19
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

مؤيد اين نظريه آيه قرآن است:
( أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ(؛۱
اي فرزندان آدم، آيا من به وسيله وحي و رسالت از شما پيمان نگرفتم که شيطان را نپرستيد؟
در قيامت هم خداوند به انسان‌ها مي‌فرمايد: من تو را با دو حجت عقل و نقل ربوبيت خود و عبوديت تو را تبيين کردم تا در آن روز بهانه نياوريد كه ما از توحيد و ساير معارف دين غافل و يا وارث شرک پدرانمان بوديم.

نقد علامه طباطبايي

علامه طباطبايي اين ديدگاه را نيز به نقد کشيده و گفته است:‌
لسان وحي و رسالت نمي‌تواند مراد آيه باشد؛ زيرا نشئه طبيعت و دنيا همان نشئه‌اي است که وحي و عقل در آن حضور دارند، نه اين‌که مقدم بر آن باشند؛ در حالي‌که مفاد آيه آن است که صحنه اخذ ميثاق و تعهد مقدم بر وضع کنوني بشر است و انسان بايد آن را به ياد آورد. اگر منظور از اخذ ميثاق همان زبان وحي باشد، مانند ساير احکام، مي‌فرمود: به مردم چنين ابلاغ کن نه اين‌ که بگويد: شما به ياد آوريد.۲

ديدگاه چهارم. ميثاق گروهي خاص

شيخ طوسي در مجمع‌البيان اين قول را به جبايي ۳ و قاضي عبد الجبار نسبت مي‌دهد که معتقدند مقصود آيه، همه فرزندان بني‌آدم نيستند، بلکه گروهي خاص بر اين پيمان بوده‌اند که پدراني مشرک داشته‌اند و آدميان از ظهور بني‌آدم خارج نشده، بلکه از صُلب خود آدم خارج شده‌اند. پس آيه شامل همه فرزندان و نسل حضرت آدم نيست.

نقد علامه طباطبايي

ايشان اين قول را نيز نمي‌پذيرد؛ چون اگر چنين باشد، مشرکان مي‌توانستند نقض پيمان کنند و چون بر خلاف ميثاق عمل کرده‌اند، مؤاخذه شوند، ولي فرزندان آنان چون عهدي نبسته‌اند و از پدران خويش تقليد کرده‌اند، گناهي نداشتند. ۴

ديدگاه پنجم. ملک و ملکوت

علامه طباطبايي‌ خود به اين نظريه قايل است و براي بيان مراد ايشان ذکر چند نکته ضروري است:
يک. وجود انسان و همه پديده‌هاي طبيعي دو جهت دارند: يک جهت رو به سوي خدا دارد و دفعي است و جهت ديگر ـ که در بستر زمان واقع شده ـ‌ ، تدريجي است. اين برداشت مستند قرآني دارد: (إِنَّمَا

1.. سورة يس، آيه ۶۰.

2.. الميزان، ج۸، ص۳۱۸.

3.. مجمع‌البيان، ج۴، ص۳۹۲؛ مفاهيم القرآن، ص۱۰۰ و ۱۰۱.

4.. الميزان، ج۸، ص۳۰۸.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
18

کسي بگويد تمامي حجيت موقوف به عقل نيست و داشتن معرفت کافي است، در جواب مي‌گوييم: اگر چنين است، پس چه حاجت به گرفتن شهادت و اخذ ميثاق؟ و حال آن‌که ظاهر اين آيه اين است که گرفتن شهادت و اخذ ميثاق براي اتمام حجت بوده و ناگزير بايد اعتراف کنند که برگشت معنايي که ايشان براي اين آيه کرده‌اند، به آن معنايي است که منکران عالم ذر براي اين آيه کرده‌اند. ۱

ديدگاه دوم.‌ نظريه تمثيل

تفسير آيه بر اين‌که منظور آيه، تمثيل است و نه «بيان واقع»، يعني گويا خداي سبحان از انسان‌ها اقرار گرفته است،‌ نه آن‌که به واقع صحنه اشهاد و اخذ تعهد محقق شده باشد؛ چون مسأله ربوبيت الله و عبوديت انسان آن قدر روشن است که گويا همه انسان‌ها گفته‌اند: «بلي»؛ نظير آيه (فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ(۲ که قول و امر و نهي لفظي در کار نبوده، بلکه در حقيقت تمثيل است. طبق اين ديدگاه، اين پيمان، فطري و تکويني است؛ برخلاف ديدگاه سابق که پيمان تشريعي بود. ۳

نقد علامه طباطبايي

از ديدگاه علامه طباطبايي، گرچه اين نظريه مشکل تعارض عقلي را حل کرده، ولي مشکلات ديگري دارد که عبارت‌اند از:
يک. کلمه «اذ» در آيه بر گذشته دلالت دارد و يا نهايتاً بايد گفت براي کار محقق‌الوقوع در آينده است؛ لذا توجيهي براي کاربرد آن در اين آيه نيست.
دو. خداوند امر روشني چون توحيد فطري را ـ که در آيات ديگر به وضوح عنوان کرده ـ در اين آيه با به کاربردن تمثيل و روي آوردن به مجاز به شکلي غامض بيان کرده است.
سه. بنا بر اين قول، از روايات متعددي که از وجود عالمي غير از اين دنيا به نام عالم ذر حکايت مي‌کند، بايد چشم پوشيد. ۴
علاوه بر علامه، ديگران هم بر اين نظريه اشکال کرده‌اند. ۵

ديدگاه سوم. نظريه بيان واقع

منظور از آيه بيان واقعيت خارجي است، نه اين‌که تمثيل باشد؛ به اين معنا که: «خداوند به لسان عقل و وحي و با زبان انبيا از انسان ميثاق گرفته است. در واقع، موطن وحي و رسالت، همان موطن اخذ ميثاق است؛ يعني در برابر درک عقلي که حجت باطني خداست، خدا از مردم پيمان گرفت که معارف دين را بپذيرند... ۶ ».

1.. همان، ج۸، ص۳۱۵ و ۳۱۶.

2.. سوره فصلت، آيه ۱۱؛ الکشاف، ج۲، ص۱۷۶.

3.. ر.ك: تفسير الوسيط، ج۵، ص۴۳۱؛ تفسير احسن ‌الحديث، ج۴، ص۴۴.

4.. الميزان، ج۸، ص۳۱۸ و ۳۱۹.

5.. ميثاق فطرت الله، ص۷۳؛ منشور جاويد، ج۲، ص۷۳.

6.. تفسير موضوعي قرآن، ج۱۲، ص۱۲۶؛ تفسير نهج‌البلاغه، ج۷، ص۲۷۹.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33943
صفحه از 423
پرینت  ارسال به