کارکردهای نقل روايات اهل سنّت در منابع شيعی باتکيه بر روايات تفسيری - صفحه 122

المبيت» ۱ در شأن امام علی علیه السلام، ۲ داستان اصحاب کهف، ۳ ماهيت گنج پنهان در زير ديوار در داستان عبد صالح و موسي(، ۴ معناي عالم قبر در مفهوم برزخ در آيه 100 سوره مبارکه مؤمنون، ۵ مقصود از قرابت در آيه 23 سوره مبارکه شوري همان اهل‌بيت علیهم السلام ۶ و فضيلت سوره توحيد ۷ اشاره کرده است.

4. جبران ضعف سندي روايات شيعي

دانسته است که متأسفانه بخش فراواني از روايات تفسيري، به دلايل متعددي، از زواياي مختلف ضعيف به شمار مي‌روند. 8 وجود راويان ضعيف و گاه مهمل و مجهول 9 در سلسله راويان اسناد احاديث تفسيري سبب شده است تا اين قبيل روايات از درجه اعتبار و صحت اندکي برخوردار باشند، تا آنجا که گستره روايات ضعيف در حوزه تفسير بيش از ساير حوزه‌هاي معرفتي قلمداد شده است.
برخي مفسّران شيعي بر اين باورند که عدم صحت سند، سبب انکار و رد حديث نمي‌گردد؛ 10 چه آن‌که سند حديثي به طور قطع صحيح نباشد، اما مضمون و محتواي آن به گونه‌اي باشد که روايات ديگر آن را تصديق نمايد و يا دست‌کم تکذيب نکند. 11 به اعتقاد ايشان، بحث از سند روايات تفسيري، تنها براي رسيدن به قراين صحت متن روايات است. 12
بر اين اساس، مفسّران شيعي همچون علامه طباطبايي تلاش کرده‌اند تا با ذکر نقل‌هاي مختلف از يک متن از منابع متعدد ضعف‌هاي احتمالي موجود در سند احاديث را بر طرف سازند. در اين ميان، گاه نقل روايات يکسان و يا هم‌مضمون از منابع روايي اهل‌سنّت نيز براي اين مقصود مفيد فايده است؛ به عنوان نمونه، علامه طباطبايي روايتي را از الدر المنثور به نقل از ابن مردويه از انس بن مالک و بريده از پيامبر نقل مي‌کند که نقل امين الاسلام طبرسي از آن حديث مرسل بوده و ضعيف تلقي مي‌شود:
و در همان کتاب [الدر المنثور] است که ابن مردويه از انس بن مالک و بريده روايت کرده که گفتند: رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتى آيه (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَن تُرْفَعَ( 13 را خواند، مردى برخاست و

1.. سوره بقره، آيه ۲۰۷.

2.. الميزان، ج۲، ص۱۰۰.

3.. همان، ج۱۳، ص۲۸۱.

4.. همان، ص۳۵۸.

5.. همان، ج۱۵، ص۶۹.

6.. همان، ج۱۸، ص۴۶.

7.. همان، ج۲۰، ص۳۸۷ و ۳۹۰.

8.. ر.ك: مناهل العرفان، ج۱، ص۳۴۸.

9.. «مهمل» و «مجهول» از جمله اوصاف راوي است. وصف «مهمل» عبارت است از راوي‌اي که نام وي در کتب رجال ذکر شده، ولي حال رجالي وي از باب مدح و ذم مشخص نشده است. وصف «مجهول» نيز عبارت است از راوي‌اي که نام وي در کتب رجال ذکر نشده است ( أصول الحديث و أحکامه، ص۱۱۸ و ۱۱۹). بايد توجه داشت که اين دو وصف در لسان عالمان متأخر در يک معنا و در ميان قدما متفاوت از يکديگر به کار رفته است.

10.. الميزان، ج۱، ص۲۹۳.

11.. همان، ج۱، ص۴۰۷.

12.. همان، ج۹، ص۲۱۱ و ۲۱۲؛ ج۱۲، ص۱۱۵.

13.. سوره نور، آيه ۳۶.

صفحه از 149