ، وعِظَةٍ ، ومَثَلٍ ، ومُحكَمٍ ، ومُتَشابِهٍ ، وحَلالٍ ، وحَرامٍ.[9]

 قرآن ، بر ده حرف ، نازل شده است : بشارت دهنده ، بيم دهنده ، ناسخ ، منسوخ ، پند ، مَثَل ، محكم ، متشابه ، حلال و حرام .

حديث «هفت حرف» در منابع شيعه

در منابع روايى شيعه ، روايت نزول قرآن بر هفت حرف، به دو صورتِ انكار و اثبات، نقل شده است:

 1. در برخى از روايات، پديده اختلاف قرائات به طور كلى مورد انكار قرار گرفته است كه اين امر را بايد از اختصاصات ميراث روايى شيعه دانست؛ زيرا در منابع روايى اهل سنّت، از انكار اين دست از روايات، سخن به ميان نيامده است. كلينى دو روايت معتبر در اين زمينه نقل كرده است:

 الف - امام باقر عليه السلام فرمود:

 إنَّ القُرآنَ واحدٌ نَزَلَ مِن عِندِ واحدٍ وَلكِنَ الاختِلافَ يَجى ءُ مِن قِبَلِ الرُّواةِ . [10]قرآن، يكى است و از پيشگاه خداى يگانه فرود آمده ؛ امّا اختلاف ها از جانب راويان است .

 امام اختلاف در قرائات را وحيانى ندانسته، آن را به راويان نسبت مى دهد. بر اساس اين روايات مبدأ و منشأ قرآن واحد است و آنچه از او تراوش يافته، يعنى قرآن، نيز بايد واحد باشد.

 ب - در روايت ديگر آمده است:

 عن الفضيل بن يسار : قُلتُ لِأَبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام : إنَّ النّاسَ يَقولونَ : إنَّ القُرآنَ نَزَلَ عَلى  سَبعَةِ أحرُفٍ ، فَقالَ : كَذَبوا أعداءُ اللَّهِ ، ولكِنَّهُ نَزَلَ عَلى  حَرفٍ واحِدٍ مِن عِندِ الواحِدِ . [11]

 فضيل بن يسار : به امام صادق عليه السلام گفتم : مردم مى گويند كه قرآن ، بر هفت حرف ، نازل شده است . فرمود : «دروغ مى گويند دشمنان خدا! به يك حرف ، از سوى يك خدا ، نازل شده است».

 از اين كه راوى مى گويد: «مردم مى گويند ...» مى توان برداشت كرد كه روايات نزول قرآن به هفت حرف، به استناد روايات اهل سنّت در ميان توده مردم رواج يافته است . همچنين تعبير «كَذَبوا أعداءُ اللَّهِ» تعبيرى بسيار شديد و كوبنده است كه در موارد خاص و انحرافات بزرگ از زبان ائمه عليهم السلام صادر شده است.

 2. در برخى ديگر از روايات، نزول قرآن بر هفت حرف تأييد شده، اما مفهومى غير از قرائات از آن اراده شده است. شيخ صدوق روايت زير را از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:

عن حمّاد بن عثمان : قُلتُ لِأَبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام : إنَّ الأَحاديثَ تَختَلِفُ عَنكُم!

 قالَ : فَقالَ : إنَّ القُرآنَ نَزَلَ عَلى  سَبعَةِ أحرُفٍ ، وَأدنى  ما لِلإِمامِ أن يُفتِيَ عَلى  سَبعَةِ وُجوهٍ . ثُمَّ قالَ : (هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ) . [12]

 حمّاد بن عثمان : به امام صادق عليه السلام گفتم : از شما ، حرف و حكايت هاى متفاوتى شنيده مى شود . فرمود : «قرآن ، بر هفت حرف ، نازل شده است . كم ترين كار امام ، اين است كه به هفت گونه نظر بدهد» . سپس فرمود : (اين ، عطاى ماست . [آن را ]بى شمار ببخش، يا نگه دار) .

 از عبارت «أدنى  ما لِلإِمامِ أن يُفتِى عَلَى سَبعَةِ وجُوهٍ» مى توان دريافت كه هفت حرف به معنا و مدلول آيات ناظر است و به گونه اى است كه امام مى تواند بر اساس هر يك از آنها حكم صادر كند.

 3. شيخ صدوق از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله چنين نقل كرده است:

 أَتانى آتٍ مِنَ اللَّه فَقالَ: إنّ اللَّهَ عزّ وجلّ يَأمُرُكَ أنْ تَقرَأَ القُرآنَ عَلى  حَرفٍ واحدٍ، فَقُلتُ: يا رَبِّ وَسِّع عَلى أُمَّتى ، فَقالَ: إنَّ اللَّه عزّ وجلّ يَأمُرُكَ أَن تَقَرأَ القُرآنَ عَلى  حَرفٍ واحدٍ، فَقُلتُ: يا رَبِّ وَسِّع عَلى أُمَّتى ، فَقالَ: إنَّ اللَّه عزّ وجلّ يَأمُرُكَ أن تَقَرأَ القُرآنَ عَلى  حَرفٍ واحدٍ، فَقُلتُ : يا رَبِّ وسِّع عَلى أُمَّتى ، فَقالَ: إنَّ اللَّه يَأمُرُكَ أن تَقَرأَ القُرآنَ عَلى  سَبعَةِ أَحرُفٍ . [13]

 پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كسى از جانب خدا نزد من آمد و گفت: خدا دستور مى دهد كه قرآن را بر يك حرف قرائت كنى. گفتم: خدايا، بر امّت من توسعه دِه. [ و اين قضيه سه مرتبه تكرار شد ] پس آن شخص به من گفت: خداوند به تو دستور مى دهد كه قرآن را بر هفت حرف قرائت كنى.

 ظاهر اين روايت با رواياتى كه از بخارى و مسلم نقل شد هماهنگ است كه در آنها در باره درخواست پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مبنى بر افزايش قرائت قرآن براى امّت سخن به ميان آمده است. با اين تفاوت كه در روايات گذشته مخاطب چنين درخواستى جبرئيل بود؛ اما در اين روايت آمده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در خطاب مستقيم با خداوند، افزايش قرائات قرآن را براى امت خود خواست. از آن جا كه اين روايات با روايات اهل سنّتْ هماهنگ است، برخى از دانشمندان شيعه آن را حمل بر تقيه كرده اند، چنان كه برخى احتمال داده اند كه اين روايت، اشاره به بطون قرآن دارد. [14]

 علامه مجلسى نيز روايتى از امام على عليه السلام نقل كرده كه در آن از نزول قرآن به هفت قسم به جاى هفت حرف، سخن به ميان آمده كه هر قسم از آن، شفادهنده و كفايت كننده است:

 وَلَقَد سَأَلَ أَميرَ المُؤمِنين - صَلواتُ اللَّه عَلَيه - شيعَتُهُ عَن مثل هذا، فَقالَ: إنَّ اللَّه تَبارَكَ وَتَعالى أَنزَلَ القُرآنَ عَلى  سَبعَةِ أَقسامٍ كُلُّ مِنها شافٍ كافٍ، وَهِىَ أَمرٌ، وَزَجرٌ وَتَرغيبٌ، وَتَرهيبٌ، وَجَدَلٌ، وَمَثَلٌ، وَقَصَصٌ . [15]

 پيروان امير المؤمنين - درودهاى خداوند بر او باد - مشابه اين را از ايشان پرسيدند و ايشان فرمود : خداوند خجسته و والا ، قرآن را در هفت بخش فرو فرستاد كه همگى آنها روشن و بسنده است : فرمان ، نهى ، تشويق ، بيم دادن ، جدال ، مَثَل و قصّه .

 اين روايت با روايتى كه از طريق اهل سنّت از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نقل شد و بر اساس آن، «احرف» اشاره به اقسام دارد ، [16] هماهنگ است و هر دو روايت به تقسيم معنايى و گونه شناسى آيات، ناظرند.

 

[1] النشر فى القراءات العشر : ج 1 ص 21 .

[2] مسند ابن حنبل : ج 1 ص 24 .

[3] صحيح البخارى : ج 6 ص 100.

[4] صحيح مسلم : ج 2 ص 203 - 204.

[5] سنن ابى داوود : ج 1 ص 332 .

[6] كتاب المصاحف : ص 64 - 82 .

[7] سنن الترمذى : ج 4 ص 263 .

[8] المستدرك على الصحيحين : ج 1 ص 553 و ج 2 ص 289 ؛ تفسير الصافى : ج 1 ص 59 .

[9] ر . ك : ص 230 ح 217 .

[10] ر . ك : ص 228 ح 209 .

[11] ر . ك : ص 228 ح 210 .

[12] ر . ك : ص 228 ح 214 .

[13] الخصال : ص 358 .

[14] الحدائق الناضرة : ج 8 ص 99؛ جواهر الكلام : ج 9 ص 295.

[15] بحار الأنوار : ج 90 ص 4.

[16] ر . ك : ص 230 ح 217 . 



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت