کارکردهای نقل روايات اهل سنّت در منابع شيعی باتکيه بر روايات تفسيری - صفحه 130

به عنوان نمونه، مي‌توان به عبارت شيخ محمد جواد بلاغي پس از نقل روايات داستان مباهله اشاره داشت که نقل آن در منابع اهل‌سنّت، اعتبار صدور احاديث شيعه را افزايش مي‌دهد. او در اين باره مي‌نويسد:
أقول و القدر المشترک في الأحاديث هو أن رسول الله صلی الله علیه و آله دعا علياً و فاطمة و الحسن و الحسين علیهم السلام ليباهل بهم نصارى نجران رواه الفريقان بأسانيدهم، عن جماعة من الصحابة و التابعين و أئمة أهل البيت.۱
نمونه ديگر، علامه طباطبايي درباره حديث نبوي «إنما شفاعتي لأهل الکبائر من أمتي»۲ مي‌نويسد که اين معنا به طرق متعدد از شيعه و اهل‌سنّت نقل شده است. ۳
نمونه ديگر، سخن علامه درباره داستان حضرت داود( که پس از نقل روايتي از امام صادق علیه السلام مي‌نويسد:
و لسان روايات، چه از طرق شيعه و چه از طرق اهل‌سنّت، در اين‌که جالوت به دست داود کشته شده، متفق است.۴
عياشي در تفسير خود، روايتي را از امام سجاد علیه السلام، به نقل از پيامبر صلی الله علیه و آله در موضوع ارزش والاي صدقه آورده است که علامه پس از نقل آن مي‌نويسد:
اين معنا از طرق اهل‌سنّت از عده‌اى از صحابه همچون ابوهريره، عايشه، ابن عمر و ابوبرزه اسلمى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است.۵
نمونه ديگر، احاديثي در معناي «محدث» ۶ است که نقل آن در منابع اهل‌سنّت، اعتبار صدور اين روايات را از ائمه شيعه( افزايش مي‌دهد:
روايات در معناى محدث از ائمه علیهم السلام بسيار زياد است، صاحب کتاب بصائر الدرجات و صاحب الكافي و صاحب کنز العمال و صاحب الاختصاص و مؤلفانى ديگر، آن روايات را در کتب خود آورده اند، در روايات اهل‌سنّت نيز اين معنا يافت مى شود. ۷

1.. آلاء الرحمن، ج۱، ص۲۹۱.

2.. الأمالي صدوق، ص۵۶، ح ۱۱؛ من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۵۷۴،‌ح ۴۹۶۳؛ الأمالي (طوسي)، ص۳۸۰، ح ۸۱۵؛ مسند أحمد، ج۳، ص۲۱۳؛‌ سنن أبي‌داود، ج۲، ص۴۲۲، ح ۴۷۳۹؛ سنن الترمذي، ج۴، ص۴۵، ح ۲۵۵۲ و ۲۵۵۳.

3.. الميزان، ج۱، ص۱۷۵.

4.. همان، ج۲، ص۲۹۹.

5.. همان ص۴۲۶.

6.. أبوبصير از امام صادق علیه السلام نقل مي‌کند: «علی علیه السلام محدث بود، سلمان هم محدث بود». أبوبصير ادامه مي‌دهد که به آن حضرت عرضه داشتم: «نشانه محدث يچست»؟ فرمود: «اين است که فرشته بر او نازل مي شود و مطلب را به دل او مي اندازد که مثلاً چنين و چنان شده و يا چنين و چنان بايد کرد» (بحار الأنوار، ج۲۲، ص۳۲۶، ح ۳۱).

7.. الميزان، ج۳، ص۲۲۰. براي نمونه‌هاي ديگر ر.ك: آلاء الرحمن، ج۲، ص۶۶؛ مواهب الرحمن، ج۱، ص۱۵، ۲۱، ۲۲، ۱۷۷، ۱۹۳، ۳۳۶، ۳۴۴، ۳۴۵؛ ج۳، ص۶۴، ۲۲۲، ۳۳۹؛ ج۶، ص۶۰ و ۱۸۸؛ الميزان، ج۱، ص۲۰، ۱۷۵، ۲۴۰؛ ج۲، ص۲۵، ۳۲، ۳۵، ۱۰۸، ۲۹۶، ۳۳۶، ۳۳۷ و ۳۳۸، ۳۷۸، ۳۸۰، ۴۲۵، ؛ ج۳، ص۷۴، ۷۵، ۱۱۹، ۲۱۴، ۳۴۹، ۳۷۸ ؛ ج۴، ص۷۱- ۷۳، ۹۰، ۱۳۳، ۲۵۱، ۴۱۳ و ۴۱۴؛ ج۶، ص۱۶۵؛ ج۱۴، ص۳۰۸؛ ج۲۰، ص۳۷۱.

صفحه از 149