193
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

ميرزا حسين نوري ۱ در توثيق ابراهيم بن هاشم، بر قول ابن طاووس استناد کرده است؛ يکي درباره موسي بن اسماعيل بن موسي بن جعفر( است که متذکر شده سه نفر از اجلاي ثقات، به نام‌هاي محمد بن اشعث، ابن يحيي و إبراهيم بن هاشم ـ که علي بن طاووس در فلاح السائل (ص158)، بر ثقه بودن او(ابراهيم بن هاشم) ادعاي اتفاق کرده، از او روايت کرده‌اند. اين قرينه ظن قوي ايجاد مي‌کند که او از ثقات و از مؤلفان است.
ديگري درباره با سند حديثي که در آن، ابراهيم بن هاشم است. وي متذکر شده قول معروف درباره ابراهيم بن هاشم مبني بر توقف است، ولي ابن طاووس در فلاح السائل، پس از نقل حديثي از الامالي صدوق( ـ که در سند آن ابراهيم بن هاشم واقع شده است ـ آورده که راويان حديث بالاتفاق ثقه‌‌اند. ۲ گويا در کتاب‌هاي رجالي پيشين، مانند رجال النجاشي و الفهرست طوسي و خلاصة الاقوال علامه از ابراهيم بن هاشم ياد نشده است، ولي از علي بن ابراهيم بن هاشم ياد شده و در وثاقت آن هيچ کس توقف نکرده است.
همچنين، محدث نوري درباره جعفر بن علي بن احمد قمي، معروف به ابن رازي متذكر شده که نقل توثيق از کتاب رجال شيخ طوسي توسط ابن داود با عدم وجود آن در برخي نسخه‌هاي آن منافات ندارد، چه احتمال دارد آن در نسخه ابن داود بوده است. بنابر اين راهي به تکذيب يا تخطئة آن وجود ندارد. اين مطلب، بنابراين فرض است که توثيق از عبارت شيخ طوسي باشد که از كتاب رجال او نقل شده است؛ اما اگر از کلام خود ابن داود باشد ـ چنان که از عبارت کاظمي پيداست ـ تصديق آن اولي است و ديگر نيازي به آن، چه در تکملة الرجال، ۳ انجام گرفته، نيست. در تكملة الرجال آمده که وثاقت، از عبارتِ فقاهت ـ که شيخ صدوق در معاني الاخبار، ابن رازي را به آن توصيف کرده ـ اخذ شده است. بنابر اين، ديگر اين اشکال مطرح نمي‌شود كه فقاهت بر وثاقت دلالت نمي‌کند. دليل بر اولويت تصديق، آن است که ممکن است ابن داود آن را از کلام برادر استادش (احمد بن طاووس) علي بن طاووس در الدروع الواقية گرفته باشد كه در اين فرض، بر وثاقت و فوق آن دلالت مي‌کند. ۴

نقل روايات ابن طاووس

در كتاب‌هاي حديثي سده نهم و پس از آن، كتاب‌هاي ابن طاووس، بويژه کتاب‌هاي دعايي، يكي از مصادر مهم حديث و دعا شناخته مي‌شوند. در سده نهم علي بن يونس عاملي بياضي (م877ق) در الصراط المستقيم، شاگرد او، ابراهيم بن على بن حسن عاملي كفعمي (م 905ق) در دو كتاب المصباح و البلد الأمين، شيخ حرعاملي (م1104ق) در وسائل الشيعة، محمد باقر مجلسي (م1110ق) در بحار الانوار،

1.. خاتمة المستدرك، ج۱، ص۲۷.

2.. فلاح السائل، ص۱۵۸، خاتمة المستدرك، ج‌۱، ص‌۴۶ ـ ۴۷.

3.. تكملة الرجال، ج۱، ص۲۴۸.

4.. خاتمة المستدرك، ج‌۱، ص۱۰۹ـ ۱۱۰.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
192

استناد به توثيقات و مباني رجالي

علي بن طاووس، اگر چه در رجال شناسي، بسان برادرش احمد مشهور نيست، اما در مواردي که درباره رجال احاديث و انتساب کتاب‌ها به مؤلفان اظهار نظر کرده، مورد توجه و اعتماد رجال شناسان و کتاب‌شناسان واقع شده است. گويا به همين جهت، سيد بحرالعلوم در کنار كشي، نجاشي، شيخ مفيد، شيخ طوسي، ابن شهرآشوب، علامة حلي و ابن داود ـ كه در دانش رجال شهره‌اند ـ از او و احمد ياد کرده است. ۱
تفرشي (م1044ق)، سيد بحر العلوم (م1212ق)، کلباسي(م1315ق) ۲ و محدث نوري(م1320ق) و.... از جملة رجال شناسان‌اند که به توثيقات و آراي رجالي ابن طاووس استناد كرده‌اند. ابن غضايري، محمد بن سنان، ابراهيم بن هاشم و جعفر بن علي بن احمد قمي، معروف به ابن رازي از جملة کساني‌اند که ابن طاووس آنها را توثيق کرده و ديگران بر توثيق او اعتماد نموده‌اند.
سيد بحرالعلوم، در الفوائد الرجالية، ابن غضايري را با استناد به کتاب فرج المهموم ابن طاووس، (ص97) ـ که وي را شيخ ثقه فقيه فاضل توصيف کرده ـ توثيق نموده است؛ ۳ چنان که در توثيق محمد بن سنان به سخن ابن طاووس در فلاح السائل و... اعتماد کرده است. ابن طاووس در دفاع از محمد بن سنان متذکر شده که گويا تضعيف‌کنندگان او تنها بر طعن آگاهي يافته‌اند و از تزكيه و ثنا بر او بي‌خبر مانده‌اند. از نظر او، اين نگاه يک سويه به محمد بن سنان اختصاص ندارد؛ چرا که بيشتر ايرادها و طعن‌ها اين گونه است. ۴ سيد بحرالعلوم اين بخش از دفاع را ـ که ناظر به يکي از مباني رجالي ابن طاووس است ـ مورد توجه قرار داده است. به نظر ابن طاووس، از جملة خطاها در طعن افراد ـ که بر اخبار تکيه دارد ـ آن است که به اخبار ناظر بر طعن بسنده شود و نگاهي جامع و فراگير نسبت به اخبار ناظر بر آن فرد صورت نگيرد. ۵ ديگر از مباني رجالي ابن طاووس ـ که به آن توجه و عمل شده ـ درباره آن دسته از اصحاب ائمه علیهم السلام است که به غلو متهم شده‌اند. از ديدگاه ابن طاووس، جلالت قدر و شدت اختصاص برخي از اصحاب به أهل عصمت( موجب انحطاط منزلت آنان نزد شيعه شده است؛ چه، ائمه علیهم السلام به دليل شدت اختصاص برخي از اصحاب به آنها، آنان را بر اسرار آگاه کردند؛ اسراري که از اغيار نگه داشته مي‌شد و نيز با آنان درباره اموري گفتگو مي‌کردند که اکثر شيعه قدرت تحمل و طاقت شنيدن و پذيرش آن را نداشتند. در نتيجه اکثر شيعه آنان را به غلو و ارتفاع قول و امثال اين دو نسبت دادند. سيد بحرالعلوم متذكر شده كه همين مطلب را شيخ أبوعلي حايري دركتاب رجالي منتهي المقال در شرح حال محمد بن سنان ذکر کرده است.

1.. الفوائد الرجالية، ج‌۳، ص‌۲۷۷ـ ۲۷۸.

2.. الرسائل الرجالية، ج‌۲، ص‌۴۱۴.

3.. الفوائد الرجالية، ج‌۲ ص‌۳۰۵.

4.. فلاح السائل، ص‌۱۰؛ الفوائد الرجالية، ج‌۳، ص‌۲۵۴.

5.. فلاح السائل، ص۱۰ـ ۱۱؛ الفوائد الرجالية، ج‌۳، ص‌۲۵۴ ـ ۲۵۵.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 34157
صفحه از 423
پرینت  ارسال به