اشراط الساعه

پرسش :

اشراط الساعه به چه معناست و ارتباط آن با علائم ظهور چیست؟



پاسخ :

اشراط جمع «شَرَط» به معناى علامت[۱]و «الساعه» يكى از نام هاى قيامت است. اين تركيب، تنها يكبار در قرآن به كار رفته[۲]و مقصود از آن، نشانه هاى قيامت است. يكى از مطالبى كه با موضوع علائم ظهور ارتباط نزديك دارد، احاديثى است كه در باره نشانه هاى قيامت سخن مى گويند. در بسيارى از منابع روايى اهل سنّت و برخى جوامع حديثىِ شيعه، نشانه هاى ظهور مهدى(ع) با علامت هاى نزديك شدن و برپايى قيامت آميخته و برخى نشانه هايى كه به عنوان علائم ظهور مشهورند، نشانه قيامت دانسته شده اند. حتى گاهى اصل ظهور مهدى را از نشانه هاى قيامت ياد كرده اند. به طور كلّى، صاحبان جوامع حديثى اهل سنّت، بابى با عنوان «اشراط الساعه» گشوده اند و در دوره هاى متأخّر، كتاب هاى مستقلى با همين عنوان، عرضه شده است.

آميختگى اشراط الساعه و علائم ظهور

در اين جا به آميختگى مواردى از اين علامت ها در منابع دو فرقه مى پردازيم:

نزول عيسى(ع) و ظهور دجّال - كه به عنوان نشانه ظهور مهدى(ع) شهرت دارند - ، در غالب منابع اهل سنّت، نشانه قيامت معرفى مى شوند.[۳]

شيخ مفيد، طلوع خورشيد از مغرب، فرو رفتن زمينى در مشرق و مغرب را ذيل نشانه هاى ظهور آورده؛[۴]ولى اين سه، در احاديث اهل سنّت، از نشانه هاى قيامت به شمار مى روند.[۵]همچنين در موضوع نشانه هاى ظهور، از تركان و روميان سخن به ميان آمده كه در منابع اهل سنّت، به عنوان نشانه هاى قيامت ياد مى شود.[۶]

مطالعه احاديث علائم ظهور و در كنار آن، احاديث اشراط الساعه، به خوبى نشانگر شباهت آن دو دسته اخبار به يكديگر است. علّت اين امر را در چند مطلب مى توان جستجو كرد: يكى اين كه در برخى احاديث، كلمه «الساعه» به ظهور مهدى(ع) تأويل شده[۷]و راه استفاده احاديث، اشراط الساعه براى نشانه هاى ظهور، باز شده است. يكى از نويسندگان معاصر، احاديث اشراط الساعه را در باب علائم ظهور آورده و سپس مى نويسد: «از آن جا كه در برخى از روايات، الساعه به ظهور حضرت تأويل شده، روايات اشراط الساعه را به نشانه هاى ظهور تفسير كرديم» .[۸]

دوم، تعبيراتى كه در برخى احاديث وارد شده، اين تصوّر را ايجاد كرده كه زمان ظهور مهدى، نزديك زمان برپايى قيامت است. به نظر مى رسد احاديثى با اين مضمون كه: «اگر يك روز از دنيا هم باقى نمانده باشد، مهدى خواهد آمد» يا «قيامت برپا نمى شود مگر اين كه مردى از اهل بيت من قيام مى كند»،[۹]زمينه اى براى آميختن نشانه هاى ظهور با اشراط الساعه شده باشد. در صورتى كه مراد از اين احاديث، تأكيد بر قيام مهدى و قطعى بودن آن است، نه اين كه اين حركت، نزديك به قيامت يا آخرين روزهاى جهان رخ مى دهد.

سوم، ارتباط امام مهدى(ع) با پايان تاريخ است. آدميان با هر دين و آيينى، معتقدند كه پايان درخشان تاريخ، همراه با ظهور منجى عدالت گستر است و پايان قيام هم با قيامت است. به نظر مى رسد كه اين ذهنيت ها باعث شده باشد برخى راويان يا محدّثان نيز در نقل معنا تسامح كرده و به خاطر مرادف دانستن اشراط الساعه با علائم ظهور، آن دو را به جاى يكديگر به كار برده باشند.

چهارمين علّت، نزديك بودن الفاظ قيام و قيامت و قائم با همديگر و هم معنا بودن آنهاست. مثلاً نعمانى، روايتى از امير مؤمنان(ع) آورده كه با عبارت «لاتقوم القيامة حتّى تظهر الحمرة...» آغاز مى شود.[۱۰]يعنى قيامت به پا نمى شود مگر آن كه نشانه هايى از جمله سرخى در آسمان محقّق شود؛ امّا مرحوم مجلسى، همين حديث را با عبارت «لايقوم القائم حتّى...» آورده است.[۱۱]اين گونه تشابه و تصحيفات مى تواند دليلى ديگر بر خلط علائم ظهور، با نشانه هاى قيامت باشد.


[۱]لغت نامه دهخدا

[۲]«فَهَلْ ينظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَآءَ أَشْرَاطُهَا» (محمّد : آيه ۱۸).

[۳]ر.ك: مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۶، الفتن : ص ۳۵۶.

[۴]الإرشاد، ج ۲ ص ۳۶۸.

[۵]مسند ابن حنبل: ج ۴ ص ۶.

[۶]ر.ك: الارشاد: ج ۲ ص ۳۶۸ . مقايسه كنيد با : الفتن : ص ۴۶۱.

[۷]معجم أحاديث المهدى: ج ۵ ص ۳۹۵ و ۴۰۵ و ۴۱۱.

[۸]چشم اندازى به حكومت مهدى : ص ۲۹. نيز، ر.ك: ص ۱۵.

[۹]الغيبة، طوسى : ص ۱۸۰ - ۱۸۲، التشريف بالمنن : ص ۴۰۰، معجم أحاديث المهدى : ج ۱ ص ۵۷۵ ، منتخب الأثر : ص ۱۹۱ و ۱۹۲.

[۱۰]الغيبة، نعمانى : ص ۱۴۹.

[۱۱]بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۲۲۶. در پاورقى الغيبة نعمانى هم به نسخه اى كه مانند بحار الأنوار است، اشاره شده است.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت