رؤیت امام مهدی(ع) و روايات نديدن و نشناختن حضرت

پرسش :

احادیثی که می گویند حضرت را نمی توان دید و نمی توان حضرت مهدی(ع) را شناخت، منافات با ادعای رؤیت حضرت ندارند؟



پاسخ :

احاديث متعدّدى بر اين مطلب دلالت دارند كه امام مهدى(ع) در عصر غيبت، مردم را مى بيند؛ امّا مردم او را نمى بينند. اين احاديث، متعدّدند كه يك نمونه را گزارش مى كنيم . امام صادق(ع) در حديثى مى فرمايد :

لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ يَشْهَدُ فِى إِحْدَاهُمَا الْمَوَاسِمَ يَرَى النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ.[۱]

قائم ، دو غيبت دارد: در يكى از آنها در حج حضور مى يابد و مردم را مى بيند؛ امّا مردم، او را نمى بينند.پاسخ ، اين است: روشن است اين احاديث، چيزى جز مسئله عامّ غيبت را بيان نمى كنند. حكمى عام كه مى تواند تخصيص زده شود ، بويژه آن كه مصداق تخصيص، اندك باشد. در اين جا نيز در عصر غيبت، عموم مردم نمى توانند امام را زيارت كنند؛ امّا رؤيت اتّفاقى و يا ديدارهايى كه امام، خود به ديدن كسى بروند ، به وسيله اين عمومات، قابل رد نيست و در صورت اعتبار ، مانند هر عام و خاصّ ديگرى ، قابليت جمع با هم را دارند.

افزون بر اين، احاديث مشابهى داريم كه مى گويند امام ديده مى شود و مردم، او را مانند يوسف(ع) مى بينند؛ امّا نمى شناسند و به تعبير شهيد سيّد محمّد صدر ، «شخص امام ديده مى شود؛ امّا شخصيت امام، شناخته نمى شود».[۲]اين احاديث، به روشنى امكان رؤيت و وقوع آن را گواهى مى دهند. براى نمونه، امام صادق(ع) در بيان شباهت هاى امام مهدى(ع) به پيامبران مى فرمايد:

أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ يُوسُفَ فَالسِّتْرُ جَعَلَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْخَلْقِ حِجَاباً يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ.[۳]

امّا سنت او از يوسف، پنهان و پوشيده بودن است. خداوند، بين او و خلقش پرده اى قرار داده كه مردم، او را مى بينند؛ ولى نمى شناسند.

همچنين احاديث مشابه ديگرى در دست است كه به گونه اى روشن، مقصود احاديث ياد شده را تفسير مى كنند. تشابه مضمونى و وحدت موضوعى ميان اين چند حديث، به اندازه اى است كه به گونه اى آشكارا مى توانند مفسّر يكديگر باشند. براى نمونه، حديث محمّد بن عثمان عَمرى ، به حضور امام(ع) در موسم حج اشاره كرده و مانند حديث آورده شده در آغاز همين بحث، ديدن امام را ممكن دانسته؛ امّا شناختن امام را نفى كرده است. متن حديث ، چنين است:

وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَه يَرَى النَّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ.[۴]

به خدا سوگند كه صاحب اين امر، هر سال در موسم حج ظاهر مى شود، مردم را مى بيند و مى شناسد و آنان نيز او را مى بينند؛ ولى نمى شناسند.

كنار هم نهادن اين احاديث ، نتيجه روشنى را به دست مى دهد ؛ اين كه : مقصود دسته نخست، نفى مطلق رؤيت نيست؛ بلكه ديدار همراه با شناخت امام را نفى مى كند.

گفتنى است كه احاديث دسته دوم نيز عام هستند و مى توانند به وسيله احاديث ديگر و يا گزارش هاى مقبول و اطمينان آور، تخصيص زده شوند و چنين نتيجه گرفت كه اشخاص معدودى به شرف درك حضور آگاهانه حجّت(ع) نايل شده و مى شوند.


[۱]ر.ك: ج ۳ ص ۱۱۶ ح ۵۱۶ .

[۲]ر.ك: ديدار در عصر غيبت: ص ۲۰۱.

[۳]ر.ك: ج ۹ ص ۱۴۰ ح ۱۶۹۷.

[۴]ر.ك: ج ۳ ص ۳۴۰ ح ۶۲۰.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت