139
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

با اين مقدمه کوتاه، روش مي‌گردد که فايده ديگر پرداختن به روايات اهل‌سنّت و توجه به آنها، مشخص ساختن جهت صدور برخي روايات است که از صدور حديث به سبب تقيه مي‌توان به عنوان نمونه بارز آن اشاره کرد. به عنوان نمونه، در تفسير العياشي آمده است که آيه وصيت ۱ با آيه مواريث ۲ نسخ شده است. ۳ فيض کاشاني مي‌نويسد که برخي اين روايت را به سبب موافقت با ديدگاه عامه و مخالفت با قرآن و سنّت بر تقيه حمل کرده‌اند. ۴
نمونه ديگر، مطلبي است که صاحب تفسير الصراط المستقيم مطرح مي‌سازد. او پس از نقل رواياتي در فضيلت قرائت قرآن با صداي خوش و دلنشين، بحثي را ذيل حرمت غنا مطرح ساخته و مي‌نويسد که اين موضوع از ضروريات مذهب تشيع بوده و مورد اتفاق تمام مذاهب اسلامي است. وي ادامه مي‌دهد که آن دسته روايات شيعه که متوهم اباحه است، قطعاً بر تقيه حمل مي‌شود؛ چرا که انديشمندان گذشته و حال شيعه به حرمت آن معتقد هستند. ۵ هم ايشان روايت ديگري را به نقل از حميري از امام کاظم علیه السلام ۶ نقل و احتمالات متعددي را در معناي آن ذکر کرده و در نهايت، معتقد است که اين حديث به سبب تمايل فراوان زمامداران اموي و عباسي به انجام آن و موافقت با فتواي فقهاي ايشان بر تقيه حمل مي‌شود. ۷
در حديثي آمده است که محمد بن مسلم گويد از امام باقر علیه السلام درباره مردي سؤال کردم که قرائت نماز را شروع مي‌کند، آيا لازم است که (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ( را بخواند؟ امام در پاسخ، قرائت «بسملة» را لازم و در رکعت نخست کافي دانسته است:
نعم، إذا افتتح الصلاة، فليقلها في أول ما يفتتح ثم يکفيه ما بعد ذلک.۸
برخي همچون شيخ طوسي، شيخ حسن، محقق بحراني، سيد حسين بروجردي و سيد مصطفي خميني اين روايت را حمل بر تقيه دانسته‌اند. ۹
نمونه ديگر، برخي مفسّران شيعي، ذيل آيه (وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلًا( ، ۱۰ ضمن ردّ ديدگاه کساني که با استناد به اين آيه ممنوعيت اخذ اجرت بر آموزش قرآن کريم را عنوان داشته‌اند، صدور احاديث دال بر اين ممنوعيت را از جهت تقيه دانسته‌اند. ۱۱

1.. سوره بقره، آيه ۱۸۰.

2.. سوره نساء، آيه ۱۱.

3.. تفسير العياشي، ج۱، ص۷۷، ح ۱۶۷.

4.. تفسير الصافي، ج۱، ص۲۱۷.

5.. تفسير الصراط المستقيم، ج۲، ص۳۵۹ و ۳۶۰.

6.. آن حديث چنين است: «عبدالله بن الحسن، عن جده علي بن جعفر، عن أخيه موسى بن جعفر(، قال: سألته عن الغناء، هل يصلح في الفطر والأضحى والفرح؟ قال(: لا بأس به ما لم يعص به» (وسائل الشيعة، ج۱۷، ص۱۲۲، ح ۲۲۱۴۸).

7.. تفسير الصراط المستقيم، ج۲، ص۳۶۵ و ۳۶۶.

8.. تهذيب الأحکام، ج۲، ص۶۹،‌ح ۲۵۰.

9.. ر.ك: الإستبصار، ج۱، ص۳۱۲ و ۳۱۳؛ منتقي الجمان، ج۲، ص۱۲؛ الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۰۹؛ تفسير الصراط المستقيم، ج۳، ص۱۰۳؛ تفسير القرآن الکريم، ج۱، ص۵۳.

10.. سوره بقره، آيه ۴۱.

11.. تفسير القرآن الکريم، ج۵، ص۵۵۴ و ۵۵۵؛ تفسير الصراط المستقيم، ج۵، ۴۷۸. نمونه‌هاي ديگر: همان، ج۳، ص۸، ۷۳۵ و ۷۳۶؛ ج۵، ص۱۴۳ و ۱۴۴، ۴۷۸؛ مسالك الافهام الي آيات الاحكام، ج ۱، ص۴۶، ۳۴۴ و ج۲، ص۸۴ و ج۳، ص۲۸۴، ۳۰۳، ۳۲۶، ۳۲۷ و ج۴، ص۱۱۶، ۱۴۸، ۱۷۷؛ الميزان، ج۱۹، ص۷۵ و ۷۶؛ زبدة البيان ، ص۱۷ و ۶۰۲؛ كنز العرفان، ج۲، ص۱۸۶؛ الوجيز في تفسير القرآن العزيز، ج۱، ص۱۶۷.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
138

شايد مقصود علامه از عرضه حديث مذکور بر ائمه علیهم السلام، رواياتي باشد که شيخ کليني و شيخ طوسي در کتب خود آورده‌اند. کليني در کتاب خود نقل مي‌کند:
يونس بن ظبيان گويد که نزد امام صادق علیه السلام بودم. ايشان پرسيدند: مردم درباره ارواح مؤمنين پس از مرگ چه مي‌گويند؟ گفتم: مي‌گويند ارواح مؤمنان در سنگدان مرغانى سبز رنگ جا مي‌گيرند. فرمود: سبحان الله! خداى تعالى مؤمن را گرامى تر از اين مي‌دارد که او را در سنگدان پرنده جاي دهد. اي يونس، آن هنگام که زمان مرگ مؤمن فرا رسد، رسول خدا صلی الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين(، در حالى که ملائکه مقرّب خداى ـ عزّ وجلّ ـ ايشان را همراهى مى کنند، بر بالين او حاضر مي‌شوند. پس چون روح اين مؤمن گرفته مي‌شود، او را با بدن و صورتي که در دنيا داشت، به سوى بهشت مي‌برند. مؤمنين در آنجا مي‌خورند و مى نوشند؛ به گونه‌اي که اگر کسى از آشنايانشان از دنيا به نزدشان بيايد، ايشان را مى شناسد؛ چرا که به همان صورتى هستند که در دنيا بودند.۱
در روايت ديگري آورده است که ابوبصير گويد با امام صادق علیه السلام سخن مي‌گفتيم که آيا ارواح مؤمنان در يچنه‌دان پرندگان سبز رنگي است که در بهشت آزادانه مي‌خورند و به چراغ‌هاي پاي عرش مأوي مي‌جويند؟ امام علیه السلام در پاسخ، با بي‌حاصل بودن حضور ارواح مؤمنان در يچنه‌دان پرندگان اين سخن را ردّ کرد و خود فرمود که ارواح مؤمنان در باغي به شکل اجساد در بهشت جاي دارند. ۲
بر اساس آنچه گذشت، مي‌توان چنين نتيجه گرفت که کنار هم نهادن روايات شيعه و اهل‌سنّت در تفسير آيات قرآن کريم، افزون بر ارائه تصويري روشنتر از معاني و مقاصد آيات، کاستي‌ها و کمبودهاي احاديث دسته ديگر را برطرف مي‌سازد.

سه. کشف قراين جهت صدور

کارکرد ديگر نقل روايات اهل‌سنّت، دستيابي به مقصود واقعي و ظاهري متن احاديث و تميز ميان آن دو است. از اين جريان مي‌توان با عنوان «جهت صدور روايات» ياد کرد. گاه، به دلايل مختلفي، معصوم( با بيان يک مطلب، در صدد بيان واقع نبوده و مقصود جدي عبارات را اراده نکرده است. تقيه ۳ از جمله اين دلايل است. عواملي همچون حفظ جان و آبروي امام و مصون ماندن از آزار زمامداران، حفظ آبروي مکتب تشيع، حفظ وحدت و يکپارچگي مسلمانان و حفظ جان ياران ۴ سبب شده است تا ائمه علیهم السلام از بيان واقع دوري جسته و معنايي موافق روايات اهل‌سنّت بيان دارند. فتوا دادن طبق مذهب سؤال کننده را نيز بايد به عوامل فوق افزود. ۵

1.. الكافي، ج۳، ص۲۴۵، ح ۶؛ تهذيب الأحکام، ج۱، ص۴۶۶، ح ۱۵۲۶.

2.. الكافي، ج۳، ص۲۴۵، ح ۷. براي نمونه ديگر از اين دست ر.ك: الميزان، ج۲، ص۴۰۳، که روايت الدر المنثور در فهم حديث شيخ کليني از امام صادق علیه السلام مؤثر است.

3.. تقيه، در لغت، به معناي نگهداري و صيانت و در اصطلاح، عبارت است از مخفي نمودن حق از ديگران يا اظهار خلاف آن به جهت مصلحتي که مهم‌تر از مصلحت اظهار آن باشد ( نقش تقيه در استنباط، ص۴۳- ۵۱).

4.. براي آشنايي با اين عوامل ر.ك: همان، ص۲۱۱- ۲۱۹ و ۴۰۳- ۴۰۷.

5.. همان، ص۴۰۷- ۴۰۹.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33291
صفحه از 423
پرینت  ارسال به