بُخل - صفحه 49

ج ـ احاديثى كه با لفظ «شُحّ (تنگ نظرى)» و «بخل» ويا در معناى آن دو، وارد شده است

۸۷.علل الشرائعـ به نقل از ابو بصير ـ :به امام باقر عليه السلام گفتم : آيا پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از بخل [ به خدا ]پناه مى برد؟
فرمود: «آرى ، اى ابا محمّد ! در هر بام و شام. ما نيز از بخل ، به خدا پناه مى بريم. خداوند مى فرمايد: «هر كس از تنگ نظرى نفْس خود ، نگه داشته شود ، ايشان ، همان رستگاران اند » .
از سرانجام بخل ، برايت بگويم ؟ قوم لوط ، اهل آبادى اى بودند كه نسبت به غذا ، حريص و بخيل بودند و همين بخل ، به پيدايش دردى بى درمان در شهوت جنسى آنان انجاميد» .
گفتم : به چه چيز انجاميد؟
فرمود: «آبادى قوم لوط ، بر سرِ راه كاروان هاى شام و مصر ، قرار داشت و كاروانيان ، در شهر آنان فرود مى آمدند و لوطيان ، از آنها پذيرايى مى كردند و با بالا گرفتن اين وضع، قوم لوط به سبب بخل و خِسّتى كه داشتند، به ستوه آمدند و اين بخل ، كارشان را به آن جا كشاند كه هر گاه مسافرى در آبادىِ آنان فرود مى آمد ، او را بى سيرت مى كردند ، بدون آن كه اين كارشان از روى شهوت باشد ؛ بلكه بدان سبب اين عمل را با ميهمان انجام مى دادند تا از نزد آنان برود .
بدين سان، كار آنان در آبادى ، شايع شد و كاروانيان ، از آنها دورى مى كردند . اين چنين بود كه بخل ، بلايى بر سرشان آورد كه ديگر نمى توانستند آن را از خود ، دور سازند، بدون آن كه ميلى به اين كار داشته باشند، و كارشان به جايى رسيد كه از مردان شهرها ، تقاضاى اين عمل را مى كردند و در برابر آن به آنها مزد هم مى دادند» .
امام عليه السلام سپس فرمود: «پس چه دردى بدتر و فرجامش زيانبارتر و نزد خداوند متعال ، زشت تر از بخل است؟!» .

۸۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى گروه انصار !... شما در زمان جاهليت، آن گاه كه خدا را نمى پرستيديد، به يتيمان رسيدگى مى كرديد و از اموالتان مى بخشيديد و به در راه ماندگان ، كمك مى نموديد، و اكنون كه خداوند با نعمت اسلام و پيامبرش ، شما را رَهين منّت خويش ساخته است ، اموالتان را نگه مى داريد، در صورتى كه به اِزاى آنچه آدمى زاده اى و حيوانى يا پرنده اى بخورد، مزدى [از جانب خدا] است.

صفحه از 157