ریشه سوگند و معنای آن در اصطلاح

پرسش :

ریشه سوگند و معنای اصطلاحی آن چیست؟



پاسخ :

سوگند، كلمه اى فارسى، معادل «قَسَم» در زبان عربى و برگرفته از «سوكندَوَنت» )Saokentavant(كلمه اى اوستايى به معناى دارنده گوگرد است. ايرانيان باستان براى پى بردن به بى گناهى متهمان، دست به آزمايش هايى مى زدند كه آنها را «ور» مى گفتند. ور، آزمايشى بوده كه طرفين دعوا براى اثبات مدعاى خود بدان دست مى زده اند و بر دو قسم ورِ گرم و ورِ سرد بوده است. در داستان سياوش و سودابه در شاهنامه، سياوش به آزمايش ور گرم تن در مى دهد و براى اثبات بى گناهى خود با اسب از ميان آتش مى گذرد. مولوى با اشاره به همين آزمون سروده است:

هست آتش امتحان آخرين                كاندر آتش در فتند آن دو قرين

ور سرد، كه معمول ترين نوع آن خوردن گوگرد يا همان «سوگند» بوده، چنين اجرا مى شده كه متهم، آميزه اى از گوگرد و آب يا آب طلا مى خورد و اگر مايع را دفع نمى كرد يا آسيبى بدو نمى رسيد، بى گناهى اش ثابت مى شد؛ اما رفته رفته معناى كلمه «سوگند» تغيير يافت و به مفهوم قَسَم عربى به كار رفت.[۱]«قَسَم»، در عربى از ريشه «ق س م» به معناى بهره، سهم و نصيب است. به گفته راغب اصفهانى، اين كلمه به لحاظ معنا به «قَسامه» باز مى گردد و قسامه سوگندهايى بوده است كه اولياى مقتول ياد مى كرده اند تا ادعاى خود را برضدّ شخص متهم به قتل ثابت كنند. سپس اين كلمه بر هرگونه سوگندى اطلاق گشت.[۲]بدين سان، معناى قسمت و سهم، در قسم به معناى سوگند ملحوظ است.[۳]

براى سوگند در اصطلاح ، تعاريف متعددى به دست داده اند كه تعريف علامه طباطبايى از كامل ترين آنهاست:

سوگند آن است كه خبر يا انشاء را به موجودى با شرافت و آبرومند، به جهت ارج و اعتبار آن، پيوند زنيم و مقيّد سازيم، به گونه اى كه اگر خبر درست نباشد - و در انشاء، امر يا نهى امتثال نشود - كرامت و شرافت آن چيز آسيب ببيند؛ مثلاً چون مى گوييم: «به جان خودم سوگند كه زيد ايستاده است»، صدق اين سخن را به شرافت زندگى و عمر خود پيوند زده ايم، به گونه اى كه اگر خبر دروغ باشد، جان ما بى ارزش شده است . همچنين وقتى به كسى مى گوييم: «تو را به جان من سوگند كه اين كار را انجام دهى»، خواهش خود را به ارزش زندگى خود پيوند زده ايم، به گونه اى كه اگر آن شخص خواهش ما را برنياورد، ارزش جان ما را ناديده انگاشته و بدان بى حرمتى كرده است.[۴]نتايج اين تعريف عبارت اند از: ۱. سوگند بالاترين درجه تأكيد كلام است. ۲. «مُقَسمٌ به» (= آنچه بدان سوگند ياد مى كنند)، گرامى و شريف است؛ زيرا در غير اين صورت، تأكيدى در كلام پديد نمى آيد.[۵]


[۱]اوستا : ص ۳۹۵؛ لغت نامه دهخدا : ج ۸ ص ۱۲۲۰۹؛ برهان قاطع : ج ۲ ص ۱۱۹۰؛ فرهنگ فارسى معين : ج ۲ ص ۱۹۵۶ واژه «سوگند» . همچنين نك: «سوگند»، ابراهيم پور داوود ، مجله مهر ايران : شماره ۵ و ۶ ص ۲۸۸ - ۲۸۹؛ «سوگند و ردّپاى آن در ادبيات فارسى» ، على رهبر ، مجله هنر و مردم ، شهريور ۱۳۸۴.

[۲]المفردات فى غريب القرآن : ص ۶۷۱ ماده «قسم».

[۳]قاموس قرآن : ج ۶ ص ۷.

[۴]الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱ ص ۲۲۴ - ۲۲۵.

[۵]الميزان فى تفسير القرآن: ص ۲۲۵.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت