247
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

دربارة مفاضله ايجاز قرآن با امثال سايره عرب، ناگاه در مقابل عظمتي قرار مي‌گيرد که او را به شگفت واداشته است. وي در وصف سخن علی علیه السلام که: «قيمة كل امرئ ما يحسن»، مي‌گويد: «كلام عجيب يغني ظهور حسنه عن وصفه». و معتقد است، قرآن جز به لحاظ کمّي بر اين سخن تفوق ندارد! ۱ از زيباترين دفاعيات در برابر عدم جعلي بودن نهج البلاغه و پالودن دامان پاک رضي از وضع آن، سخن زکي مبارك است که:
لا مفر من الاعتراف بأن نهج البلاغة له أصل، و إلا فهو شاهد علي أن الشيعة کانوا من أقدر الناس علي صياغة الکلام البليغ.۲۰
و اين خود گواهي ديگر است بر مدعاي به حق و روشنِ برتري کلام علوي. ابن ابي الحديد در جايي سخنوري حضرت را تعليمي از ناحيه قدس ربوبي به او مي‌داند، نه آموزش‌هاي بشري و او را معلم سخن همه بشريت مي‌خواند:
و هذا من صناعة الخطابة التي علّمه الله إياها بلا تعليم، و تعلّمها الناس كلهم بعده منه.۳
و در جايي فصلي را باز مي‌کند با عنوان: «في بيان أنه( إمام أرباب صناعة البديع...». ۴ و موارد بسيار بسيار ديگر در شرح و کتاب‌هاي ديگر که همين اندک نمونه‌اي مبين از آن بسيار تواند بود.

پايه ابن ابي الحديد در سبک شناسي کلام حضرت

يکي از نکات ارجمندي که پيش از ورود به جلوه‌هاي آيين سخنوري حضرت از ديدگاه ابن ابي الحديد مي‌توان و لازم است بدان اشاره کرد، سبک‌شناسي کلام علوي و جايگاه شارح در اين ميان است. گذاري کوتاه در شرح نهج البلاغه هر خواننده‌اي را متوجه آشنايي شارح با اسلوب و سبک سخن حضرت امير المؤمنين علیه السلام مي‌کند. البته روشن است که اين، به معناي مصونيت شارح از خطا در تفسير کلام حضرت نيست. در اينجا، برخي از مواردي که بر اين مدعا گواهي مي‌تواند داد، بر مي‌شمريم:
نخستين آنها در دفاع ابن ابي الحديد از جعلي نبودن تمام يا بخشي از نهج البلاغه است که سال‌ها، پيش از آن‌که ابن خلکان(م681ق) مجال ياوه سرايي را در آلودن دامان رضي به وضع نهج البلاغه يابد، و در انتساب اين کتاب بزرگ تشکيک وارد سازد، اين گونه استوار و محکم به دفاع از نهج پرداخته است. وي مي‌گويد: نهج البلاغه از دو حالت خارج نيست: يکي اين‌که تمام آن برساخته و موضوع باشد، و ديگر، اين‌که پاره‌اي از آن چنين باشد. مورد نخست، ضرورتاً باطل است، چون صحت برخي از اسناد آن را به امير المؤمنين به تواتر مي‌دانيم، و همه يا بسياري از محدثان و مورخان غير شيعي ـ که

1.. النکت في اعجاز القرآن، ص۷۷.

2.. عبقرية الشريف الرضي، ج۱، ص۱۷۴.

3.. شرح نهج البلاغه، ج۱۳، خ۲۳۸، ص۱۰۹.

4.. همان، ج۶، خ۹۰، ص۳۴۸.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
246

ما اميران گفتاريم؛ ريشه‌هاي سخن از وجود ما سيراب مي‌گردد و شاخسارانش بر سر ما ينتده است.
ابن ابي الحديد معتزلي شارح بزرگ نهج البلاغه در هيچ جايي از شرح خود نتوانسته است در نقد کلام علی علیه السلام سخني براند، و تنها موضع دفاعي در برابر اين سخن والا دارد؛ 1 بلکه امام را پيشواي فصيحان و سرور بليغان مي‌خواند. 2 وي، در مقدمه خود بر شرح، گوشه‌اي از سطح اين کلام را نسبت به سخنان ديگر مشاهير ادب ابراز نمود. او درباره کلام علي عبارت «دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوقين» 3 را به کار مي‌برد، و در جاي جاي شرح نيز به مقايسه اين سخنان با بهترين خطبه‌هاي سخنوراني چون ابن نباته مصري مي‌نشيند و داوري‌هايي شگفت در اين باب مي‌کند و يک سطر از کلام امام را در برابر هزار سطر از کلام اين خطيب يگانه عصر بيان مي‌کند. 4 عجيب نيست، چون ابن نباته خود را وامدار ادب علوي معرفي مي‌کند که يکصد فصل از موعظه او را حفظ کرده است، و به تعبير او گنجي است که بخشيدن از خزانه‌اش جز گسترش و فزوني به آن نمي‌افزايد. 5 وي بهترين خطبه سخنداني چون ابو الشخباء عسقلاني را در مقام مقايسه با سخن امير، با الفاظي چون ظاهرة التکلف و بينة التوليد وصف مي‌کند و در مقابل، کلام امير را کلام اصيل مي‌نامد. 6 اديبان را ياراي رسيدن به گرد بلاغت امير بيان نيست؛ چه هم اوست که عبد الحميد بن کاتب، سخنور و نويسنده بي‌نظير دوران خود دربارة رمز يگانيش در ادب مي‌گويد:
هفتاد خطبه از خطبه‌هاي اصلع را حفظ کردم، و از آن پس ادب از وجودم جوشيد و جوشيد. 7
اما چه خوش گفت شاعر ذوقي که:
خوش‌تر آن باشد که سر دلبران گفته آيد در حديث ديگران
ابن ابي الحديد در ادامة وصف فصاحت امير سخن، مطلبي را از معاويه مي‌آورد؛ گواه بر اعتراف حتي دشمنان به بلاغت علی علیه السلام که:
وقتي محفن بن ابي محفن به معاويه گفت: جئتک من عند أعيا الناس: از نزد ناتوان‌ترين مردمان به نزد تو آمده‌ام، معاويه به او گفت: واي بر تو! چگونه او ناتوان‌ترين مردمان باشد! حال آن‌که به خدا قسم! فصاحت را جز او براي قريش بنيان ننهاد. 8
و ابو عثمان جاحظ در کتاب البيان و التبيين، و نيز محمد بن طلحه شافعي در مطالب السؤل 9 و ديگران، همگي به بلنداي بلاغت علی علیه السلام اذعان دارند. رمّاني، صاحب النکت في اعجاز القرآن، در بحثي

1.. ر.ک: «النقد اللغوي في شرح ابن أبي الحديد لنهج البلاغة».

2.. شرح نهج البلاغة، ج۱، مقدمه مؤلف، ص۴۹.

3.. همان.

4.. همان، ج۷، خ۱۰۸، ص۱۶۹.

5.. همان، ج۱، مقدمه مؤلف، ص۴۹.

6.. همان، ج۱۰، خ۱۸۴، ص۱۰۱.

7.. ر.ك: آشنايي با نهج البلاغه، ص۴۳، به نقل از: مطالب السؤل في مناقب آل الرسول، ج۱، ص۱۳۷.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33160
صفحه از 423
پرینت  ارسال به