استخاره مصرى منسوب به امام زمان(ع)

پرسش :

آیا استخاره مصرى منسوب به امام زمان(ع) معتبر است؟



پاسخ :

ابن طاووس، استخاره اى در فتح الأبواب[۱]نقل و آن را به امام زمان(ع) منسوب نموده است؛ امّا تعبير ابن طاووس، از مرسل و بى اعتبار بودن طريق و سند اين نقل حكايت دارد. تعبير او چنين است :

رَأَيتُ بِخَطّى عَلَى المِصباحِ ما أذكُرُ الآنَ مَن رَواهُ لى ولا مِن أينَ نَقَلتُهُ .

حاشيه اى به خطّ خودم در كتاب مصباح [المتهجّد، اثر شيخ طوسى ] ديدم كه اكنون به ياد نمى آورم كه چه كسى آن را برايم روايت كرده و يا از كجا نقل كرده ام.

گفتنى است كه ابن طاووس، اين استخاره را نسبت به ذات الرقاع، مرجوح دانسته و احتمال داده است كه آن براى معذوران از استخاره به ذات الرقاع باشد.[۲]

همچنين ابن طاووس، درست پيش از اين روايت (در ص ۲۶۴) استخاره اى را با دعايى بسيار مشابه همين استخاره از قول امير مومنان(ع) نقل مى كند و اين نكته، انتساب استخاره به حجّت(ع) را تضعيف مى كند.[۳]

يادآور مى شويم كه مطابق با نقل طبرسى از توقيع حميرى در الاحتجاج، امام زمان(ع) چگونگى استخاره را به آنچه امامان پيشين ارائه داده اند، ارجاع داده است و آن را به شيوه استخاره به رقاع همراه با نماز دانسته است. اين روايت در صورت صحّت سند، مى تواند نقل ها و ديگر استخاره هاى منسوب به قائم(ع) را بى اعتبار كند؛ امّا طريق طبرسى به حميرى، مرسل است. متن گزارش چنين است:

عن محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر الحميرىّ أنّه كتب إلى الحجّة(ع) :

وسَأَلَ عَنِ الرَّجُلِ يَعرِضُ لَهُ الحاجَةُ مِمّا لا يَدرى أن يَفعَلَها أم لا ، فَيَأخُذُ خاتَمَينِ فَيَكتُبُ فى أحَدِهِما : «نَعَم افعَل» وفِى الآخَرِ : «لا تَفعَل» فَيَستَخيرُ اللَّهَ مِراراً ، ثُمَّ يَرى  فيهِما ، فَيُخرِجُ أحَدَهُما فَيَعمَلُ بِما يَخرُجُ ، فَهَل يَجوزُ ذلِكَ أم لا ؟ وَالعامِلُ بِهِ وَالتّارِكُ لَهُ أهُوَ مِثلُ الاِستِخارَةِ أم هُوَ سِوى  ذلِكَ ؟

فَأَجابَ(ع) : الَّذى سَنَّهُ العالِمُ(ع) فى هذِهِ الاِستِخارَةُ بِالرُّقاعِ وَالصَّلاةِ .[۴]سؤال: كسى كه برايش كارى پيش آيد و نداند چه كند و دو مُهر بر مى دارد، در يكى «بله انجام بده» و در ديگرى «انجام نده» مى نويسد و چندين بار از خدا طلب خير مى كند و سپس به آن دو مى نگرد و يكى را بيرون مى كشد و به هر چه كه آمد، عمل مى كند، آيا اين كار، جايز است يا نه، و آيا عمل كننده و يا عمل نكننده به آنچه بيرون آمده، مانند كسى است كه استخاره كرده است يا مانند آن نيست؟

جواب: سنّتى كه عالم(ع) در اين موقعيت ها بنا نهاده است، استخاره با برگه ها[ى شش گانه ]و نماز استخاره است.

گفتنى است استخاره ذات الرقاع، بهترين نوع استخاره است كه گونه هاى متفاوتى دارد و ما معتبرترين آنها را از الكافى همراه بيان علّامه مجلسى در پانوشت مى آوريم.[۵]


[۱]ر.ك: دانش نامه امام مهدی(ع) ج۶ ص ۳۲۶ ح ۱۱۰۷ (فتح الابواب: ص ۲۶۵).

[۲]فتح الأبواب: ص ۲۶۵.

[۳]فتح الأبواب: ص ۲۶۴: وجدت بخطَّ علىّ بن يحيى الحافظ - ولنا منه إجازة بكلّ ما يرويه - استخارة مولانا أمير المؤمنين عليه السلام ؛ به خطّ على بن يحيى حافظ - كه به ما اجازه روايت هر روايتى را كه كرده داده - ، استخاره مولايمان امير مؤمنان عليه السلام را يافتم .

[۴]ر.ك: ج ۴ ص ۱۹۶ ح ۶۹۰ .

[۵]ثقة الاسلام كلينى گويد: غَيرُ وَاحِدٍ عَن سَهلِ بنِ زِيَادٍ عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ البَصرِىِّ عَنِ القَاسِمِ بنِ عَبدِ الرَّحمَنِ الهَاشِمِىِّ عَن هَارُونَ بنِ خَارِجَةَ عَن أَبِى عَبدِ اللَّه عليه السلام قَالَ : إِذَا أَرَدتَ أَمراً فَخُذ سِتَّ رِقَاعٍ فَاكتُب فِى ثَلَاثٍ مِنهَا : بِسمِ اللَّه الرَّحمَنِ الرَّحِيمِ خِيَرَةً مِن اللَّه العَزِيزِ الحَكِيمِ لِفُلَانِ بنِ فُلانَةَ افعَله و فِى ثَلَاثٍ مِنهَا : بِسمِ اللَّه الرَّحمَنِ الرَّحِيمِ خِيَرَةً مِنَ اللَّه العَزِيزِ الحَكِيمِ لِفُلَانِ بنِ فُلَانَةَ لَا تَفعَل ثُمَّ ضَعهَا تَحتَ مُصَلَّاكَ ثُمَّ صَلِّ رَكعَتَينِ فَإِذَا فَرَغتَ فَاسجُد سجدَةً و قُل فِيهَا مِائَةَ مَرَّةٍ : أَستَخِيرُ اللَّه بِرَحمَتِه خِيَرَةً فِى عَافِيَةٍ ثُمَّ استَوِ جَالِساً و قُل : اللَّهُمَّ خِر لِى و اختَرلِى فِى جَمِيعِ أُمُورِى فِى يُسرٍ مِنكَ و عَافِيَةٍ ثُمَّ اضرِب بِيَدِكَ إِلَى الرِّقَاعِ فَشَوِّشهَا و أَخرِج وَاحِدَةً فَإِن خَرَجَ ثَلَاثٌ مُتَوَالِيَاتٌ افعَل فَافعَلِ الأَمرَ الَّذِى تُرِيدُه و إِن خَرَجَ ثَلَاثٌ مُتَوَالِيَاتٌ لَا تَفعَل فَلَا تَفعَله و إِن خَرَجَت وَاحِدَةٌ افعَل و الأُخرَى لَا تَفعَل فَأَخرِج مِنَ الرِّقَاعِ إِلَى خَمسٍ فَانظُر أَكثَرَهَا فَاعمَل بِه ودَعِ السَّادِسَةَ لَا تَحتَاجُ إِلَيهَا.

امام صادق عليه السلام : «هرگاه تصميم كارى را داشتى ، شش تكّه [كاغذ] بردار و در سه تاى آنها بنويس : به نام خداى مهربان مهرورز. انتخابى از سوى خداوند عزيز حكيم براى فلانى پسر فلان زن . آن را انجام بده. و در سه تاى ديگر بنويس : به نام خداى مهربان مهرورز. انتخابى از سوى خداوند عزيز حكيم براى فلانى پسر فلان زن .آن را انجام نده. بعد آنها را زير سجاده نمازت بگذار ، و سپس دور ركعت نماز بخوان و وقتى نماز را تمام كردى ، به سجده برو و در آن، يك صد بار بگو : أستخير اللَّه برحمته خيرة فى عافية ؛ از خداوند به مدد رحمتش درخواست گزينش و انتخاب خير با عافيت و ايمن مى كنم . پس بنشين و بگو : اللَّهم خِرلى ... ؛ خداوندا ! برايم برگزين ، و در تمامى كارهايم براى من آسايش و عافيتى از سوى خود را برگزين . سپس دست به تكه هاى كاغذ ببر و آنها را به هم بريز و يكى از آنها را بردار . اگر پى در پى سه تكه «بكن» آمد ، كارى كه مى خواهى انجام دهى ، انجام بده و اگر پشت سر هم سه تكه «نكن» آمد ، انجامش نده ؛ امّا اگر يكى «بكن» و ديگرى «نكن» درآمد ، تا پنج تكه را بردار ، و به آنها نگاه كن ، و به آنى كه زيادتر بود عمل كن و تكه ششم را رها كن كه نيازى به آن نيست (الكافى: ج ۳ ص ۴۷۱ ح ۳) .

بيان علّامه مجلسى: مشهورترين روش اين استخاره ، و مورد اعتمادترينش ، اين است و اصحاب ما هم به آنها عمل كرده اند ، و در آن، غسل ذكر نشده است . چون غسل در ديگر انواع استخاره وارد شده ، برخى از اصحاب، آن را ذكر كرده اند ، و اشكالى ندارد ، و در آن ، سوره خاصّى براى نماز استخاره ذكر نشده است . برخى دو سوره حشر و الرحمن را ذكر كرده اند ؛ چون در استخاره مطلق ، اين دو وارد شده اند . همان طور كه گذشت ، و يا در روايت كراجكى - رحمة اللَّه عليه - مى آيد، اگر شخص، اين دو را با سوره اخلاص در هر ركعت بخواند، حسنش بعيد نيست .

بدان كه برداشتن پنج برگ، گاهى ضرورى نيست ، همان گونه كه اگر يكى را بردارد و «نكن» باشد و بعد سه تا «بكن» و يا به عكس، كافى است . اگر بگويى : اين هم جزء همان دو بخش ياد شده است ، مى گويم : اگر آن را بپذيريم - هر چند بعيد است - ممكن است «بكُن» در بيايد ، بعد «نكُن» و دوبار «بكُن» و به عكس . و در اين صورت ، نيازى به برداشتن پنج برگ نيست. ظاهر مسئله اين است كه آنچه در خبر آمده ، بالاترين احتمالات است ، مضاف بر اين كه احتمال دارد برداشتن برگه پنج، تعبّدى باشد - هر چند بعيد است - . ناگفته نماند كه با كثرت يكى از دو طرف ، تفاوتى در مراتب حسن و ضدّ حسن نخواهد بود . برخى از اصحاب ، با شتاب و سرعت آمدن «بكُن» و «نكُن» مراتبى براى آن قائل شده اند يا با پشت سر هم آمدن يكى از آن دو ، مثلاً با چهار برگه آمدن «بكُن» يا «نكُن» از پنج برگ ، قائل به مراتب شده اند . نيز در دوبار «بكُن» آمدن ، و يك بار «نكن» و بعد «بكن» را بهتر مى دانند از «نكن» آمدن در آغاز ، و يا سه بار «بكن» آمدن و همين طور است عكس آن ، و نيز ديگر اعتبارهايى كه با موارد ذكر شده سنجيده مى شوند ، كه بعيد نيستند (بحار الأنوار : ج ۹۱ ص ۲۳۰) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت