253
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

به خاطر اين‌که اعتدال در همه يچز مطلوب طبع و سرشت آدمي است و موازنه اعتدال در کلام است، موازنه در کلام عربي فصيح بسيار است و در کتاب خدا، بيشتر. ۱ و ۲
يکي از بيشترين موارد بلاغي که کلام نهج را صلابت و زيبايي ويژه‌اي بخشيده است، موازنه است که در بيشتر جملات و عبارات آن مي‌توان ديد؛ از نمونه‌هاي موازنه است:
الف. در خطبه 45 مي‌خوانيم:
الحمد لله غيرَ مقنوط من رحمته، ولا مخلوّ من نعمته، ولا مأيوس من مغفرته، ولا مستنكف عن عبادته، الذي لا تبرح منه رحمة، ولا تفقد له نعمة... .۳
شارح پس از کلام کوتاهي در بيان مفاهيم عبارات امام، فصلي بلاغي در موازنه و سجع باز مي‌کند، و مي‌گويد:
امام «غير مقنوط» را با «و لا مخلو» در فقره دوم موازنه کرده و هم‌وزن قرار داده است. آيا توجه نمي‌کني که هر دو آنها بر وزن مفعول‌اند. سپس در فقرة سوم نيز «و لا مأيوس» را بر وزن مفعول آوردند. اما در فقره چهارم، امکان نداشته است بر وزن مفعول بيايد، لذا امام فرمود: «و لا مستنكف»، و آن را بر وزن مستفعل ذکر کردند. و گرچه مستنکف از وزن لفظي «مفعول» خارج است، ولي از مفعوليت خارج نيست؛ زيرا «مستفعل» نيز در حقيقت مفعول است ... . سپس امام ميان «لا تبرح» و «لا تفقد»، و نيز بين «رحمة» و «نعمة» موازنه برقرار کرده است. اين موازنه به کلام طراوت و شادابي خاصي بخشيده است که اگر مي‌فرمود: «الحمد لله غير مخلو من نعمته و لا مبعد من رحمته» اين‌گونه صنعت ادبي در آن نمي‌يافتي.۴

تفاوت موازنه و سجع

سجع و موازنه در آرايش لفظي کلام بودن مشترک‌اند، ولي اين دو نزد بلاغيان با هم يکي نيستند. نسبت اين دو عموم و خصوص مطلق است. شارح معتزلي در فصلي پيرامون موازنه و سجع، تفاوت اين دو را چنين بيان مي‌کند:

1.. شرح نهج البلاغه، ج۳، خ۴۵، ص۱۲۰.

2.. طبق قول ابن ابي الاصبع در باب مناسبت، موازنه در حقيقت همان مناسبت لفظي است، که اگر در وزن و قافيه باشد، تام است و اگر در وزن بدون قافيه باشد، ناقصه است، و مناسبت ناقصه در کلام فصيح بيشتر است؛ گرچه در آن بابي براي موازنه هم هست (ر.ك: بديع القرآن، ص۲۳۴).

3.. نهج البلاغه، خ۴۵.

4.. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۵۴.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
252

الهجر و في جانب القطيعة»، و نمي‌گويند: «في جانب الوصل و في جانب المصافاة»، بدين خاطر که وضع اوّلي لفظ «جنب» براي مباعدة و نشان دادن دوري است، و از گفتار ايشان است: الجار الجنب ـ که همسايه‌اي را گويند که از بيگانگان باشد ـ گفته مي‌شود: «جنبت الرجل و أجنبته و تجنبته و تجانبته»، همه به يک معناست، و «رجل أجنبي و أجنب و جنب و جانب» نيز داراي معنا واحدند. 1
ج. شارح در بيان اين جمله‌ از حضرت: «وأطؤوكم إثخان الجراحة، طعناً في عيونكم، وحزّا في حلوقكم، ودقّا لمناخركم»، 2 به فصاحت امام در واژه‌گزيني اشاره مي‌کند، و مي‌گويد:
و اعلم أنه لمّا ذكر الطعن نسبه إلى العيون، و لمّا ذكر الحزّ و هو الذبح نسبه إلى الحلوق، و لمّا ذكر الدقّ و هو الصدم الشديد أضافه إلى المناخر، و هذا من صناعة الخطابة... 3

تصرف لفظي و معنوي اديب در واژگان

مقصود از تصرف اديب در واژگان هنر نمايي اوست در گزينش و يچنش کلمات متناسب در کنار هم، و تبديلاتي که در لفظ براي رساندن بهتر معنايي يا دادن نوعي آرايش زيباي واژگاني به کلام بدان دست مي‌زند، و بيشتر آن به صناعات ادبي، بويژه بديع و محسنات لفظي و معنوي بازمي‌گردد. ما در اين مجال اندک برخي از بسيار اين موارد را يادآور خواهيم شد:

1. عدم تکلف و تصنع

بهتر است پيش از همه، نمونه‌اي براي عدم تکلف و تصنع در نهج البلاغه بياوريم، شارح در شرح اين حکمت امام: «اتقوا الله تقاة من شمّر تجريداً، و جدّ تشميراً»، نكته اي بلاغي مي‌آورد، و از پس آن، عدم تکلف و تصنع متن ادبي را مهم‌تر از دارا بودن انواع بديعي و بلکه پيش‌نياز آن مي‌خواند. وي مي‌گويد:
لو قال: وجرّد تشميراً، لكان قد أتى بنوع من أنواع البديع، لكنه لم يحفل بذلك، و جرى على مقتضى طبعه من البلاغة الخالية من التكلف و التصنع، على أن ذلك قد رُويَ و المشهور ارواية الأولى.۴
و بدين ترتيب، بلاغت تصنعي و با تکلف را مردود مي‌داند، و اين در هنگامي که شارح به مقايسه و مفاضله ميان خطب حضرت و خطب خطباي بزرگ عرب مي‌نشيند، آشکار مي‌شود.

2. موازنه بين واژگان و سجع کلام

موازنه آرايش لفظي سخن است، و در علم بديع آن است که دو فاصله ۵ در وزن و نه در قافيه مساوي باشند؛ ۶ مثل آيه کريمه (وَنَـمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ * وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ(.۷ و ۸ موازنه در سخن فصيح جايگاه مهمي دارد،

1.. همان، ج۱۱، خ۲۱۶، ص۱۲۲.

2.. نهج البلاغه، خ۲۳۸.

3.. شرح نهج البلاغه، ج۱۳، خ۲۳۸، ص۱۰۹.

4.. همان، ج۱۹، حکمت۲۰۶، ص۲۵.

5.. فاصله ـ دو حرف پاياني کلمه در پايان کلام ـ در نثر، همان قافيه در نظم است (ر.ك: جواهر البلاغه، ص۳۵۱).

6.. جواهر البلاغة في المعاني والبيان والبديع، ص۳۵۲؛ موسوعة علوم اللغة العربية، ج۹، ص۲۱۷. ابن ابي الاصبع مصري، موازنه را غير از معناي متداول آن نزد اهل بلاغت معرفي مي‌کند، مقصود وي از موازنه مقايسه کلامي با کلام ديگر است، و مقصود ما در اين مقال همان است که به آرايش لفظي مفردات مربوط است و در اين زمينه نظير سجع است (ر.ك: بديع القرآن، پاورقي ص۱۸۹).

7.. سوره غاشيه، آيه ۱۵ـ ۱۶.

8.. اگر بيشتر الفاظ با هم متساوي الوزن باشد، مماثله ناميده مي‌شود (ر.ك: موسوعة علوم اللغة العربية، ج۹، ص۲۱۷).

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 32970
صفحه از 423
پرینت  ارسال به