روش شناسی فقه الحديثی شيخ بهايی - صفحه 289

شيخ بهايي در اين مسائل، از حديث (با رعايت قواعد فقه الحديث و بايسته‌هاي دانش رجال) به مثابه منبعي براي تشريع و تبيين احكام به هنگام فقدان يا سكوتِ نص قرآني و تبيين مجملات و تفسير مبهماتِ آيات سود برده است ۱ .
همچنين، شيخ بهايي در مرحله گردآوري، به اهميتِ آگاهي فقيه از اختلاف نُسخه‌ها و گونه‌هاي مختلف متنِ روايت، واقف بوده و در موارد متعددي، به گزارش اختلاف نُسَخ روايات پرداخته و گاه، ميان آنها ارزش‌گذاري نيز كرده است؛ ۲ براي نمونه، ذيل روايت: «... عن أبي عبدالله قال: ينبغي لأولياء الميّت أن يؤذنوا إخوان الميّت بموته فيشهدون جنازته و يصلّون عليه و يستغفرون له ....» مي‌نويسد:
در بعضي از نسخه‌ها اين متن به شكل يشهدوا و يصلّوا و يستغفروا آمده است و حرف نون از آخر اين افعال افتاده است و همين متن أولي است.۳
روشن است كه اين ارزش‌گذاري شيخ مي‌تواند به دليل وحدت مفهوم امري اين افعال با «أن يؤذنوا» باشد كه از صيغ امر هست. همچنين، در مواردي عدم مناسبت با مقام بيان حديث را دليل ترجيح يك نسخه بر ديگري دانسته است؛ براي مثال ذيل روايت:
... عن الرجل يجنب فيصيب جسده .... الشيء اللّكد مثل علك الرّوم والطّرار و ما أشبهه فيغسل فإذا فرغ وجد شيئاً بقي في جسده من أثر الخلوق ... قال: لا بأس.
ضمن معناشناسي كلمه الطّرار به خاك، مي‌گويد:
هر چند در برخي نسخه‌ها الطّراز آمده است لكن داراي معنايي كه مناسب با موضوع اين حديث باشد، نيست۴.

2. فهم متن

معناشناخت مفردات

معناشناختِ مفردات گزاره‌ها، مرحله دوم نظام فقه الحديثي شيخ بهايي، پس از مرحله گردآوري است. او كه اديبي فرزانه و توانا در ادب عربي است، بر نقش آگاهي‌هاي دقيقِ فقيه از لغت و زبان عربي در فهم و تفسير حديث، تأكيد كرده است. شيخ در معنا‌شناسي مفردات آيات و روايات، همواره سعي دارد واژگان کليدي و بنيادين روايت را تبيين و تحليل نمايد؛ براي نمونه، در تفسير آيه (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ( در معناي حرث مي‌نويسد:

1.. براي گونه‌هايي از روش وي ر.ك: همان، ص۱۹۳، ص۱۹۴، ص۱۹۷، ص۲۱۶، ص۲۲۳، ص۲۲۹، ص۲۳۷، ص۲۶۴، ص۳۸۱ و ص۴۳۳.

2.. همان، ص۳۰۲، ص۳۰۴، ص۲۲۸ و ص۲۳۳.

3.. همان، ص۳۰۸.

4.. همان، ص۲۲۸.

صفحه از 298