169
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

در هر حال، اگر منظور صالح بن عقبة بن خالد باشد، هيچ ردي در كتب رجالي از او وجود ندارد و در همه جا فقط او را معرفي كرده‌اند.
اما اگر منظور صالح بن عقبة بن قيس باشد، تضعيفاتي درباره او وجود دارد. ابن‌غضايري درباره او مي‌گويد:
غال، كذاب، لا يلتفت اليه.۱
علامه نيز در كتاب خلاصة الاقوال في معرفة الرجال حرف ابن‌غضايري را تكرار و تأييد كرده است ۲ . محقق شوشتري با يك نظر اجتهادي مي‌گويد گفته ابن‌غضايري قابل تأييد است؛ چرا که صالح بن عقبه در طريق [قسمت] ثواب زيارت امام حسين( واقع شده است و در شرح اين قسمت [ثواب زيارت امام حسين(] امور منكري وجود دارد. ۳
با توجه به مطالب بالا مي‌توان اين‌طور فهميد كه همه تضعيفات به كتاب الضعفاء ابن‌غضايري برمي‌گردد و موضع علماي رجال در برابر كتاب الضعفاء ابن‌غضايري چندين گونه است. عده‌اي مانند آية‌الله خويي انتساب كتاب الضعفاء را به ابن‌غضايري قبول ندارند ۴ و در خصوص صالح بن عقبة مي‌گويند که تضعيف منسوب به ابن‌غضايري با توثيق عام ابن‌قولويه تعارض نمي‌كند؛ چرا که نسبت اين كتاب به ابن‌غضايري ثابت نمي‌شود. پس تضعيف‌هاي مطرح شده درباره صالح قابل قبول نيست ۵ . البته همان‌طور كه قبلاً نيز گفته‌ايم، مرحوم خويي در اواخر عمرشان توثيق عام ابن‌قولويه را فقط نسبت به مشايخ بي‌واسطه ابن‌قولويه معتبر مي‌دانستند؛ نه همه رجال موجود در كتاب او.
گروه ديگري مثل آية‌الله سبحاني معتقدند كه كتاب الضعفاء متعلق به ابن‌غضايري است ۶ ؛ اما وي عقايد خاصي درباره ائمه داشته است و هر كه را از آن عقايد تجاوز مي‌كرده، متهم به غلو ‌كرده است. در اينجا هم،چون كه ابتدا صالح را به غلو متهم كرده و سپس نسبت كذب به او داده است،نتيجه مي‌گيرد كه نسبت كذب هم بي‌اساس بوده و متفرع بر اتهام غلو ابن غضايري است. گويا ايشان مي‌خواهد بگويد كه ابن‌غضايري بيشتر مبتني بر اجتهاد نظر مي‌داده، نه بر حس. ۷
گروه ديگري هم انتساب كتاب را به ابن‌غضايري مي‌پذيرند، اما اقوال اين كتاب را به علت مجهول بودن ابن‌غضايري و تشكيك در عدالت و وثاقت او، رد مي‌كنند. ملامحمد تقي مجلسي از اين گروه است.

1.. مجمع الرجال، ج۳، ص‌۲۰۶.

2.. ر.ک: خلاصة الاقوال في علم الرجال، ص۳۶۰، ش۱۴۱۹.

3.. قاموس الرجال، ج‌۵، ص‌۴۶۷.

4.. براي مطالعه بيشتر ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۱، ص۱۰۲.

5.. همان، ج۹، ص۷۹.

6.. براي مطالعه بيشتر ر.ک: كليات في علم الرجال، ص۷۹ ـ ۱۰۳.

7.. رسائل و مقالات، ج۳، ص۴۰۶. همچنين نويسنده شفاء الصدور عادت ابن‌غضايري را وقيعه در ثقات و قدح در عدول مي‌داند و قدح و رد علامه در كتاب خلاصة الاقوال را برگرفته از ذم ابن‌غضايري مي‌داند. (ر.ک: شفاء الصدور، ص۴۷)


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
168

محقق شوشتري نيز مي‌گويد كه مدركي براي گفته ابن‌شهرآشوب نيافته است و مي‌گويد اين اشتباه و تخليطي از ابن‌شهرآشوب است. ۱
در مجموع، سيف بن عميره مورد تأييد و توثيق رجاليان است و توثيق خاص براي او وجود دارد.

5. صالح بن عقبه

اين‌که او صالح بن عقبه بن قيس است يا صالح بن عقبه بن خالد الاسدي، محل خلاف است. شيخ طوسي در كتاب رجال خود در اصحاب باقر علیه السلام و صادق علیه السلام و كاظم( صالح بن عقبه را ذكر كرده است. اما اين‌که كدام يك از اين‌ها صالح بن عقبة بن خالد الاسدي است و كدام يك صالح بن عقبة بن قيس، محل بحث است. ظاهراً منظور از آن‌كه در اصحاب باقر علیه السلام آمده، صالح بن عقبة بن خالد بوده و منظور، در دو جاي ديگر، صالح بن عقبة بن قيس؛ چرا که شيخ، هنگام ذكر صالح بن عقبه در اصحاب كاظم( گفته است كه وي همان كسي است كه از اصحاب صادق علیه السلام نيز بود و در اصحاب صادق علیه السلام نيز چنين گفته است: صالح بن عقبة بن قيس. پس معلوم مي‌شود كه منظور از اين دو جا همان صالح بن عقبة بن قيس است و منظور از آن‌که در اصحاب باقر علیه السلام بود صالح بن عقبة بن خالد. ۲
در كتاب الفهرست هم شيخ صالح بن عقبه‌اي را معرفي كرده است كه معلوم نيست منظور از وي كدام يك از اين دو نفر است:
صالح بن عقبه له كتابان؛ اخبرنا بهما ابن ابي جيد، عن ابن الوليد، عن الصفار، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن اسماعيل بن بزيع، عنهما. ۳
گفته شده كه با توجه به طبقات، بايد اين شخص صالح بن عقبه بن قيس باشد؛ زيرا نجاشي ذيل عنوان صالح بن عقبه بن خالد الاسدي گفته است كه محمد بن اسماعيل بن بزيع با واسطه محمد بن ايوب از صالح بن عقبه بن خالد روايت نقل كرده است. ۴ پس معلوم است كه در الفهرست منظور، صالح بن عقبة بن قيس است، نه او؛ ۵ چون واسطه‌اي بين او و محمد بن اسماعيل در الفهرست بيان نشده است.
با توجه به مطالب گفته شده، در مورد سند اول شيخ طوسي در مصباح و طريق دوم ابن‌قولويه در كامل الزيارات مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه صالح بن عقبه، به احتمال زياد، همان صالح بن عقبه بن قيس است؛ چرا که در اينجا محمد بن اسماعيل، بدون واسطه، از او روايت نقل كرده است. اما در طريق اول ابن‌قولويه شايد اين نتيجه‌گيري يقيني نباشد؛ هرچند چون صالح بن عقبه در هر دو طريق ابن‌قولويه وجود دارد، شايد بتوان گفت اگر اينها دو نفر بودند، ابن‌قولويه به يك نام، آنها را ذكر نمي‌كرد.

1.. قاموس الرجال، ج۵، ص۳۷۸.

2.. اين تحقيق از كتاب معجم رجال الحديث آية‌الله خويي نقل شده است. (ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۹، ص‌۷۷ ـ ۷۸). البته كساني هم خلاف اين نظريه را دارند. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۵، ص۴۶۴)

3.. الفهرست، ص‌۱۴۷.

4.. رسائل و مقالات، ج۳، ص۴۰۵.

5.. البته علامه شوشتري اين نظر را قبول ندارد. (براي مطالعه بيشتر ر.ک: قاموس الرجال، ج۵، ص‌۴۶۴)

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33316
صفحه از 423
پرینت  ارسال به