167
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

با توجه به مطالب گفته شده، چون كه محمد بن موسي الهمداني در هر دو طريق ابن‌قولويه به زيارت عاشورا وجود دارد، پس نمي‌توان به نقل‌هاي ابن‌قولويه اعتماد كرد. اما بقيه افراد موجود در طرق وي را به دليل اين‌که بعضي‌ها در سند شيخ تكرار مي‌شوند، بررسي خواهيم كرد.

3. محمد بن خالد الطيالسي

نجاشي فقط او را معرفي كرده است:
محمد بن خالد بن عمر الطيالسي التميمي ابو عبدالله كان يسكن الكوفه في صحرا و جرم... .۱
شيخ طوسي نيز در رجالش درباره او گفته است:
يكّني اباعبدالله روي عنه حميد اُصولاً كثيرة.۲
البته قدحي از سوي ديگر رجاليان درباره‌اش مطرح نشده است و همچنين شايد روايت مشايخ بزرگ حديثي از او دليل بر وثاقت او باشد. ۳ البته ممكن است گفته شود اين‌که شيخ گفته «روي عنه حميد اصولاً كثيرة»، بر مدح او دلالت دارد. ۴
همچنين آيةالله شبيري سه دليل براي اثبات وثاقت وي ذکر کرده است: اول، روايت محمد بن علي بن محبوب ـ که از بزرگان اماميه است ـ از وي، و اين دليل بر اعتماد به او بوده است؛ دوم، وقوع طيالسي در طريق بزرگان ثقات به برخي از کتب، مثلاً محمد بن جعفر رزاز ـ که از ثقات علماي شيعه است ـ از طريق محمد بن خالد طيالسي کتاب سيف و محمد بن معروف را روايت کرده است؛ سوم، روايت جمعي از بزرگان و ثقات علماي شيعه از او؛ مانند سعد بن عبدالله، سلمة بن خطاب، محمد بن حسن صفار و... . ۵

4. سيف بن عميره

نجاشي او را ثقه و از اصحاب امام صادق علیه السلام و امام كاظم( مي‌داند. ۶ شيخ طوسي نيز در كتاب الفهرست او را ثقه مي‌داند ۷ و در كتاب رجالش او را از اصحاب امام صادق علیه السلام و امام كاظم( معرفي كرده است؛ ۸ ولي ابن‌شهرآشوب درباره او مي‌گويد: ثقه است و از اصحاب امام كاظم( است و واقفي است.
بزرگان رجال با اين گفته ابن‌شهرآشوب مخالفت كرده‌اند. آية‌الله خويي مي‌گويد هيچ كس نگفته كه سيف، امام رضا علیه السلام را درك كرده است. پس چگونه مي‌تواند واقفي مذهب باشد. بنابراين به نظر ايشان، اين نسبت يا سهو قلم است يا اشتباه نسخه‌بردار. ۹

1.. رجال النجاشي، ص۳۴۰، ش۹۱۰.

2.. رجال (الطوسي)، ص۴۴۱، ش۶۳۰۴.

3.. رسائل و مقالات، ج۳، ص۴۱۳.

4..البته علامه شوشتري اين گونه بيان را نيز دليل مدح نمي‌داند. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۷۱)

5.. فصلنامه سفينه، سال چهارم، ش۱۴، ص۱۸۱ ـ ۱۸۲.

6.. رجال النجاشي، ص۱۸۹، ش۵۰۴.

7.. الفهرست للطوسي، ص۱۴۰، ش۳۳۳.

8.. رجال (الطوسي)، ص۲۰۹، ش۳۵۱.

9.. معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۶۵.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
166

2. محمد بن موسي الهمداني

همان ابوجعفر محمد بن موسي بن عيسي است. عده‌اي او را تضعيف كرده، برخي توقف كرده و فقط آية‌الله خويي در معجم رجال الحديث تلويحاً او را توثيق كرده است.
ابن غضايري درباره او مي‌گويد:
ضعيف يروي عن الضعفاء.۱
نجاشي مي‌گويد:
ضعفه القميون بالغلو و كان ابن الوليد يقول انه كان يضع الحديث و الله أعلم.۲
در تفسير عبارت نجاشي بعضي مانند آية‌الله خويي مي‌گويند كه از عبارت «و الله أعلم» مي‌توان پي برد كه نجاشي درباره ضعف او توقف كرده است. ۳ در حالي كه محقق شوشتري مي‌گويد نجاشي فقط در واضعيت او شك داشته است، نه در ضعف او و عبارت «و الله أعلم» به قسمت «أنه كان يضع الحديث» مربوط است. ۴ محقق شوشتري مي‌گويد ضعف محمد بن موسي اتفاقي است و بزرگاني مثل ابن‌وليد، ابن‌بابويه، ابن‌نوح، شيخ در الفهرست، نجاشي و ابن‌غضايري قايل به ضعف او بوده‌اند و تنها نجاشي و ابن‌غضايري در واضعيت او ترديد داشته‌اند. ۵
آية‌الله سبحاني منشأ تضعيف محمد بن موسي را ابن‌الوليد مي‌داند و مي‌گويد تضعيف ديگران هم به ابن‌وليد برمي‌گردد و ضمناً قمي‌ها و در رأسشان ابن‌وليد عقايد و نظريات خاصي درباره ائمه داشته‌اند (مثلاً سهو النبي را قبول داشته‌اند) و هركس را كه با آنها هم نظر نبوده، به غلو متهم مي‌كرده‌اند. ايشان براي نمونه، جمله‌اي را به نقل از شيخ مفيد از ابن‌وليد نقل مي‌كند كه «اول درجة في الغلو نفي السهو عن النبي و الامام» و بعد از آن، نتيجه مي‌گيرد كه بعيد نيست تضعيف ابن‌وليد درباره محمد بن موسي به همين خاطر بوده باشد. ۶
در مجموع، اين‌که آيةالله سبحاني گفته‌اند ابن وليد به دليل اعتقاداتش محمد بن موسي الهمداني را تضعيف كرده است، يك حدس است و اصل در اين گونه موارد، اين است كه شهادت عالمان رجالي متقدم بر مبناي حس بوده است، نه اجتهاد. همچنين، طبق گفته‌هاي رجاليان، اگر شخصي مثل نجاشي كسي را رد كند، در صورتي كه مخالفي نداشته باشد، براي حكم كردن به ضعف او كافي است. آية‌الله خويي نيز ذيل همين بحث مي‌گويد اين تضعيفات براي حكم كردن به ضعف محمد بن موسي كافي است. ۷

1.. مجمع الرجال، ج۶، ص۵۹.

2.. رجال النجاشي، ص‌۳۳۸، ش۹۰۴.

3.. معجم رجال الحديث، ج۱۷، ص۲۸۳، ش۱۱۸۴۷.

4.. قاموس الرجال، ج۹، ص۶۱۲، ش۷۳۱۳.

5.. همان.

6.. رسائل و مقالات، ج۳، ص۴۱۸.

7.. آية‌الله خويي اين تضعيف را مي‌پذيرد، اما مي‌گويد: مگر اين‌که [اين تضعيف] با توثيق ابن‌قولويه معارض است و نتيجه آن، عدم توجه به روايت محمد بن موسي الهمداني است؛ چرا كه يك توثيق با يك تضعيف تعارض كرده و وي مجهول الحال مي‌شود. (براي مطالعه بيشتر ر.ک: معجم رجال الحديث؛ ج۱۷، ص‌۲۸۳، ش۱۱۸۴۷)

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33376
صفحه از 423
پرینت  ارسال به