معنای استخاره

پرسش :

استخاره به چه معناست؟



پاسخ :

استخاره در لغت و بيشتر متون كهن حديثى، به معناى طلب خير و نيكى از خداوند است تا در پرتو راه نمايى و دستگيرى او، از زيان هاى احتمالى تصميم و عملمان بر كنار بمانيم. در اين شيوه از استخاره، ما با دعا و درخواست از خداوند عليم متعال و استذكار قلبى اسماى الهى و توكّل بر قدرت لايزال او، عنايت و توجّه او را به خود جلب مى كنيم. اين كار - كه مى تواند با همه امور زندگى همراه شود و آنها را متيمّن و متبرّك گرداند - ، از سوى احاديث متعدّد فريقين با اسنادى مقبول و در كتاب هايى مشهور و قابل اعتماد، مورد تأكيد قرار گرفته است.[۱]

گونه ديگر استخاره، براى بيرون آمدن از ترديد و دودلى در كارهاى مهم و يا نگران كننده و به گونه اى مشورت با خداوند و بهره گيرى از راه نمايى و يارىِ اوست كه به شكل هاى گوناگونى مانند: گشودن قرآن، نوشتن توصيه به كار و يا ترك آن در برگه و در آوردن آن به شكل قرعه (استخاره ذات الرقاع)، و يا با تسبيح (به دست گرفتن مقدار تصادفى دانه هاى تسبيح و خوب و بد شمردن كار بر پايه تعداد باقى مانده دانه ها) انجام مى گيرد و برخى از شيوه هاى آن بويژه ذات الرقاع و نيز آنچه با دعا و راز و نياز همراه است، مشهور و احاديث دال بر آن، مستند هستند. سيّد ابن طاووس، محدّث بزرگ قرن هفتم هجرى، به اين احاديث به ديده قبول نگريسته و شيوه هاى مطرح شده براى استخاره را در كتاب مشهورش فتح الأبواب، گرد آورده و دسته بندى كرده است.[۲]

علّامه مجلسى نيز مشابه او عمل كرده و نظر كلّى خويش را چنين بيان كرده است :

الأصل فى الاستخارة الذى يدلّ عليه أكثر الأخبار المعتبرة، هو أن لا يكون الإنسان مستبداً برأيه، متعمداً على نظره وعقله، بل يتوسّل بربّه تعالى و يتوكّل عليه فى جميع أموره، و يقرّ عنده بجهله بمصالحه، و يفوّض جميع ذلك إليه، و يطلب منه أن يأتى بما هو خير له فى أخراه و أولاه، كما هو شأن العبد الجاهل العاجز مع مولاه العالم القادر، فيدعو بأحد الوجوه المتقدمة مع الصلاة أو بدونها، بل بما يخطر بباله من الدعاء إن لم يحضره شى ء من ذلك، للأخبار العامة، ثمّ يأخذ فيما يريد ثمّ يرضى بكلّ ما يترتّب على فعله من نفع أو ضرّ. و بعد ذلك الاستخارة من اللَّه سبحانه ثمّ العمل بما يقع فى قلبه و يغلب على ظنّه أنّه أصلح له، و بعده الاستخارة بالاستشارة بالمؤمنين، و بعده الاستخارة بالرقاع أو البنادق أو القرعة بالسبحة و الحصا أو التفؤّل بالقرآن الكريم، و الظاهر جواز جميع ذلك كما اختاره أكثر أصحابنا.[۳]

معناى اصلى استخاره - كه بيشتر روايات معتبر بر آن دلالت مى كنند - ، آن است كه انسان، خودرأيى نورزد و بر رأى و عقل خويش اعتماد مطلق نكند؛ بلكه به خداى متعالش توسّل كند و در همه كارهايش بر او توكّل نمايد و نزد او به ناآگاهى از مصلحت هاى خويش اقرار كند و همه اين امور را به خدا بسپارد و از او بخواهد كه خير دنيا و آخرتش را برايش پيش آورد؛ به گونه همان رابطه اى كه ميان بنده نادان ناتوان و مولاى داناى توانا برقرار است. پس مطابق يكى از شيوه هاى روايت شده و همراه نماز يا بدون آن، دعا مى خواند و يا هر دعايى كه به ذهنش رسيد، كه روايات عامّه بر اين مطلب دلالت دارد. آن گاه آنچه را مى خواهد انجام مى دهد و پس از استخاره و طلب خير از خداوند، به حاصل آن، چه سود و چه زيان، راضى مى شود. شيوه ديگر، طلب خير از خداوند و سپس آنچه را در دلش مى افتد و بيشتر گمان مى برد كه به مصلحتش است، عمل مى كند. پس از اين، استخاره به وسيله مشورت با مؤمنان است و پس از اين، استخاره ذات الرقاع (استخاره با ورقه) يا با گلوله هاىِ گِلى و نيز قرعه كشى با دانه تسبيح و ريگ و يا تفأل به قرآن است و ظاهر اين است كه همه اين شيوه ها مجازند و اين، نظر بيشتر عالمان شيعه است.

گفتنى است شيوه هاى كمتر مشهور و بى سند و يا داراى اسناد ضعيف نيز مى توانند در زمره قُرعه و يا ديگر عناوين كلّى جاى بگيرند و در پى تجربه هاى متعدّد و همراهى معنويت فرد استخاره كننده، اعتبار نسبى يابند، آن گونه كه بسيارى از عالمان موثّق و مشهور عمل كرده اند.[۴]اين شيوه ها پس از انديشه و مشورت فرد مردّد، راه كارى براى خروج از حالت سخت دودلى و بى تصميمى است و به فراخور خود، از نيازمندانش، كارگشايى مى كنند و در جايگاه تعيين شده خويش، كارايى دارند.


[۱]ر. ك: المقنعة: ص ۲۱۶ (باب صلاة الاستخارة)، المحاسن: ج ۲ ص ۴۳۱ (باب الاستخاره)، الكافى: ج ۳ ص ۴۷۸ ح ۸ ، مكارم الأخلاق: ج ۲ ص ۱۰۲ (فى صلاة الاستخارة)، وسائل الشيعة: ج ۵ ص ۲۰۴ (أبواب صلاة الاستخارة وما يناسبها)، صحيح البخارى: ج ۵ ص ۲۳۴۵ ح ۶۰۱۹ (باب الدعاء عند الاستخارة) ، سنن أبى داوود: ج ۲ ص ۸۹ (باب فى الاستخارة)، مسند ابن حنبل: ج ۵ ص ۱۱۱ ح ۱۴۷۱۳ ، المعجم الكبير: ج ۱ ص ۱۹۶ ح ۱۴۷۷ و... .

[۲]افزون بر كتاب فتح الأبواب بين ذوى الألباب و بين رب الأرباب فى الاستخارات - كه در قرن هفتم تدوين شده - ، مى توان به مفاتح الغيب، اثر مستقل علّامه مجلسى در باره استخاره و نيز بحار الأنوار او (ج ۹۱ ص ۲۲۲ - ۲۸۸)، مفتاح الفرج، نوشته محمّدحسين خاتون آبادى (م ۱۱۵۱ق) و كتاب هاى متعدّد ديگرى اشاره كرد كه در كتاب الذريعة (ج ۲ ص ۲۰) گزارش شده اند. در دوره معاصر نيز مى توان به كتاب استخاره و تفأل، اثر ابوالفضل طريقه دار و پژوهشى در باره استخاره از مرتضى حسينى اصفهانى اشاره نمود.

[۳]بحار الأنوار: ج ۹۱ ص ۲۸۷.

[۴]براى آگاهى از اين عالمان و استخاره هاى شگفت ايشان، ر. ك: استخاره و تفأل.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت