کلينی در بخش «نوادر» ـ که تقريباً در انتهای کتاب الصلاة خود در کتاب الکافی گنجانده است ـ اين حديث را نقل می کند:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ: قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(: لِمَ صَارَ الرَّجُلُ يَنْحَرِفُ فِي الصَّلَاةِ إِلَى الْيَسَارِ؟ فَقَالَ: لِأَنَّ لِلْكَعْبَةِ سِتَّةَ حُدُودٍ أَرْبَعَةٌ مِنْهَا عَنْ يَسَارِكَ وَ اثْنَانِ مِنْهَا عَلَى يَمِينِكَ، فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ وَقَعَ التَّحْرِيفُ إِلَى الْيَسَارِ.
نحوه بيان حديث مبهم است، اما آن را در پرتو حديث موازی ديگری که در مجاميع ديگر يافت شده است، بهتر می توان درک کرد. با اين حال، مؤلف بحار الانوار بر آن است که سند اين دو حديث، سخت ضعيف است (الروايتان ضعيفتا الاسناد جدّاً). اين دو حديث، آشکارا، با دو آموزه موجود در فقه اماميه نخستين مرتبط هستند: اين که همه حرم مکه، براي کسانی که بيرون از آن قرار دارند، قبله به شمار می رود، و ديگر اين که مردم عراق هنگام نماز بايد اندکی به چپ متمايل شوند؛ عملی که به تياسُر شناخته شده است. هرچند اينک تياسر متروک شده، اين مسأله ميان عالمان، طی قرنها بحثهايی برانگيخته است. در دوران صفوی، اين بحث، به صورت مشخص چرخش جالبی يافت. نخست، اظهار شد که تبيين به دست داده شده در اين حديث، در بهترين حالت، مناقشه انگيز است، و بعدها تبيين کاملاً تازهای از تياسر پيشنهاد شد. مهمترين جنبه اين تبيين تازه آن، بود که بر شاهدی باستانشناختی استوار بود.