349
فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50

در يک مورد ۱ وي خبري از پدرش نقل مي‌کند که ضمن آن، پدرش از ارتباط خود با عيسي بن جعفر عباسي (م حوالي 185ق) ۲ ياد کرده که حاکم بصره بوده است. از اين خبر چنين به دست مي‌آيد که وي ارتباط نزديکي با او داشته است. محمد نوفلي در حوالي سال‌هاي 200ق در بصره بوده و همان جا اخبار مربوط به ابوالسرايا را گردآوري کرده است؛ همان مطالبي که ابوالفرج در مقاتل الطالبيين به طعنه از آنها ياد کرده است. احتمال اين که محمد بن سليمان در بصره مي‌زيسته وجود دارد.
به نظر مي‌رسد محمد بن سليمان نوفلي منبع اخبار تاريخي و ادبي بوده و در عين حال خوش ذوق هم بوده است؛ چرا که ابوالفرج در جايي اين خبر را هم به نقل از پسر درباره پدر آورده است:
أخبرني أحمد بن عبيد الله بن عمار قال، حدّثني علي بن سليمان النوفلي أحد بني نوفل بن عبد مناف قال، كان أبي يتعشّق جارية مولّدة مغنّية لامرأة من أهل المدينة، و يقال للجارية مريم...۳
علاوه بر پدر، عموي وي و خاندانش نيز گرايش علمي ـ تاريخي ـ روايي داشته‌اند. در يک مورد ۴ مي‌گويد: «حدثني ابي و أهلي». جاي ديگري ۵ عن «عمه عيسي» دارد:
حدّثنا أحمد بن عبيد اللّه بن عمار قال حدّثنا عليّ بن محمد النوفليّ عن أبيه و عمه عيسى.۶
بنابر اين مي‌توانيم نام عموي وي را هم ـ که عيسي است ـ داشته باشيم و بدانيم اين که او راوي بوده است. در جاي ديگري در همين الاغاني ۷ تعبير «عن أبيه عن عمومته» دارد. و در جاي ديگر:
أخبرني أحمد بن عبيد الله بن عمّار قال، حدّثني عليّ بن محمد النّوفليّ قال حدّثني رجل من أهلي من بني نوفل.۸
نسايي در سنن ۹ روايتي از عاصم بن سليمان بن عبدالله بن حارث نقل کرده است که گمان مي‌رود برادر محمد و عموي علي نوفلي (نويسنده کتاب الاخبار) باشد.
در يک سند ـ که شيخ طوسي در الامالي ۱۰ آورده است ـ علي بن محمد بن سليمان نوفلي در سال 245ق براي ابن عمار ثقفي روايت کرده و منبع او به نقل از پدرش از يزيد بن عبدالملک نوفلي است. اين شخص بايد يکي از مصاديق «عن اهلي» در اسنادي باشد که نوفلي به عنوان منبع خبر ذکر کرده است.

1.. الاوائل،‌ ص۲۱۹.

2.. ر.ك: الاعلام، ج۵، ص۱۰۲.

3.. الاغاني، ج۱۴، ص۳۶۶.

4.. همان، ج۱۶، ص۷۰.

5.. همان،‌ ج۲۰، ص۲۱۷.

6.. نيز در: همان، ج۱۲، ص۴۳۰.

7.. ج۴، ص۴۹۴.

8.. همان، ج۸، ص۴۶۲.

9.. ج۴، ص۴۴۴.

10.. ص۵۷۵.


فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
348

قيام عباسي بوده است، نه محمد بن سليمان، بلکه پدرش سليمان بن حارث بن عبدالله نوفلي بوده است. ما بايد عمر سليمان را تا حوالي 150 ـ 160ق، عمر فرزندش محمد بن سليمان را تا حوالي 210 ـ 220ق، و عمر فرزندش علي نوفلي را تا 250 ـ 260ق، بدانيم.
بايد توجه داشت که خاندان نوفلي در قيام عباسي شرکت داشتند، اما مانند بسياري از خاندان‌هاي ديگر، نظير خزاعي‌ها و يقطيني‌ها، به تدريج از آنان دور شده و جانب علويان را گرفتند. اين تغيير گرايش در اين خاندان در روزگار محمد بن سليمان رخ داده است؛ چنان که به روايت کشي، سليمان در روزگار هارون همراه يکي از افراد خاندان شيعي ميثم، به زندان افتاده است.
در السنن نسائي ۱ روايتي در فضيلت امام علی علیه السلام به نقل سليمان بن عبدالله بن حارث، از جدش، از علی علیه السلام نقل کرده است. در اين روايت، حضرت رسول( به علی علیه السلام فرمودند که من هرچه در نماز خواستم خداوند به من عطا کرد و هر آنچه براي خود خواستم، براي تو نيز از خداوند خواستم.
از اين سليمان، گاه به سليمان بن عبدالله بن حارث هاشمي نيز ياد مي‌شود، اما برخي از رجال‌شناسان سني، مانند ابن حجر او را نشناخته‌اند. ۲ در نتيجه، خاندان نوفل، هاشمي هستند و جالب است که در مسند احمد ۳ از پدر سليمان، يعني عبدالله بن حارث هم به عنوان هاشمي ياد شده است.
عبدالله بن سليمان نوفلي، يک راوي است که بسا فرزند همين سليمان بوده و روايتي از وي در بشارة المصطفي ۴ نقل شده است.
محمد، پدر نوفلي ما، عالم و محدث و اخباري بزرگوار فرزند ديگر همين سليمان بوده است. اين مطلب ـ که او راوي برجسته‌اي بوده ـ از اخبار فراواني که نوفلي از پدرش نقل کرده و تقريباً بيش از هشتاد درصد اخبار او از پدرش است، «عن ابيه» آشکار است. بي‌ترديد، تغيير گرايش از عباسيان به علويان و به خصوص مذهب امامي بايد از زمان محمد نوفلي باشد، هر چند بايد توجه داشت که بسياري از کساني که به عباسيان گرايش يافتند، تصورشان بر اين بود که اقدامي از روي تشيع انجام مي‌دهند، اما به تدريج دريافتند که به خطا رفته‌اند.
از اين محمد خبر جالبي داريم و آن اين که در زمان هارون مدتي همراه ابن ميثم، در زندان بوده است. اين مطلب به دنبال روايت مفصلي است که کشي درباره مناظره هشام بن حکم با متکلمان در حضور يحيي برمکي و در حالي که هارون در پشت پرده نشسته بوده، آمده است. خبر اين مناظره در زندان به محمد بن سليمان نوفلي و ابن ميثم رسيده و آنان در اين باره با يکديگر گفتگو کرده‌اند. ۵
شيخ صدوق (م 381ق) روايتي از علي بن محمد نوفلي نقل کرده است که از قول پدر اوست. در اين سند آمده است که پدرش اين خبر را از علي بن يقطين شنيده است. ۶ بنابراين، ارتباط پدر او با محافل شيعي کاملاً روشن است. نقل اخبار زيديه و طالبيان مي‌تواند نشاني ديگر بر اين امر باشد.

1.. ج۵، ص۱۵۱؛ تاريخ دمشق، ج۴۲، ص۳۱۱.

2.. تقريب التهذيب، ج۱، ص۳۸۷.

3.. ج۱، ص۱۰۰.

4.. ص۶۱.

5.. رجال الکشي، ص۲۶۲.

6.. علل الشرائع، ج۱، ص۷۱؛ قصص الانبياء راوندي، ص۲۱۳.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50
    تاريخ انتشار :
    پاییز و زمستان 1387
    سردبیر :
    محمدی نیک (ری شهری)، محمد
    صاحب امتیاز :
    دانشکده علوم حديث
    مدیر اجرایی :
    محمد قنبری
    نشانی :
    قم، بلوار پانزده خرداد، شهرک جهاد، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ص پ : 37185-3431
    تلفن :
    0251-7176131
    امور مشترکان :
    0251-7176413
    دورنگار :
    0251-7785050
    پست الکترونیک :
    ulumhadith@hadith.net
    امتیاز :
    علمی - پژوهشی، به استناد نامه شماره 6219/3 - 85/7/3 کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور
    جانشین سردبیر :
    مهدی مهریزی
تعداد بازدید : 33169
صفحه از 423
پرینت  ارسال به