کارکردهای نقل روايات اهل سنّت در منابع شيعی باتکيه بر روايات تفسيری - صفحه 126

رسول خدا صلی الله علیه و آله در معناى آيه(وُجُوهٌ يوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ . إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ(۱فرمود: «به پروردگار خود نظر مى کنند، اما نه با کيفيت و حدّى محدود، و نه صفتى معلوم ».۲
علامه ذيل اين روايت مي‌نويسد:
اين روايت، بيانِ گذشته ما را در تفسير آيه تأييد مى کند که گفتيم منظور از آن، نظر کردن به قلب و رؤيت قلبى است، نه رؤيت حسى و با چشم سر. و اين روايت مضمون برخى از روايات را ـ که از طرق اهل‌سنّت آمده، و از ظاهرش تشبيه خدا به خلق استفاده مى شود ـ تفسير مى کند؛ چون در اين روايت آمده رؤيت خدا رؤيتى است که محدوديت در آن نيست، و رؤيت حسّى بدون محدوديت تصوّر ندارد.۳
افزون بر تأييد آرا و ديدگاه‌هاي شيعه، از تأييد احاديث منقول از طرق شيعه توسط روايات اهل‌سنّت نيز مي‌توان به عنوان کارکرد ديگر مراجعه به منابع روايي اهل تسنّن ياد کرد؛ به عنوان نمونه، علامه طباطبايي، پس از نقل حديثي از ابن عباس از پيامبر صلی الله علیه و آله مبني بر آن‌که «خداى تعالى هيچ آيه اى که در آن (يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا( باشد، نازل نفرموده، مگر آن‌که على بن ابى‌طالب در رأس آن، و پيشگام آن است»، ۴ مي‌‌نويسد:
اين روايت، احاديث ديگر را ـ که بازگو کننده نزول آيات بسياري در شأن على و يا اهل‌بيت است ـ تأييد مى کند؛ آياتي همچون (کنْتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ(،۵ و آيه (لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ(۶ و (وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ(۷ و ۸

6. نقل مناقب اهل‌بيت از طرق اهل‌سنّت

فايده ديگر نقل روايات اهل‌سنّت، دستيابي به احاديث فضايل اهل‌بيت علیهم السلام است. باور برخي عالمان اهل‌سنّت در ساختگي بودن روايات فضايل اهل‌بيت ۹ در منابع شيعي اهميت مراجعه به منابع آنها را دو چندان مي‌سازد. نقل روايات فضايل از طرق اهل‌سنّت نه تنها سستي باور مذکور را نمايان ساخته و اعتبار صدور احاديث شيعي را افزايش مي‌دهد، بلکه خود دليل استواري بر جايگاه رفيع خاندان عصمت و طهارت است.

1.. «در آن روز چهره هايى شاداب اند. و به سوى پروردگار خود مى نگرند.» (سوره قيامت، آيه ۲۲ و ۲۳).

2.. الدر المنثور، ج۶، ص۲۹۰.

3.. الميزان، ج ۲۰، ص۱۱۷.

4.. كنز العمال، ج۱۱، ص۶۰۴، ح ۳۲۹۲۰؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۰۴.

5.. سوره آل عمران، آيه ۱۱۰.

6.. سوره بقره، آيه ‌۱۴۳.

7.. سوره توبه، آيه ۱۱۹.

8.. الميزان، ج۱، ص۲۴۹.

9.. به عنوان نمونه ر.ك: ج۷، ص۳۲۰. به نقل از دراسات في منهاج السنة، ص۲۵۶.

صفحه از 149