267
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

ب. ابن ابي الحديد اين کلام امير( را ـ که در وصف دهر فرمود: «متظاهرة أعلامه» ـ بر سبيل عادت عرب مي‌داند و پس از بيان معنا مي‌گويد:
و هذا الکلام جارٍ منه( علي عادة العرب في ذكر الدهر، و إنما الفاعل على الحقيقة ربّ الدهر.۱
ج. نمونه ديگر در کلام امام: «تأملوا أمرهم... ليالي كانت الأكاسرة و القياصرة أرباباً لهم...» است. شارح مي‌گويد:
أي ملوکاً، و کانت العرب تسمّي الأکاسرة أرباباً، و لمّا عظم أمر حذيفة بن بدر عندهم سمّوه ربَّ مَعَدّ.۲
د. امام در ذم خوارج مي‌فرمايد: «أصابکم حاصب»، و شارح در شرح آن مي‌گويد:
هذا من دعاء العرب، قال تيم بن أبي مقبل:
فإذا خلت من أهلها و قطينها فأصابها الحصباء و السفّان. ۳ ه‍ . نمونه آخر در اين باب، به کنيه‌اي برمي‌گردد که گويي امام به حجاج دادند: «أبووذحة». شارح چندي از اقوال ديگران را مي‌آورد و سپس نظر خود را با توجه به عادت عرب بيان مي‌کند که:
عرب عادت داشت انسان را کنيه دهد، اگر قصد بزرگداشت او را داشت، کنيه‌اي عظيمش مي‌بخشيد، و چنانچه حقيرش مي‌دانست، او را با کنيه زشت و تحقير آميز مي‌خواند، و امام، طبق عادت عرب، حجاج را به منظور تحقير به بدترين يچزها کنيه نهاده است؛ حال يا به خاطر زشتي خوي و خباثت درونش، و يا به دليل پستي ظاهر و منظرش.۴

نتيجه

نهج البلاغه مهم‌ترين الگوي سخنداني پس از قرآن و کلام رسول است و شرح ابن ابي الحديد از مهم‌ترين منابعي است که با توجه به پايه شارح در سبک شناسي کلام علوي، ما را به جلوه‌هاي بلاغي اين کتاب عظيم رهنمون است. خود حضرت نيز در سخنان خود به ويژگي‌هاي متن ادبي تا حدودي اشاره دارند، و ابن ابي الحديد موارد گوناگوني از جلوه‌هاي بلاغي و بديعي نهج البلاغه را استخراج کرده است و در برخي موارد، به طور گسترده، استطرادات و فصل‌هايي را به بسط برخي اصول و فنون بلاغت و قواعد خطابه اختصاص داده است. علاوه بر موارد بديعي، چون مقابله، ازدواج الفاظ، استعاره، کنايه، تضمين، تجنيس، موازنه، سجع، لزوم ما لا يلزم و... ، عادات و رسوم عرب و عادات تازيان در سخن گفتن

1.. همان، ج۹، خ۱۵۸، ص۱۶۲.

2.. همان، ج۱۳، خ۲۳۸، ص۱۳۰.

3.. همان، ج۴، خ۵۷، ص۹۹.

4.. همان، ج۷، خ۱۱۵، ص۲۱۹؛ همچنين ر.ك: «جستاري در کنيه و فرهنگ عربي اسلامي».


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
266

عادات عرب (در سخن و جز آن)، و تأثير آن بر کلام امام

از نکاتي که با نگاه به هر متن ادبي اصيل مي‌توان دريافت، اثرپذيري سخنور از محيط اطراف خود است. اين تأثر در واژگان نمود فراوان دارد. عادات عرب، چه بخشي که به عادات سخن گفتن تازيان مربوط است، و چه آن قسمت که عادات و تقاليد آنان را نشانه مي‌رود، در يچنش واژگاني و شکل‌دهي سخن خطيب اديبي چون امير المؤمنين علیه السلام نيز بي شک مؤثر بوده است؛ بلکه اين اقتضاي سخنوري و بلاغت است. اگر تورقي در نهج البلاغه داشته باشيم و واژگان حضرت را نگاهي بيندازيم، ردّ پاي عادات عرب و محيط عربي در آن هويداست و طبيعي و زيبا و تصويرگر پيام کلام. امام در مواردي خاص از حيواني چون «ضبع» در کلام براي تشبيه و کنايه و ... استفاده مي‌کنند، و خاستگاه اين کاربرد جز محيط عربي نيست. کلمه‌اي چون «إصحار» ـ که از صحرا گرفته شده ـ مخاطب عربي مأنوس با صحرا را کاملاً به عمق پيام کلام مي‌رساند. اسامي مختلف شتر ـ که در مواضع مختلف نهج البلاغه آمده ـ هر يک انسان عربي را متوجه طبيعت خاصي از آن حيوان مي‌کند؛ اللبون، البکار، البعير، الابل، الجزور، الحماق، الحانّة، السقب، الضروس، العجال، العوذ، الفحول، الفصيل، الفنيق، اللقاح، الناقة، الهيم، الناب ـ که نام‌هاي مختلف اطلاق شده بر شتر در کلام علی علیه السلام هستند ـ هر يک، معنايي خاص از آن حيوان را براي مخاطب عرب جلوه‌گر مي‌سازد. «کم أداريکم کما تدار البکار العمدة» را در توبيخ ياران گفته است که به ياري بر نمي‌خيزند: «تا کي و تا چند با شما آن‌چنان ملاطفت و مدارا کنم که با کره شتر کوهان ساييده... مدارا مي‌شود.» ۱ واژه «الضبّة» (: سوسمار)، و جمع آن «ضِباب»، چهار بار در کلام امام به کار رفته است. گياهان آشنا براي عرب در باديه و حاضره نيز سخن علی علیه السلام را مجسم و ملموس ارائه مي‌دهد؛ مثل «حسک السعدان» (: خار مغيلان).
ابن ابي الحديد، در مواردي، به اين بعد از کلام امام دقت کرده، و آن را متذکر شده است، که بخش اندکي به عادات عرب در زندگي اشاره دارد، و بخشي ديگر، به عادات عرب در سخن گفتن مي‌پردازد؛ از آن جمله است:
الف. شارح در بيان خطبه حضرت و دعاي ايشان در استسقاء ـ که با اين عبارت آغاز مي‌شود:
«اللهم ارحم أنين الآنّة و حنين الحانّة!» نکته ظريفي را استخراج مي‌کند، و به بيان علت ابتدا کردن امام در دعا به حيوانات «الآنّة» (: شتر) و «الحانّة» (: گوسفند) مي‌پردازد و مي‌گويد:
إنما ابتدأ( بذكر الأنعام و ما أصابها من الجدب، اقتفاءاً بسنة رسول الله صلی الله علیه و آله و لعادة العرب.
وي پس از ذکر سنت پيامبر عادت عرب را اين‌گونه بيان مي‌کند:
وأما عادة العرب فإنهم كانوا إذا أصابهم المحل استسقوا بالبهائم، ودعوا الله بها واسترحموه لها... .۲

1.. نهج البلاغه، ترجمه دکتر سيد محمد مهدي جعفري، خ۶۸، ص۸۵.

2.. شرح نهج البلاغه، ج۷، خ۱۱۴، ص۲۰۷.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33105
صفحه از 423
پرینت  ارسال به