با هم خواندن دو نماز در سنّت پيامبر(ص)

پرسش :

آیا پیامبر(ص) نمازهای ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم می خواند؟



پاسخ :

روايات بسيارى از پيامبر(ص) در صحاح، سنن و مسانيد به چشم مى خورند كه بر جواز با هم خواندن دو نماز (ظهر و عصر، مغرب و عشا) در غير سفر و از روى اختيار دلالت دارند. اينك تنها به نقل گوشه اى از آنها مى پردازيم:

ابن عبّاس مى گويد:

إنَّ رسول اللَّه(ص) جَمعَ بين الظُّهرِ و العصر و جَمَع بين المَغربِ و العشاء بِالمدينة و هو مُقيم على غَير خَوف و لا شى ء اضطرُّه إلى  ذلكَ، فَقالوا: فَلِمَ يا أبا عبّاس ؟ قالَ : أراد أن لا يُحرِجَ اُمّتَهُ  .[۱]پيامبر خدا(ص) در مدينه در غير سفر و ترس و چيزى كه او را ناگزير به آن كار كند، ميان ظهر و عصر ، جمع كرد. به ابن عباس گفتند: چرا ، اى ابو عباس؟ گفت: مى خواست تا امّتش به دشوارى نيفتند.

عبد اللَّه بن شقيق نيز چنين آورده است:

خَطَبَنا ابن عبّاس يَوماً بَعد العصرِ حَتّى  غربت الشمس و بَدَت النجوم و جَعَلَ النّاسُ يَقولون : الصَّلاةَ الصَّلاةَ ، قالَ : فجاءه رَجُلٌ مِن بَنى تَميم لا يفترُ و لا يَنثَنىٍ : الصَّلاةَ الصَّلاةَ ، فقال ابنُ عبّاسٍ : أتعلّمنى بِالسنّة لا اُمَّ لَكَ؟! ثُمَّ قالَ : رَأيتُ رَسولَ اللَّهِ(ص) جَمَعَ بَين الظُّهرِ وَ العَصرِ و المَغربِ وَ العِشاء.

قالَ عبد اللَّه بن شقيق : فَحاك فى صَدرى مِن ذلك شَى ءٌ فَأتَيتُ أبا هُريرَةَ فسَألتُهُ فَصَدَّقَ مَقالَتَهُ  .[۲]روزى ابن عباس بعد از نماز عصر ، خطبه اى براى ما ايراد كرد، تا اين كه خورشيد غروب كرد و ستاره ها پديدار شدند. مردم شروع كردند به گفتن «الصَّلاة، الصَّلاة!». راوى مى گويد : مردى از بنى تميم نزد ابن عباس آمد، در حالى كه بى وقفه مى گفت: «الصَّلاة، الصَّلاة!». ابن عباس گفت: ... آيا به من سنّت پيامبر(ص) را ياد مى دهى؟! پيامبر خدا(ص) را ديدم كه نماز ظهر و عصر و همچنين نماز مغرب و عشا را با هم خواند.

عبد اللَّه بن شقيق مى گويد: اين واقعه ترديدى در قلب من ايجاد كرد . نزد ابو هريره آمدم و قضيّه را از او سؤال كردم و او گفته ابن عباس را تصديق كرد .

از ابن شقيق نيز، سخن زير در باره پى در پى خواندن دو نماز ، حكايت شده است :

قالَ رَجُلٌ لابن عَبّاسٍ: الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ: الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ: الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ : لا اُمَّ لَكَ ! أتُعَلِّمُنا بِالصَّلاةِ و كُنّا نَجمَعُ بينَ الصَّلاتينِ عَلى  عَهدِ رَسولِ اللَّهِ(ص) ؟![۳]مردى به ابن عباس گفت : الصَّلاة! ابن عباس سخنى نگفت. او دوباره گفت : الصَّلاة! باز هم ابن عباس سكوت كرد. او بار سوم گفت : الصَّلاة! ابن عباس سكوت كرد . سپس ابن عباس گفت : آيا به ما نماز خواندن را ياد مى دهى ، در حالى كه ما در زمان پيامبر خدا(ص) دو نماز را با هم مى خوانديم ؟!

چنان كه ملاحظه شد ، اين روايات صراحت دارند كه پيامبر خدا(ص)، بدون اين كه ترس، باران و يا دليل ديگرى وجود داشته باشد، در مدينه بين دو نماز جمع مى نمود، تا بيان كند با هم خواندن دو نماز ، جايز و مشروع است و كسى نپندارد كه چون ايشان دو نماز را جدا از هم و هر يك را در وقت فضيلت خود به جا مى آورد، واجب است دو نماز از هم جدا خوانده شوند. به عبارت ديگر ، پيامبر خدا(ص) با اين عمل ، ثابت كرد كه هر چند خواندن دو نماز در وقت خود بهتر است ، امّا با هم خواندن آنها نيز جايز است؛ اما چون اين روايات با مذاهب اهل سنّت مخالف بوده ، آنان تلاش كرده اند با تأويلاتى ، روايات نبوى را با فتاواى خود هماهنگ سازند. برخى از اين تأويلات ، عبارت اند از :

۱ . جمع بين دو نماز در حَضَر كه در احاديث آمده، به اين معناست كه پيامبر(ص) نماز ظهر را تا چهار ركعت به پايان وقت آن به تأخير انداخت، تا با خواندن نماز ظهر، وقت نماز عصر فرا رسد و پس از خواندن نماز ظهر، نماز عصر را به جا آورد. بر اين اساس، هر يك از نمازها را در وقت خود انجام داده و هم آنها را به صورت جمع ، ادا كرده است.

در نقد اين نظريّه بايد گفت : اين تأويل، به وضوح با ظاهر حديث ، مخالف است، علاوه بر اين كه عمل ابن عباس به هنگام ايراد خطبه و استدلالش به اين حديث براى توجيه عملش و تصديق ابو هريره ، در مردود بودن اين تأويل ، صراحت دارد.

۲ . روايات جمع بين دو نماز، مربوط به روزهاى بارانى اند.

نووى در مقام نقد اين نظريّه ، پس از آن كه آن را به گروهى از بزرگان متقدّم نسبت مى دهد، اين تأويل را با روايات ديگرى كه حاكى اند كه پيامبر(ص)، بدون اين كه ترسى يا بارانى وجود داشته باشد، دو نماز را با هم خوانده ، تضعيف كرده است.[۴]

۳ . جمع بين دو نماز ، به سبب بيمارى انجام شده است.

اين توجيه نيز قابل پذيرش نيست؛ زيرا در برخى از روايات، قيد «من غير خوف و لا علّة» و در برخى ديگر ، قيد «من غير مرض و لا علّة» وجود دارد كه نشان مى دهد عمل پيامبر(ص) در جمع كردن بين دو نماز، در شرايط بيمارى يا عذرهاى ديگر نبوده است. علاوه بر اين، با هم خواندن نماز مغرب و عشا توسط ابن عباس، بى آن كه بيمار باشد، قلم بطلان بر اين توجيه مى كشد. همچنين اگر تأخير نماز به خاطر بيمارى بوده، جمع بين دو نماز مى بايد تنها براى بيمار جايز باشد نه براى كسى كه بيمار نيست، در صورتى كه پيامبر(ص) - چنان كه از ظاهر حديث بر مى آيد - با همه حاضران، نماز را به صورت جمع خواند، و اين احتمال كه در آن هنگام، همه صحابه بيمار بوده اند، بسيار بعيد است. ابن عباس هم در روايتش به اين مطلب تصريح كرده است. بر اين اساس، خطابى در معالم السنن از ابن منذر ، چنين نقل كرده است:

معنا ندارد كه مسئله با هم خواندن دو نماز توسط پيامبر(ص) را حمل بر عذرى بكنيم؛ زيرا ابن عباس علّت جمع را در حديث آورده است و آن ، اين است كه : «پيامبر خواسته تا امّتش به مشقّت نيفتد». از ابن سيرين نقل شده كه وى معتقد بوده انسان مى تواند در صورت نياز يا به هر دليلى، دو نماز را به صورت جمع بخواند، البته در صورتى كه اين كار به عادت تبديل نشود .[۵]

احمد محمّد شاكر ، محقّق كتاب سنن الترمذى، پس از نقل كلام خطّابى ، گفته است:

اين سخن ، صحيح است و از حديث استنباط مى شود؛ اما توجيه عمل پيامبر(ص) به بيمارى يا غير آن، سخنى بى دليل است. جواز اين عمل موجب مى شود كه مشقّت هاى زيادى از كسانى كه تحت شرايط سختى به خواندن نماز به صورت جمع مجبور مى شوند ، برداشته شود. جواز اين عمل ، نوعى ايجاد راحتى براى مردم و كمك به آنها در جهت اطاعت و بندگى خداست. البته همچنان كه ابن سيرين گفته ، در صورتى كه اين عمل به شكل عادت در نيايد .[۶]

آنچه اين محقّق گفته، اگر چه حق است، اما تضييق چيزى است كه پيامبر(ص) آن را توسعه داده است . محقّق ياد شده ، جواز جمع بين دو نماز را در كسى منحصر دانسته كه نيازى داشته باشد ، در حالى كه پيامبر(ص) به اذن خداوند، اين كار را در هر شرايطى جايز دانسته است، چه علّتى وجود داشته باشد يا نداشته باشد. بدون شك ، خواندن دو نماز در وقت فضيلت، از خواندن آنها در وقت مشترك، برتر است ؛ امّا براى اين كه مشقّتى بر امّت تحميل نشود ، دامنه وقت نماز در شريعت، وسيع تر از وقت فضيلت است. بايد دانست كه به مشقّت افتادن مردم، به شرايط عذر و نياز منحصر نيست ؛ بلكه شامل تكليف كردن مردم به اين كه هميشه بايد دو نمازشان را جدا بخوانند نيز مى شود.

خلاصه سخن ، اين كه : تشريعى كه از سوى پيامبر خدا(ص) مبنى بر جواز خواندن دو نماز به صورت جمع، انجام گرفت ، به فرمان خداوند بوده است و به شريعت ، چنان انعطافى بخشيد كه بتواند خود را در طى زمان و در تمام زمينه هاى زندگى رو به رشد بشرى، تطبيق دهد. نگاهى دقيق به زندگى صنعتى جهان امروز ، نشان مى دهد كه جدا خواندن دو نماز (مخصوصاً نماز ظهر و عصر) بويژه براى كارگران و كارمندان، به قدرى دشوار است كه موجب تحمّل سختى زياد و يا سبب ترك اصل نماز و روى گردانى از آن مى شود. شايسته است همه عالمان امّت اسلامى، در اجتهاد دينى خود ، حكمت گشايشى را كه در سنّت نبوى آمده ، دريافته ، به ديده احترام بنگرند و به صراحت اعلام كنند كه اگر چه خواندن دو نماز ظهر و عصر در وقت خود بهتر است، امّا خواندن آن دو به صورت جمع نيز جايز و موافق شريعت است و هر كس آنها را پى در پى بخواند، وظيفه واجب خود را انجام داده است.


[۱]المعجم الكبير: ج ۱۲ ص ۵۸ .

[۲]صحيح مسلم: ج ۱ ص ۴۹۱ ح ۵۷ .

[۳]صحيح مسلم : ج ۱ ص ۴۹۲ ح ۵۸ .

[۴]ر. ك: شرح صحيح مسلم ، نووى : ج ۵ ص ۲۱۸.

[۵]معالم السنن: ج ۱ ص ۲۲۹.

[۶]سنن الترمذى : ج ۱ ص ۳۵۸ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت