مطالعه کتاب خرید کتاب دانلود کتاب
عنوان کتاب : میراث قرآنی ابان بن تغلب، کرائم قرآن در فضائل اهل بیت(ع)
پديدآورنده : ابان بن تغلب
تحقيق : محمد حسین مدنی
محل نشر : قم
ناشر : دارالحدیث
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1394
تعداد صفحه : 303
قطع : وزیری
زبان : فارسی
جستجو در Lib.ir

میراث قرآنی ابان بن تغلب، کرائم قرآن در فضائل اهل بیت(ع)

میراث ابان بن تغلب کوششی است در جهت بازیابی سه اثر ارزشمند ابان به نام های: کتاب الفضائل، تفسیر غریب القرآن (معانی القرآن) و کتاب القراءات.

ابان بن تغلب (م ۱۴۱ه‍ . ق) از سرآمدان شاگردان و همراهان امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع) بوده است. تخصص وی در علوم مختلف از قبیل قرآن، حدیث، فقه، ادب و لغت، به او جامعیتی بخشید که شیعه و اهل سنت را به ستایش شخصیت کم نظیر خود واداشت.

به گواه تاریخ، ابان تألیفاتی از خود به جا گذاشت که همچون بسیاری از آثار معاصرانش به روزگار ما نرسیده است؛ ولی بازیابی دست کم بخشی از محتوای آنها که به آثار بعدی منتقل شده است، در گرو بهره گیری از منابع موجود فریقین امکان پذیر است.

میراث ابان بن تغلب کوششی است در جهت بازیابی سه اثر ارزشمند ابان به نام های: کتاب الفضائل، تفسیر غریب القرآن (معانی القرآن) و کتاب القراءات. محور اصلی کتاب الفضائل، شناخت جایگاه اهل بیت(ع) و بازتاب فضیلت های ایشان با بن مایه های قرآنی است. تفسیر غریب القرآن یا همان معانی القرآن از تلاش های نخستین در موضوع خود به شمار می آید و کتاب القرائات نیز شامل گزارش های نقل شده از ابان در حوزه قرائت آیات است.

محتوای آثار ابان بن تغلب در سایه عظمت شخصیت او، مورد توجه دانشمندان شیعه و سنّی قرار گرفته، تا حدّی که بازیابی نقل های ابان در حوزه قرائات، غریب القرآن و حتی فضایل، بدون پیگیری منابع اهل سنت، تلاشی نافرجام خواهد بود.

پیش گفتار

اَبان بن تغلب؛ میراث بان سترگ

امام صادق علیه السلام: «هان! به خدا سوگند که مرگ اَبان، قلبم را به درد آورد!».[۱]

برابر نصوص تاریخی، یکی از اصول حاکم بر سیرهٔ امامان شیعه علیهم السّلام، اهتمام خاص آنان به میراث دینی و گزینش و تربیت شاگردانی متخصّص در علوم و معارف وحیانی است. این سنّت، از عهد امام علی علیه السلام شروع و هماره به فراخور شرایط تاریخی و فرهنگی امامان علیهم السّلام ادامه داشته است. در این میان، دوران دو امام همام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام اوج تبلور عینیِ سنّت شاگردپروری است؛ شاگردانی که آیین فرزانگی و نجابت را از سرچشمه های ناب دانش فرا گرفتند، شهد معرفت را از کوثر عترت نوشیدند، افق های دانش دینی را گستراندند، و خود، اسوه های دانشوران شدند.

در میان این شاگردان، پیشتازانی بودند که تمام وجود خود را از سر صدق، وقف مکتب اهل بیت علیهم السّلام کردند و در مدار ولایت، چون ستارگانی درخشیدند. امامان علیهم السّلام نیز به وجود چنین شاگردانی که در نشر علوم و در انعکاس شعاع علمی ایشان، تأثیر عمیق تر و ماندنی تری بر جای گذاردند و نقش مهمّی در حفظ آثار نبوّت و امامت داشتند، افتخار می نمودند و تلاش های آنان را می ستودند. امام صادق علیه السلام در ستایش زراره می فرماید: «خدا زراره را رحمت کند،[۲]اگر زراره نبود، احادیث پدرم از بین می رفت»[۳]و نیز در توصیف زراره، بُرید بن معاویه، محمّد مسلم و ابو بصیر فرمود: «اگر این چهار نفر نبودند، آثار نبوّت قطع می شد و از دست می رفت».[۴]

تربیت شدگان مکتب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام از نظر کمّیت و کیفیت، با دوره های پیش، قابل مقایسه نیستند. امام باقر علیه السلام به اندازه ای به شاگردان خود توجه داشت که در آستانهٔ شهادت خویش سفارش تعلیم و تربیت آنها را به امام صادق علیه السلام نمود. امام صادق علیه السلام نیز در پاسخ پدر، فرمود: «آنان را به گونه ای پرورش می دهم و پس از خود برجای می نهم که در علوم دینی به کمال برسند و هر جا که باشند، به علم دیگری نیازمند نباشند».[۵]

امام صادق علیه السلام بر پایهٔ این عهد، شاگردان خویش را به بهترین شیوه و به صورت تخصّصی تربیت نمود. در گزارشی، هشام بن سالم روایت می کند که مردی از اهالی شام برای مناظره با امام صادق علیه السلام در جمع علمی ایشان حضور می یابد و درخواست مناظره با ایشان را مطرح می کند. امام علیه السلام، او را به شاگردان خویش ارجاع می دهد. وی در ابتدا نمی پذیرد و می گوید: «تنها قصد مناظره با خودت را دارم»؛ امّا هنگامی که امام در جواب او می فرماید: «بر هر یک از این شاگردان من غلبه یافتی، مانند آن است که بر من ظفر یافته ای»، مرد شامی نیز پیشنهاد امام را قبول می کند. سپس در علوم قرآنی با حمران، در ادبیات عرب با ابان بن تغلب، در فقه با زراره، در کلام و عقاید با مؤمن طاق، در مباحث توحید با هشام بن سالم و در مباحث امامت با هشام بن حَکم مناظره و بحث می نماید. توانایی شاگردان، لبخند رضایت را بر لبان مبارک امام علیه السلام می نشانَد. مرد شامی ـ  که خود اهل علم و دانش بود ـ نزد امام اعتراف می کند که از هماوردی با شاگردان ایشان درمانده است.[۶]

اَبان بن تغلب، یکی از این ستاره های پُرفروغ دانش و فرزانگی است. شخصیت اَبان و منزلت او نزد امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، از متون مختلف روایی و تاریخی، مشهود است. امام صادق علیه السلام به ابان بن عثمان ـ که خود از اصحاب دانشمند امام است ـ فرمود: «ابان بن تغلب، سی هزار حدیث از من شنیده است. [تو نیز] از او روایت کن»[۷]و به سلیم بن ابی حیّه ـ  که درخواست هدیهٔ علمی از ایشان داشت ـ دستور داد: «نزد ابان بن تغلب برو که او احادیث بسیاری از من شنیده است. می توانی هر آنچه را که او برای تو روایت کرد، از جانب من روایت کنی».[۸]ابان، از جمله راویانی است که بارها رنج سفر دور و دراز کوفه تا مدینه را بر خود هموار کرد و در مقام شاگردی اهل بیت علیهم السّلام حداکثر تلاش خود را به کار بست تا جایی که پس از  سال ها سکونت در مدینه، به مقام استادیِ حدیث می رسد و مروّج سخن و سیرهٔ معصومان علیهم السّلام می شود و امام صادق علیه السلام به او می فرماید: «اجلس فی مسجدِ المدینة و افتِ الناس فإنّی اُحبّ أن یُری فی  شیعتی مِثلُکَ؛ در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده؛ چرا که من دوست دارم در میان شیعیانم مانند تو دیده شود ».[۹]

نجاشی در همین نقل در بیان شخصیت مقبول علمی ابان نزد شیعه و اهل سنّت می نویسد: «وی چنان شأن و منزلتی در میان شیعه و اهل سنّت داشت که وقتی وارد مدینه می شد، حلقه های درسی به دور او گرد می آمدند و ستونی که پیامبر صلی الله علیه و آله به آن تکیه می زد، برای او خالی می شد»[۱۰]و این امر، نشان دهندهٔ تعامل گستردهٔ ابان با راویان و محدّثان اهل سنّت است تا جایی که اغلب رجالیان اهل سنّت، با وجود یادکرد تشیّع وی ـ  که در راویان کوفی معروف است ـ او را موثّق و راستگو دانسته اند و روایات وی را پذیرفته اند و اذعان دارند که وی اهل غلو و بدعت در دین نبود، هر چند متعرّض شیخین نمی شد؛ امّا علی علیه السلام را برتر از آن دو می دانست.

ابان را می توان از آغازگران مکتب حدیثی شیعه در کوفه دانست؛ چرا که او شاید اوّلین کسی است که از شیعه، تعریف خاصّی را ارائه کرد. او می گوید: شیعه، کسی است که وقتی مردم در گفتار پیامبر صلی الله علیه و اله اختلاف پیدا کنند، سخن علی علیه السلام را بپذیرد و وقتی در گفتار علی اختلاف کنند، سخن جعفر بن محمّد علیه السلام را قبول کند.[۱۱]

ابان بن تغلب، راوی بزرگ کوفی است؛ امّا به دلیل سفرهای فراوان به مدینه و کسب دانش از امامان معصوم علیهم السلام، می توان او را تربیت شدهٔ امام صادق علیه السلام، میراثدار حدیثیِ مدینه و نمایندهٔ اهل بیت علیهم السلام در کوفه به شمار آورد. کوفه در نیمهٔ اوّل قرن دوم هجری، به دلیل حضور ابو حنیفه و تفکّر رأی گرای او، گرایش شدیدی به قیاس و اجتهاد دارد و این تفکّر حتی بر عالمان شیعی نیز تأثیر گذارده تا جایی که امام صادق علیه السلام در جریان دیهٔ قطع انگشتان، ابان را از غلتیدن به دام قیاس پرهیز می دهد و در حقیقت، او و شاگردان دیگرش را به گونه ای در میانهٔ نص و اجتهاد یا عقل گراییِ هدایت شده، نگاه می دارد. به هر روی، سخن سوزناک امام صادق علیه السلام در رثای فقدان ابان بن تغلب، خود سند گویایی است از منزلت ایشان نزد اهل بیت علیهم السلام که با رفتن وی چنان رخنه ای در شیعه ایجاد شد که قلب امام علیه السلام را به درد آورد.[۱۲]

گزاره های گوناگون تاریخی بر نقش پُرثمر ابان بن تغلب در فهم، حفظ، نقل، شرح و بسط دانش ائمّه علیهم السلام در موضوعات گوناگون گواهی می دهد. نجاشی در بارهٔ او می نویسد: «ابان ـ که خدا رحمتش کند ـ ، در همهٔ شاخه های علمی پیشتاز بود. در قرآن، فقه، حدیث، ادبیات، قواعد زبان عربی و نحو، کتاب هایی تألیف کرده است».[۱۳]ابان از استادان قرائت بوده و اغلب مترجمان، او را قاری یا مقری دانسته اند. قرائت ابان بر اساس سخن نجاشی و شیخ، قرائتی ممتاز و خاص بود که بخش هایی از آن در منابع باقی مانده است، از جمله ابن جنی در المحتسب و نحاس در اعراب القرآن، پاره ای از این اختلافات را بیان کرده اند و سفیان بن عیینه ـ که شاگرد او بود ـ، وی را به فصاحت و بلاغت می ستود.[۱۴]

ابن ندیم[۱۵]و شیخ طوسی،[۱۶]شماری از آثار او را ذکر کرده اند. ابن عدی در الکامل نیز از اخبار و آثار او سخن گفته و معتقد است که در بارهٔ وی روایت ضعفی نرسیده و او صالح الروایه است.[۱۷]تألیفات و نگاشته های منسوب به ابان، به قدری مهم و فراوان اند که فؤاد سزگین در تاریخ التراث العربی، او را نویسنده ای جلیل القدر می خواند،[۱۸]اگر چه این نگاشته های ارجمند، به سان سایر میراث مکتوب عالمان کهن، دستخوش حوادث روزگار شده و از آفات و آسیب های گوناگون در امان نمانده، امّا این اطمینان وجود دارد که محتوای بخش قابل توجهی از این میراث علمی، به کتاب ها و نگاشته های پسین راه پیدا کرده و هم اینک در دسترس پژوهندگان علم و دانایی قرار دارد و دقیقاً به همین دلیل و نیز شخصیت علمیِ ابان در میان شاگردان امام صادق علیه السلام، بازیابی آثار علمی او دارای اهمیت و اولویت است و می تواند در معرفی کامل تر چهرهٔ علمی ابان، مؤثّر واقع گردد.

آقای محمّد حسین مدنی، پژوهشگر گروه احیا، در پژوهش حاضر، با تتبّع گسترده در نصوص روایی و تاریخیِ موجود، اقوال و آرای ابان بن تغلب در حوزه های گوناگون در محور سه کتاب ابان با عناوین الفضائل، غریب القرآن یا معانی القرآن و کتاب القرائات را بازیابی نموده است که هر یک در بخشی جداگانه برای اوّلین بار در جهان اسلام عرضه می گردد. این میراثِ بازیابی شده، اگر چه اصالت و قدمت نخستین را ندارد، امّا می تواند اندکی از دانش فراوان ابان را انعکاس دهد. گروه احیا و بازسازیِ متون کهن تفسیریِ «پژوهشکدهٔ تفسیر اهل بیت علیهم السلام»، ضمن سپاس از محقّق ارجمند این پژوهش، از اساتید بزرگوار ایشان آقایان دکتر محمّدعلی مهدوی راد، دکتر محمّدکاظم رحمان ستایش و دکتر علی راد که تلاش پرارزش راه نمایی، مشاورت و ارزیابی این اثر را بر عهده داشته اند، قدردانی می نماید و برای همۀ خدمت گزاران نشر معارف وحیانی، پاداش فراوان از خدای بزرگ مسئلت می کند.

پژوهشکدهٔ تفسیر اهل بیت علیهم السلام

گروه احیا و بازیابی متون تفسیری

ربیع الأوّل ۱۴۳۵ / دی ماه ۱۳۹۲


[۱]. «أما و اللهِ لقد أوجَعَ قلبى موتُ‏ أبان» (رجال الکشّی، ص ۳۳۰، ش ۲۱۷).

[۲]. همان، ص ۳۴۸، ش ۲۱۷.

[۳]. همان، ص ۳۴۵، ش ۲۱۰.

[۴]. همان، ص ۳۹۸، ش ۲۸۶.

[۵]. الکافی، ج ۱، ص ۱۰۶.

[۶]. همان، ج ۲، ص ۵۵۵.

[۷]. رجال النجاشی، ص ۱۲، ش ۷.

[۸]. همان، ص ۱۳، ش ۷.

[۹]. همان، ص ۱۰، ش ۷.

[۱۰]. همان، ص ۱۱، ش ۷ .

[۱۱]. همان، ص ۱۲، ش ۷.

[۱۲]. ر. ک: رجال الکشّی، ص ۳۳۰، ش ۲۱۷.

[۱۳]. رجال النجاشی، ص ۱۱، ش ۹.

[۱۴]. مکتب حدیثی شیعه در کوفه، سعید شفیعی، ص ۱۴۰.

[۱۵]. الفهرست، ابن ندیم، ص ۲۷۶.

[۱۶]. الفهرست، طوسی، ص ۱۷ و ۱۸.

[۱۷]. الکامل فی الضعفاء الرجال، ج ۱، ص ۳۹۰.

[۱۸]. تاریخ التراث العربی، ج ۸ ، ص ۳۸.