پيشينه جدل در اسلام

پرسش :

جدل چه پیشینه ای در اسلام دارد؟



پاسخ :

گفتگوها و مكاتبات پيامبر اكرم(ص) و پيروانش با مشركان ، يهود و نصارا و پادشاهان براى متقاعد كردن آنان و دفاع از اصول اعتقادى اسلام ، از نمونه هاى بارز جدال احسن به شمار مى آيند.

بعد از پيامبر(ص) با ظهور فرقه هاى مذهبى و اختلاف ميان آنها ، جدل ها و منازعات سياسى و اعتقادى بالا گرفت. مذاهب گوناگونى مانند شيعه، خوارج، قدريّه و مرجئه هر يك براى اثبات حقانيت خود و ردّ باورهاى مخالفان جدل هاى زيادى كردند. در ميان مذاهب كلامى، قدريّه و معتزله هر يك بر مبناى اصول و طريقه كلامى خويش ، جدل هايى با مخالفان داشته اند و در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم كه اشاعره و ماتريديه در اعتراض به مذهب كلامى معتزله و شيعه به جمع فرقه هاى كلامى پيوستند، مجادلات اعتقادى زياد شد و اين امر به وضع قواعدى براى تنظيم و ترتيب جدل انجاميد.[۱]

به گفته ابن خلدون[۲]جدل ، شناخت آداب مناظراتى است كه ميان پيروان مذاهب و مانند آن روى مى دهد. اين فنّ ، زمانى پديد آمد كه بحث و مناظره در رد يا قبول مسائل گسترش يافت و طرفين به هنگام بحث و جدال ، به نحوى لگام گسيخته سخن مى گفتند و ادلّه درست و نادرست را در هم مى آميختند.

گفتنى است كه استدلال و مناظره و مناقشه در گفتار ، اگر براى روشن شدن حق و ارشاد جاهل باشد، پسنديده، بلكه در بسيارى از موارد واجب است و قرآن كريم نيز نه تنها با آن مخالفت نكرده، بلكه در آياتى (۲۹ بار در شانزده سوره) بر آن تأكيد كرده است. احتجاج هاى انبيا عليهم السلام با منكران وحى و نبوّت به شيوه جدال احسن ، نمونه هايى روشن از مجادله شايسته اند. از مجموع موارد استعمال آن در قرآن ، تنها سه مورد در معناى مثبت[۳]و در ساير موارد به معناى مذموم به كار رفته اند.


[۱]دانش نامه جهان اسلام : ج ۹ ص ۷۱۶.

[۲]تاريخ ابن خلدون : ج ۱ ص ۴۵۷.

[۳]نحل : آيه ۱۲۵؛ عنكبوت : آيه ۴۶؛ مجادله : آيه ۱ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت