بُخل

بُخل

واژه «بُخل» ، ۱ در لغت عرب به معناى «منع و اِمساك» ۲ و ضدّ «كَرَم و جود» ۳ است و در فارسى ، به معناى «زُفتى و تنگ چشمى» ۴ است .
فيروزآبادى ، در تبيين معناى «بخل» ، گفته است :
البُخلُ وَ البُخولُ ، بِضَمِّهِما ، وَ كَجَبَلٍ وَ نَجْمٍ وَ عُنُقٍ : ضِدُّ الكَرَمِ . ۵
بخل و بخول ، هر دو به ضمّ با ، و نيز بر وزن هاى جَبَل و نَجْم و عُنُق ، ضدّ كَرَم است .
و امّا «شُحّ» ، به معناى بخل شديد و بازداشتن همراه با حرص ، تفسير شده است ، چنان كه ابن فارِس مى گويد :
الشين وَ الحاء ، الأَصلُ فيهِ المَنعُ ، ثُمَّ يَكونُ مَنعا مَعَ حِرصٍ . مِن ذلِكَ الشُّحُّ وَ هُوَ البُخلُ مَعَ حِرصٍ . ۱
شين و حا (شحّ) : اصل در اين واژه ، بازداشتن است ، و بعدها در بازداشتن همراه با حرص ، به كار برده شده است . از همين روست كه شُحّ ، همان بخل آزمندانه است .